بردهفروشی آزادانه در کشورهای جنگزده آفریقا
فعالان این بازار مخوف با چنان امنیتی کار میکنند که برخی از نجاتیافتگان میگویند بردهفروشی در بازارهای عمومی و در ملأ عام انجام میشود. برخی از آنها نیز میبینند زندگی و آزادیشان در خفا به حراج گذاشته میشود.
دوات آنلاین-شش ماه پس از آنکه «محمد یوسف» فروخته شد، بسیار شکنجه شد و مرگ دوستش را در مقابل چشمانش دید، به همان ایستگاه اتوبوس متروکهای بازگشت که آغاز مصیبتهایش از آنجا کلید خورد و با مردانی روبهرو شد که او را به بردگی فروخته بودند. تقریبا هیچچیز عوض نشده بود و آن قاچاقچیان انسان از میان سیل جمعیتی که وارد آغادیس (شهری در مرکز نیجر) میشدند، همچنان دنبال مشتریان خود بودند. یوسف درحالیکه کاملا درمانده بود به یکی از آنها رو کرد و گفت: «دوستم بهدلیل کارهای شما، در لیبی جان سپرد». پس از آنکه هیچ جوابی دریافت نکرد، از او تقاضای کمی غذا کرد. مرد که سردی و بیروحی در تمام چهرهاش نمایان بود، رو به محمد کرد و گفت: «شرمندهام، اما خدا به تو کمک میکند». محمد 24ساله اهل نیجریه درواقع یکی از هزاران نفری است که برای یافتن کار عازم لیبی میشوند یا از راه دریا به سمت اروپا میروند که برخلاف انتظارشان گرفتار بازارهای بردهفروشی، زندانهای مخفی یا دیگر مکانهای مخوف میشوند. خطرات عبور از مدیترانه و رفتن به اروپا پس از آن توجهها را جلب کرد که در سالهای اخیر هزاران نفر در این مسیر جان خود را از دست دادند. بهتازگی اعلام شده تعداد این کشتهشدگان در سال جاری به 1300 نفر رسیده است. بسیاری از مهاجرانی که میخواهند از طریق لیبی به اروپا بروند، میگویند گرفتار قاچاقچیان انسان شده و در رسیدن به قایقهای فرسوده شکنجههای فراوانی را متحمل میشوند؛ اما این روند در سالهای اخیر شکل مخوفتری نیز به خود گرفته و تجارت مدرنی در زمینه بردهفروشی به وجود آمده است.
فعالان این بازار مخوف با چنان امنیتی کار میکنند که برخی از نجاتیافتگان میگویند بردهفروشی در بازارهای عمومی و در ملأ عام انجام میشود. برخی از آنها نیز میبینند زندگی و آزادیشان در خفا به حراج گذاشته میشود. شمسالدین جبرئیل 27ساله کامرونی که دو بار تاجران بَرده را بهصورت علنی در خیابانهای شهر سبها در مرکز لیبی دیده است، میگوید: «آنها در حالی مردم را بهراحتی وارد خیابانها میکنند که نوشتهای با مضمون «برای فروش» دور گردن آنها دیده میشود. آنها مانند دههها پیش، دستان بردهها را از پشت بسته و همگیشان را سوار یک وانت میکنند». یکی دیگر از مهاجران میگوید پس از آنکه از آغادیس به اینجا آمد، در یکی از پارکینگهای شلوغ در حومه سبها به حراج گذاشته شد. سبها درواقع این روزها به شهری تبدیل شده که بسیاری از شهروندان کشورهای غرب آفریقا میتوانند بهراحتی وارد آن شوند. جامعه اقتصادی کشورهای غرب آفریقا، سفر بدون ویزا را برای شهروندان این منطقه آزاد اعلام کرده است. همین موضوع موجب شده قاچاقچیان انسان فرصت مناسبی برای جولان در این منطقه داشته باشند. دلالان در این شهر خانههای مخصوصی برای خود دارند که به نام «خانههای ارتباطی» شناخته میشود. جبرئیل میگوید اینجا همانجایی است که مشکلات شروع میشود. برخی از افراد پول مسافرت خود را پرداخت میکنند؛ اما بهمحض رسیدن به خاک لیبی، فروخته میشوند. دوستان آدام ایسوما خطرات لیبی را به او گوشزد کرده بودند و درنتیجه او با پرداخت پول به سمت الجزایر حرکت کرد. هیچ علامت یا نشانهای در بیابان نبود که او را مطلع کند. خودش دراینباره میگوید: «میدانستم یک صحرا در مسیرمان قرار دارد؛ اما نمیدانستم دقیقا چه شکلی است. پس از چهار روز به من گفتند وارد لیبی شدهایم. درحالیکه اخبار داغ بردهفروشی در این کشور کاملا من را ترسانده بود، بعد از چند روز فهمیدم که همان دلال من را فروخته است».
اوضاع برای زنان مهاجر بهمراتب وحشتناکتر است، زیرا بیشترشان بهعنوان برده جنسی فروخته میشوند. فاسان اولاسید 27ساله و اهل نیجریه که دو بار از سوی همین افراد ربوده شده بود، میگوید در سبها مرکز فسادی وجود دارد که مخصوص بردهفروشی زنان است. او درباره آن مرکز میگوید: «یک ساختمان سه طبقه وجود دارد که این تجارت مخوف در آنجا انجام میشود. هر زنی که وارد این ساختمان میشود، دیگر بهراحتی قادر به ترک آنجا نخواهد بود. برخی همانجا مجبور به کار میشوند و برخی نیز در دیگر مکانها فروخته میشوند. نکته عجیب اینجاست که مردم محلی دقیقا میدانند در این خانه چه اتفاقاتی رخ میدهد». او با بیان اینکه قیمت زنان در این بازار از حدود دو هزار دلار شروع میشود و تقریبا دو برابر قیمت مردان است، ادامه میدهد: «چنین بازارهای بردهفروشی 300 تا 400 سال پیش رواج داشت؛ اما حالا شاهد این روند در هزاره سوم هستیم».
سرنوشت مردان به میزان بسیار زیادی به مهارتهایشان و همچنین افرادی بستگی دارد که آنها را میخرند. در این میان سازمان بینالمللی مهاجرت، مرکزی ایجاد کرده و برای افرادی که قصد بازگشت به خانههایشان را دارند، بلیت تهیه میکند و خدمات پزشکی در اختیارشان قرار میدهد. یوسف ازجمله افرادی است که قصد بازگشت به کشورش را دارد؛ اما در این مسیر برای چند ماه نیز گرفتار زندان شد. گفته میشود بسیاری از این مهاجران در زندانهای مخفی به سر میبرند که در سراسر لیبی پخش شدهاند و اعدام و شکنجه کاری طبیعی در آنها به شمار میرود.
در چند ماه اخیر دولت نیجریه بخش زیادی از این تجارت را در آغادیس سرکوب کرده است. در همین راستا، دهها قاچاقچی به زندان افتاده، صدها خودروی حمل بردهها مصادره شده، هزینه رشوهدادن به نیروهای مرزی بهشدت افزایش یافته و فقط عده کمی از مهاجران موفق به بازگشت شدهاند؛ اما همه میگویند این راهکاری موقتی برای مشکلی است که ریشه در فقر دارد و سایههای مرگبار آن همچنان بر سر مناطق مختلف لیبی افتاده است.
12jav.net