سرنوشت تلخ3قربانی تجاوز
خشونت جنسی از جمله جرایمی است که قربانیان آن باید تحت رواندرمانی قرار بگیرند وگرنه زندگی آشفتهای در انتظارشان خواهد بود.
دوات آنلاین-دختران و زنانی که قربانی تجاوز جنسی میشوند سرنوشت تلخ و شومی خواهند داشت. آثار روانی تجاوز تا پایان عمر با آنها خواهد بود و ترس و اضطراب، ناتوانی از برقراری ارتباط با دیگران و... فقط بخشی از مشکلاتی است که دامن این افراد را میگیرد.
به گزارش دوات آنلاین این قربانیان گاه چنان تحت تاثیر این خشونت قرار میگیرند که به زندگی خود پایان میدهند. یکی از این دختران که زمان مرگ 19 سال بیشتر نداشت سمانه نام دارد. سمانه خانوادهای آشفته داشت. پدرش به مواد مخدر معتاد بود و مادرش به همین دلیل خانواده را ترک کرده بود. پدر او هم در کمپ ترک اعتیاد به سر میبرد و دختر نوجوان با پدربزرگ خود زندگی میکرد. او در این شرایط با پسری جوان آشنا و به او علاقهمند شد اما این پسر از دوستی با سمانه هدفی غیر از سوءاستفاده نداشت و در فرصتی مناسب به این دختر تجاوز کرد.
سمانه نتوانست چنین موضوعی را تجمل کند و با پرتکردن خود جلوی خودرویی در اتوبان آزادگان تهران به زندگیاش پایان داد. پلیس زمانی از اصل واقعه مطلع شد که نامه ای از این دختر پیدا کرد. در این نامه نوشته شده بود:«الان که دارید این نوشته رو میخونین، من دیگه نیستم. دیگه خسته شدم. خب خدارو شکر دیگه راحت شدم. شاید گناه باشه، اما دلم آروم شده. بسه. نمیدونم حلال میکنید یا نه، اما من حلال نمیکنم. من میتونستم خوشبخت باشم، شماها نذاشتید. اون از بابای (خخخخ- بابا؟!) نامرد که منو بدبخت کرد با اعتیادش زندگیمون رو به باد داد. اون از مامان بیعرضهام که هم خودشو هم ما رو بدبخت کرد. اون از اون پسری که منو قربانی کرد و گردن نگرفت و رفت... گناه کار من گردن شماست. من سنی نداشتم. من فقط ١٩ سالم بود. اول گفتم بیام سر خاک سهیل برای آخرین بار... تنها کسی که واقعا منو میخواست اون بود که خدا بردتش. آبجی و داداشای گلم منو ببخشید که تکیهگاهتون نشدم. برای بار آخر میگم، حلالتون نمیکنم، بابا، مامان و حمیدرضا... دیگه هیچ امیدی ندارم، فردا عیده ولی قراره بشه تاریخ فوت من. »
هانیه دختر 22 سالهای بود که او هم قربانی تجاوز شد و در نهایت به زندگیاش پایان داد. او قبل از خودکشی به پلیس آگاهی استان البرز رفت و علیه پسر متجاوز شکایت کرد. او در شکایت خود گفت:«مدتی قبل یکی از دوستانم مرا با سعید آشنا کرد که خودش را خواننده و تهیهکننده کلیپهای موسیقی معرفی میکرد. من هم از محل زندگیمان در یکی از شهرهای جنوبی کشور با هزارشوق و ذوق خودم را به تهران رساندم. سعید که برای استقبال ازمن به فرودگاه آمده بود مرا به فردیس کرج برد تا آپارتمان و دفتر کارش را نشانم دهد. اما چند ساعتی از دیدار حضوریمان نگذشته بود که سعید مرا در خلوتگاهش زندانی کرد و بعدهم مورد تعرض قرار داد. من که حسابی ترسیده بودم به بهانهای از آن آپارتمان گریختم و خودم را به نگهبان ساختمان رساندم و تقاضای کمک کردم.»
بعد از شکایت هانیه تحقیقات برای دستگیری مرد متجاوز آغاز و او دستگیر شد اما روزی که قضات برای محاکمه این متهم تشکیل جلسه دادند باخبر شدند هانیه خودش را حلقآویز کرده و به زندگیاش پایان داده است.
"م" زن دیگری است که قربانی تجاوز شده و در دادگاه کیفری شکایت کرده است. او به زندگی خود پایان نداده اما برخورد اطرافیانش وی را در شرایط بغرنجی قرار داده است. م بهعنوان مسافر سوار یک خودرو شد و راننده بعد از کشاندن او به محلی خلوت با تهدید چاقو به این زن تجاوز کرد. متهم این پرونده سه شاکی دیگر هم دارد البته خودش زیر بار اتهام نمیرود.
"م" درباره وقایع بعد از تجاوز گفت: روز اول بهحدی حالم بد بود که اصلا نمیتوانستم حرف بزنم. تا چند روز بهتزده و شوکه بودم و هر کسی از من میپرسید چه اتفاقی افتاده است جوابی نمیدادم تا اینکه بالاخره تصمیم گرفتم علیه متجاوز شکایت کنم. از او متنفر بودم و باید این مرد را به سزای عملش میرساندم اما قبل از آن باید موضوع را به شوهرم میگفتم. امیدوار بودم او شرایطم را درک کند اما برخلاف تصورم او رفتار خیلی بدی با من کرد. من در ان جرم قربانی بودم نه مقصر اما طوری با من رفتار کرد که انگار خودم باعث شدهام چنین بلایی سرم بیاید. بعد هم گفت دیگر نمیتواند با من زندگی کند. ما بچه داشتیم شوهرم بچه را از من گرفت و جدا شد. از آن به بعد تمام زندگیام به طور کامل به هم ریخته است. من از متهم نمیگذرم او باعث همه این اتفاقها شد."
خشونت جنسی از جمله جرایمی است که قربانیان آن باید تحت رواندرمانی قرار بگیرند وگرنه زندگی آشفتهای در انتظارشان خواهد بود.
12jav.net