2024/04/26
۱۴۰۳ جمعه ۷ ارديبهشت
مرد خشمگین چرا زن جوان را کشت

مرد خشمگین چرا زن جوان را کشت

این مرد اعتراف کرده بعد از قتل جسد را به منطقه‌ای بیابانی برده و در آنجا ناخواسته جنازه را به آتش کشیده است.

دوات آنلاین-مردی که زن جوانی را به قتل رسانده و جسدش را به آتش کشیده است در نهایت به جرم خود اعتراف کرد.

 

ماجرای این پرونده زمانی در دادسرای جنایی تهران مطرح شد که خانواده زنی جوان به نام فرناز به دادسرای جنایی تهران مراجعه کردند و گفتند: فرناز 24 دی ماه از خانه خارج شد و بعد از آن دیگر بر نگشت. ما خودمان مدتی دنبال او گشتیم اما وقتی از پیدا کردن او ناامید شدیم تصمیم گرفتیم از پلیس و دستگاه قضایی کمک بگیریم.

 

با شروع تحقیقات خانواده دختر مفقود شده درباره او گفتند: فرناز متولد 1360 است. او روز حادثه با شخصی که حسن معروف به حسن مکانیک قرار داشت و گفته بود می‌خواهد برود قسط دوم دیه‌اش را از او بگیرد، اما بعد از آن دیگر خبری از او نداریم.

 

با بدست آمدن این نتایج ماموران به سراغ حسن مکانیک رفتند و او در تحقیقاتی که در این خصوص انجام شد گفت: فرناز به من زنگ زد و قرار بود پیش من بیاید اما نیامد و بعد از آن هم از او خبر ندارم.

 

همزمان با تحقیقات ماموران اداره آگاهی جسدی در جاده آرادن پیدا شد که به علت سوختگی قابل شناسایی نبود. با این وجود شباهاتی بین جسد کشف شده و فرناز که ناپدید شده بود وجود داشت.

 

از این رو تحقیقات دقیق‌تر ادامه یافت و خانواده فرناز گردنبندی که همراه جسد بود را شناسایی کردند. پس از آن آزمایش دی.اِن.اِی انجام شد و جای تردیدی باقی نماند که جسد سوخته متعلق به فرناز است.

 

با توجه به اینکه به گفته خانواده مقتول، حسن آخرین نفری بود که احتمالا فرناز را دیده بود فرضیه قتل از سوی او به عنوان فرضیه اصلی در راس بررسی ماموران قرار گرفت.

 

به این ترتیب بار دیگر حسن زیر ذره بین قرار گرفت و تحقیقات محلی با دقت بیشتری انجام شد. شواهد حکایت از آن داشت که فرناز در آخرین روز ناپدید شدن شد در حوالی خانه حسن دیده شده است. در نهایت دستور بازداشت حسن مکانیک از سوی بازپرس غلامی صادر شد.

 

به این ترتیب متهم در اختیار ماموران اداره دهم پلیس اگاهی تهران قرار گرفت و در نهایت یکشنبه شب به قتل فرناز اعتراف کرد. حسن که مردی 46 ساله است گفت: سالها پیش من و همسرم از هم جدا شدیم و دلیل اختلاف ما هم به دنیا آمدن فرزند پسری بود که شش ماه بعد از تولدش فهمیدیم فلج است. پس از جدا شدن از همسرم پسرم را به تنهایی بزرگ کردم اما چندی قبل در سن 16، 17 سالگی به دلیل مشکلات ناشی از بیماری اش فوت شد.اما قبل از آن یک ماه فرناز پرستار پسرم بود که به خاطر اینکه خوب پرستاری نمی‌کرد و کارش را درست انجام نمی‌داد او را اخراج کردم. اما او هر چند وقت یکبار می‌آمد و پول می‌خواست و میگفت چرا اخراجش کردم و سرو صدا می‌کرد. دفعه آخری که آمده بود من عصبانی شدم و او را کتک زدم او هم شکایت کرد و من به پرداخت 20 میلیون دیه محکوم شدم. برای همین موتوری که داشتم به قیمت 7 میلیون فروختم و پولش را به او دادم. بعد هم قرار شد ماهی یک میلیون تومان قسط بدهم.

 

متهم ادامه داد: قسط اول را داده بودم. آن روز فرناز زنگ زد و گفت برای گرفتن قسط دوم می‌آید. وقتی آمد به خانه رفتیم تا پول را به او بدهم، مغازه من طبقه پایین است و خانه‌ام طبقه بالای آن. بالا که رفتیم 600 هزارتومان به او دادم و گفتم چون وسیله خرید‌ه‌ام دستم تنگ است و 400 هزارتومان را بعد به او می‌دهم اما او شروع به سرو صدا و داد بی‌داد کرد من هم از ترس اینکه مشتری‌های مغازه صدای او را بشنوند و فکر کنند چه خبر است سیم بوکسلی را که دستم بود دور گردنش انداختم اما بعد متوجه شدم مرده است برای همین جسد را در یک ملحفه پیچیدم و صندوق عقب ماشین گذاشتم.

 

این متهم ادامه داد: شب بود که جسد را به جاده آرادان بردم و از صندوق عقب در آوردم و روی زمین گذاشتم، بعد شروع کردم به سیگار کشیدن وقتی سیگار تمام شد پرت کردم و ناخواسته روی ملحفه افتاد که روغنی بود. ناگهان آتش گرفت بعد از آن من سه روز را در ماشین گذراندم و بعد به خانه آمدم. عذاب وجدان داشتم و حالم خراب بود اما فکر نمی‌کردم دستگیر شوم الان هم پشیمانم اما فایده ندارد.

 

در پی این اعترافات متهم روز دوشنبه در دادسرای جنایی تهران حضور یافت و بار دیگر اعترافات خود را برای بازپرس غلامی، سرپرست شعبه سوم جنایی تهران تکرار کرد. بازپرس هم در نهایت قرار بازداشت موقت او را صادر کرد تا او همچنان در اختیار ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار داشته باشد و تحقیقات کامل شود.

12jav.net

 

دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.