بوی باران، مینی سریالی است که از ابتدا برای پخش در شب های قدر تولید شده بود و آی فیلم اکنون آن را تکرار می کند.

من درباره شهاب همیشه یك جمله‌ای را می‌گویم. این‌كه بارزترین شخصیت شهاب ره‌گم‌كردگی اوست. از یك جایی به بعد راهش را گم كرده است.

کاملا مشخص است که کارگردان و نویسنده می‌خواستند تنها تعداد قسمت‌های سریالشان را بالا ببرند و هیچ تعادلی هم در این بین وجود ندارد و فقط مدام روایت‌های گوناگونی را به سریال خود اضافه کرده است.

سریال ما پلیسی نیست، بلكه سریال بوی باران، معمایی است و قصه ترانه روایت می‌شود.

سریال بوی باران شروع خوبی داشت و با طرح معمایی جذاب توانست مخاطب را با قصه همراه کند اما روند غیرمنطقی قصه و تعداد قتل‌هایی که اتفاق افتاد، باعث شد جذابیت اولیه‌اش را از دست بدهد.

تلاش کردیم د داستان جنایی، معمایی بگوییم که تا حد ممکن میزان خشونتش کم باشد و لحظات جنایت یا دیده نشود یا اگر چاره‌ای نیست خیلی سریع از روی آن عبور کنیم.

سراغ مظنونانی رفتیم كه ممكن است چمدان را برداشته و دستی بر آتش داشته باشند.یك چمدان پر از دلار كه از قرار یك نفر آن را برداشته و همین باعث شده مهندس حسابی عصبانی شود و به دنبال كسی بگردد كه این چمدان را بلند كرده است.

نقش شهاب از جمله نقش‌های ساختار شکن در این سریال است که از کلیشه‌های مرسوم در نقش‌های ملودرام سریال‌های تلویزیونی به دور است و سیاه و سفید نیست.

کاراکتر مرجان از جمله افرادی است که در کارنامه کاریم خیلی دوستش دارم و همیشه دغدغه این را دارم که به جای افرادی بازی کنم که از جنس مردم باشند.

شهاب فرزند طلاق است. بزرگ شدن در فضایی که پدر بالای سرش نبوده و تحت تاثیر مواد روان گردان بوده؛ من همه این ویژگی ها را فایل بندی کردم و تاثیراتی را که روی انسان دارد در آوردم.

ساختار قصه طوری است که هر چه جلوتر می‌رود اتفاق‌ها جالبتر شده و مسیرها تغییر می‌کند و قطعا وجود بازیگرهای خوبی مثل خانم رویا نونهالی و آقای رضا کیانیان نیز در جذابیت سریال تاثیرگذار است.

می‌خواستیم شخصیت شهاب برای مخاطب، منفور و نچسب باشد. او به‌شدت عصیانگر و پرخاشگر است و هیچ چیز برایش مهم نیست و کار‌های خطرناک هم انجام می‌دهد.

شب‌ها بینندگان سریال بوی باران سرگردانند نمی‌دانند با یک درام سریالی مواجهند یا معمایی؛ بازیگرانی که نام‌آشنا هستند و توانایی‌شان را نمی‌بینند و خام‌دستی و کم‌تجربگی نویسندگان هم به چشم می‌آید.

حدودا 18ساله بودم که سر لج‌ولجبازی وارد تئاتر شدم. «باغ‌وحش شیشه‌ای» و «داستان باغ‌وحش» را کار کردم. سپس، به‌سراغ متن‌های ایرانی رفتم.

دستان بودند که فرشته را به قتل رساندند. با یک تلفن مرموز او را راهی زیرزمین و موتورخانه کردند و در آتش سوزاندند.

او همسر علی اویسوند بازیگر پیشکسوت است. آنها سالها قبل ازدواج کردند و حاصل این ازدواج هم یک دختربه نام یاسمن است.

سریال بوی باران یا عروس تاریکی اولین سریالی است که معصومه احمدزاده در آن بازی کرده است. او قبل از این سریال در چند فیلم کوتاه حضور داشت و البته در فیلم سینمایی دوزیست نیز بازی کرده است.

در این سریال روند زندگی من و کاراکتر دیگر فیلم با بازی نرگس محمدی به هم پیوند می خورد.

سعید رضایی که 11 دی ماه به دنیا امده‌است 20 سال قبل با اجرای تئاتری کار هنری خود را آغاز کرد او یکی از بهترین بازیگران تائتر است و در یک گروه 100 نفری جزء 3 بازیگر برتر شد و جایزه گرفت این در واقع اولین کار حرفه‌ای سعید رضایی نبود اما مسیر زندگی هنری او را عوض کرد

محمدرضا هاشمی به گفته خودش قرار نبود هنرپیشه شود اما به طور اتفاقی وارد دنیای سینما و تلویزیون شد و جذابیت این شغل او را ماندگار کرد.