وقتی آبمیوه را خوردم بیهوش شدم. بعد از به هوش آمدنم فهمیدم که راننده از من فیلم سیاه تهیه کرده است. او با نشان‌دادن فیلم‌ها تهدیدم کرد که اگر سراغ پلیس بروم، فیلم سیاه را منتشر کرده و آبرویم را می‌برد.

آبرویم رفته بود. یک اشتباه هیجانی و ارتباط مجازی، روزگارم را به نابودی کشاند و آینده ام را تباه کرد. بعد از این ماجرا، آن پسر دوباره با من تماس گرفت و باز هم تهدید به افشای فیلم‌های کثیفی کرد که در هتل آپارتمان گرفته بود.

آن پسر تهدید کرد اگر در برابر خواسته بی شرمانه اش مقاومت کنم مرا می کشد و جسدم را درون چاه فاضلاب همان منزل می اندازد، به طوری که کسی هم از این حادثه باخبر نشود.

متهم: با دیدن دختران نوجوان وسوسه شدم. اسیر شیطان بودم، به همین خاطر با تهدید شوکری که خراب بود، شاکی را آزار دادم.

زمانی که راننده زانتیا قصد اجرای نقشه اش را داشت مقاومت کردم و او با ضربه ای به سرم مرا بی هوش کرده و نقشه اش را اجرا کرد.

راننده چاقویی از زیر صندلی‌اش بیرون آورد و تهدید کرد حرکتی نکنم. در حالی که به شدت ترسیده بودم به طرف بهشت‌زهرا رفت و در مکانی خلوت خودرو‌اش را نگه داشت و به زور مرا مورد آزار و اذیت قرار داد.

مادر دختر فریب خورده: خودم را مقصر می دانم مشاور مرا اشتباه راهنمایی کرد. رابطه رابطه است چه تلفنی و چه پیامکی دخترم ساده بود و همین رابطه سیاه زندگی او را نابود کرد.

این متهم به همراه اعضای باندش کودکان و نوجوانان را مورد آزار و اذیت قرار می داد.

متهم طعمه هایش را به عنوان مسافر سوار می کرد و سپس آنان را مورد تعرض قرار می داد.

مرد جوان در محل خلوتی توقف کرد سپس به طرفم آمد. وقتی از نیت شیطانی اش مطلع شدم به او التماس کردم، اما اهمیتی نداد و....

ناپدری‌ام رفتار خوبی نداشت و مرا اذیت می‌کرد. از رفتار‌های او خسته شده بودم به همین خاطر تصمیم گرفتم همراه خواهر ناتنی از خانه فرار کنم.

متهمان از اعمال مجرمانه خود فیلم تهیه‌ و قربانیان را تهدید می‌کردند که در صورت شکایت تصاویر آنان را پخش خواهند کرد.

چند روزی بود که با زن جوان آشنا شده بودم وسوسه ارتباط با او رهایم نمی‌کرد تا اینکه تصمیم گرفتم به بهانه نشان دادن ساختمان او را به آنجا بکشانم و نقشه‌ام را عملی کنم.

متهم پس از دستگیری گفت هر روز زنگ بیش از ۱۰۰ خانه را می‌زدم و زمانی که متوجه می‌شدم کودکی در خانه وارد خانه می‌شدم و آن‌ها را آزار می‌دادم.

رفت و آمدهایم با هاشم ادامه داشت تا این که در یکی از همین روزها او با وعده و وعید ازدواج، هستی مرا به نابودی کشاند و آینده ام را تباه کرد ولی من باز هم به امید ازدواج رسمی با او همچنان به این ارتباط عاطفی ادامه می دادم.

آن مرد مرا کتک زد، سپس به طرف یکی از اتوبان‌های خلوت حوالی شهر رفت و بدون توجه به التماس‌هایم مرا آزار داد.

متهم که مردی بنا است ادعا می‌کند این دختر را برای درمان صیغه کرده بود.

بررسی چند پرونده نشان می دهد متجاوزان شگردهای مشترکی دارند.

متهم وقتی با شاکیان روبه‌رو شد اعتراف کرد در این مدت ۲۰‌دختر، پسر و زن را هدف نیت شوم خود قرار داده است.

متهمان بعد از دستگیری به ربودن 10 مسافر و تعرض به سه زن اعتراف کردند.