بخشش قاتل در یک قدمی طناب دار

دوات آنلاین -مردی که متهم است با همدستی سه نفر از دوستانش مهندس عمران را به قتل رسانده، موفق شد با جلب رضایت اولیای دم از طناب دار فاصله بگیرد. سه همدست متهم، اما در یک قدمی مرگ قرار دارند.

به نوشته روزنامه جوان ۲۱ آبان ماه سال ۹۲، مأموران پلیس پایتخت از کشف جسد مرد جوانی در جاده چالوس باخبر و راهی محل شدند. اولین بررسی‌ها نشان داد آن مرد در حالی که گلویش بریده شده بود در جای دیگری به قتل رسیده و جسدش به آن مکان منتقل شده است.

با انتقال جسد به پزشکی قانونی و تشخیص هویت، پلیس دریافت جسد متعلق به مهندس عمران به نام هاشم ۳۸ساله است که چندی قبل همسرش اعلام مفقودی کرده بود. تحقیقات برای عامل یا عاملان قتل آغاز شد تا اینکه مشخص شد هاشم با شوهرخاله‌اش به نام سلمان اختلاف مالی و روز حادثه با او قرار ملاقات داشته است.

اعتراف به قتل

به این ترتیب سلمان مورد تحقیق قرار گرفت و در روند بازجویی‌ها با اقرار به جرمش گفت: هاشم پسر باجناقم بود. مدتی قبل به او تعدادی سند و چک داده بودم، اما او آن‌ها را پس نمی‌داد. اختلاف حسابمان ۹۶‌میلیون تومان بود، به همین خاطر با هادی که پیک موتوری رستوران بود صحبت کردم و به او ۵‌میلیون تومان پول دادم تا هاشم را گوشمالی بدهد. او هم با دوستش به نام پرویز صحبت کرده بود.

متهم ادامه داد: آن روز طبق برنامه هاشم را به آشپزخانه رستوران کشاندیم. ابتدا هادی با ملاقه به سر او زد، سپس پرویز گلوی او را با چاقو برید. بعد از این حادثه ۲۰‌میلیون تومان به پرویز و ۱۸‌میلیون تومان هم به هادی دادم. با ثبت این اظهارات، هادی و پرویز بازداشت شدند و گفتند: سلمان خودش عامل قتل بوده است، او طنابی را دور گردن مقتول پیچید سپس ما را مجبور کرد تا او را همراهی کنیم.

محاکمه متهمان

سه متهم به جرم مشارکت در قتل راهی زندان شدند تا اینکه در اولین جلسه محاکمه مقابل هیئت قضایی شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران قرار گرفتند. در آن جلسه هیئت قضایی با توجه به شواهد و قرائن موجود و درخواست اولیای دم متهمان را به قصاص محکوم کرد. این حکم از سوی قضات دیوان عالی کشور تأیید شد و سه متهم در آستانه مرگ قرار داشتند تا اینکه هادی توانست رضایت اولیای دم را جلب کند. با نجات متهم از چوبه دار وی این بار از جنبه عمومی جرم محاکمه شد.

در آن جلسه برادر مقتول گفت: من و خانواده‌ام تحقیقات زیادی انجام دادیم و به این نتیجه رسیدیم که هادی فریب خورده بود، حتی از محل زندگی و زادگاهش که در بندرعباس بود تحقیق کردیم و متوجه شدیم خانواده شریفی دارد. برای اینکه فرزندانش مانند فرزند برادرم یتیم نشوند، از قصاص او گذشتی.

سپس متهم در آخرین دفاعش گفت: در این سال‌ها که زندان بودم بیشتر اوقات در مسجد یا دارالقرآن برای بخشش خودم و آمرزش مقتول نماز و قرآن می‌خواندم، حتی مسئولان زندان هم از اخلاق و رفتارم راضی هستند.

متهم ادامه داد: اولیای دم اعلام گذشت کردند و من مدیون آن‌ها هستم. حالا از دادگاه تقاضا دارم در مجازاتم تخفیف قائل شود تا زودتر آزاد شوم و پیش خانواده‌ام برگردم.

در پایان هیئت قضایی وارد شور شد.