طلاق به خاطر ترسو بودن شوهر
با کلی کلنجار تصمیم گرفتم برای همیشه از این مرد ترسو جدا شوم تا شاید بتوانم به آرامش برسم. زندگی در کنار این مرد برایم پر از استرس و شرمندگی جلوی دیگران شده است.
دوات آنلاین-ترسهای بیش از حد مرد جوان پای او را به دادگاه خانواده تهران باز کرد. همسر این مرد که از ترسیدنهای افراطی شوهرش خسته شده بود تصمیم گرفت برای همیشه از او جدا شود. او وقتی مقابل قاضی دادگاه خانواده قرار گرفت، در اینباره گفت: دو سال است ازدواج کردهام ولی اصلا انگار نه انگار شوهر دارم. او هیچکدام از رفتارهایش مثل بقیه مردها نیست و من همیشه باید از او مراقبت کنم. این مرد همیشه در حال ترسیدن است و از هر چیز کوچکی میترسد. کافی است در خیابان یک حیوان مثل گربه یا سگ ببیند، مثل بچهها فرار میکند و رنگ و رویش میپرد. در خانه اگر سوسکی پیدا شود باید بروم و آن را بکشم.
چون نریمان میترسد و از خانه بیرون میرود. از طرف دیگر هرگز در خانه تنها نمیماند. اگر من کاری داشته باشم و از خانه بیرون بروم نریمان هم آنقدر بیرون میماند تا من برگردم. چون میگوید تنهایی از در خانه میترسد. از بلندی میترسد، از فیلمهای ترسناک وحشت دارد، از تاریکی میترسد و خلاصه نصف عمرش را در حال ترسیدن است. از این رفتارهایش خستهشدهام. دیگر نمیدانم باید چکار کنم. نریمان همیشه از من توقع دارد مراقبش باشم. او آنقدر از همه چیز میترسد که ناخودآگاه به من هم استرس میدهد.
گاهی اوقات جلوی بقیه خجالت میکشم و نمیدانم باید چه بگویم. هرچه هم با او صحبت میکنم به مشاور مراجعه کند تا از ترسهایش کم شود، فایدهای ندارد. فقط میگوید میترسد و فکر میکند این رفتارش عادی است. به خاطر ترسهایش بارها جلوی اطرافیانمان چنان رفتارهای عجیبی نشانداده که خجالت کشیدهام. دو سال تحمل کردم، ولی دیگر از دستش خسته شدهام. احساس میکنم نریمان آن مردی نیست که بتوانم به او تکیه کنم. بهخاطر این ترسهایش کمکم از او دور شده و فاصله گرفتم. تا اینکه در نهایت با کلی کلنجار تصمیم گرفتم برای همیشه از این مرد ترسو جدا شوم تا شاید بتوانم به آرامش برسم. زندگی در کنار این مرد برایم پر از استرس و شرمندگی جلوی دیگران شده است.
در ادامه شوهر این زن نیز به قاضی گفت: آقای قاضی تمام این صحبتها بهانه است. همسرم از من خسته شده و به دنبال دلیل برای جدایی میگردد. ما دو سال تمام با هم زندگی خوبی داشتیم. هیچوقت حتی دعوایمان هم نشد. اینکه من از سوسک یا گربه بترسم، دلیلی نیست که همسرم بخواهد از من جدا شود. هر کس ممکن است در زندگی از چیزی بترسد. من هم از حیوانها و یا فیلم ترسناک میترسم. این مسالهای نیست که به زندگی زناشویی ما لطمه بزند. برای همین فکر میکنم او دیگر مرا نمیخواهد. من هم دیگر نمیخواهم در کنار او زندگی کنم. این زن با حرفهایش مرا تحقیر کرد و باعث شد غرورم بشکند. کاش برای طلاق بهانه دیگری میآورد تا حداقل شخصیت مرا زیر سوال نبرد. در این مدت همیشه سعی کردم به او محبت کنم و اجازه ندهم کمبودی احساس کند. اما او در آخر جواب خوبیهای مرا اینطور داد.
در پایان نیز قاضی سعی کرد این زوج را از جدایی منصرف کند، ولی وقتی اصرار آنها را دید، رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد.
منبع: روزنامه جام جم
12jav.net