معرفی کامل فیلم شیشلیک؛ خلاصه داستان، بازیگران و نقد
فیلم شیشلیک یک کمدی سیاه است. موضوع آن چیست و منتقدان درباره اش چه نظری داده اند؟
دوات آنلاین -فیلم شیشلیک ساخته محمدحسین مهدویان تجربه تازه ای برای کارگردانش است. او این بار سراغ ژانر کمدی رفته البته گونه ای خاص از کمدی. فیلمنامه این کار را نیز امیرمهدی ژوله نوشته است. خلاصه داستان و چند نقد در باره شیشلیک را در ادامه بخوانید:
خلاصه داستان فیلم شیشلیک
فیلم شیشلیک حال و هوایی در فضای کمدی سیاه دارد. قصه این فیلم داستان منطقه ای را روایت میکند که سالهاست زیر سیطره یک کارخانهدار است و بهواسطه آن سبک زندگی آنها دچار تغییرات عجیب و غریب شده. یکی از اهالی این منطقه تحت تاثیر شرایط خاصی که از سوی رئیس کارخانهای برایش رقم خورده است، طغیان می کند. در واقع همه چیز از آنجا شروع می شود که بچه کوچک یکی از کارگرها هوس شیشلیک به سرش میزند و این خواسته کل شهرک را تحت تاثیر قرار میدهد.
بازیگران فیلم شیشلیک
رضا عطاران، ژاله صامتی، پژمان جمشیدی، جمشید هاشم پور، عباس جمشیدی فر، وحید رهبانی و مه لقا باقری بازیگران این فیلم هستند.
محمدحسین مهدویان چه گفت
محمدحسین مهدویان درباره فیلم شیشلیک گفت: مدتها بود دوست داشتم فیلم کمدی کار کنم مدام به ایدههای مختلف و فیلمنامههای مختلف فکر میکردم، یک روز تصادفا امیر ژوله را دیدم. او یک داستان یک خطی را برایم تعریف کرد و احساس کردم این همان چیزی است که به دنبالش هستم اما فکر کردم باید کمدی خودم را بسازم؛ آن چیزی که الان مرسوم است.
مهدویان درباره نسبت شیشلیک با دیگر آثار کارنامه خود گفت: به هر حال هر فیلمی که کار میکنیم، تجربه متفاوتی است اما مؤلفههایی هم دارد که تکرار میشوند. هر فیلمسازی دوست دارد فیلمش رنگ و بوی خود را بگیرد. کارگردان همیشه دوست دارد بتواند رد پای خود را تکرار کند. «شیشلیک» هم از این قاعده مستثنا نیست؛ چه به لحاظ مضامین و چه شیوه اجرایی همینطور است. فیلم یک تجربه متفاوت برای من است؛ شباهتهایی به لحاظ اجرا به «لاتاری» دارد اما در مجموع با آثار قبلی من متفاوت است.
نقدهایی بر فیلم شیشلیک
در ادامه خلاصه ای از چند نقد بر فیلم شیشلیک را بخوانید:
نظر مسعود فراستی چیست
مسعود فراستی گفت: این فیلم به حدی توهینآمیز است که فقط ضد کارگر و کار نیست بلکه ضد انسان است و برخلاف ظاهر انتقادی فیلم، طرفدار وضع موجود و لمپن بورژواها و دلالان است. من با اجازه دوستان میخواهم بگویم کسانی که به این فیلم میخندند باید فکری برای خودشان کنند چون وضع شان خیلی خراب است! فقط شکمسیران میتوانند به این فیلم بخندند، شکمسیرانی که با پول دلالی و کثیف میتوانند سرپا باشند. فرم در این فیلم جایی ندارد و در مورد نیمچه تکنیک سطح پایینش بعداً وارد بحث میشوم.
صحبت از فلاکت آدم ها
ایرنا نیز نوشت:... فیلمساز در یک «کمدی سیاه» از بدبختی و فلاکت آدمهایی میگوید که فقر و نداری را با جان و دل پذیرفتهاند و آن را یک ارزش متعالی میدانند. همزمان رذالت آدمهایی را نمایش میدهد که این فقر را به بخشی از جامعه تحمیل کردهاند. در دنیای نسبتا فانتزی قصه، عنصر فقر محصول عملکرد اشتباه انسانها نیست؛ بلکه موقعیتی اجباری و تحمیلی است که همه باید به آن احترام بگذارند. اتفاقات فیلم هیچکدام سویه شاد و خوشحالکننده ندارند. حسرت دختر بچه، بیکار شدن کارگر، اخراج دختر از مدرسه، مرگ پدر، بیماری فرزند، تصادف مادر و دست آخر زد و خورد پدر در رستوران همگی مایههای یک فیلم غمانگیز را فراهم میآورند.
شوخیهای متنوع فیلم با دو هدف طراحی شدهاند. اول اینکه فیلمساز میخواهد تلخی و خشونت پنهان در لایههای زیرین قصه را تلطیف کند. تحمل این همه فلاکت در یک فیلم نود دقیقهای بدون فضاسازیهای مفرح برای مخاطب آسان نیست. از آن طرف فیلمنامهنویس و فیلمساز برای بیان حرفهای ممنوعه به زبان طنز پناه میبرند. چرا که طنز این امکان را به مولف میدهد که بخشی از ناگفتهها را بگوید؛ بیآنکه هراسی از مجازات داشته باشد. خوشبختانه تیر فیلمسازی که اثر را با هدف اصلاح پلشتیها و زشتیها جلوی دوربین برده به هدف میخورد. بخشی از مخاطبان که همدرد هاشم (با بازی رضا عطاران) هستند هنگام تماشای فیلم دلشان خنک میشود که یکی حرف دلشان را زده است. همزمان نیش زهردار فیلم، عده دیگری را میگزد و زخمیشان میکند. گروه دوم کسانی هستند که افکاری شبیه به گروه مدیران کارخانه دارند....
ناامیدی از فیلم شیشلیک
صوفیا نصرالهی در فیلیمو شات نوشت: شیشلیک عمیقا ناامیدم کرد. بهعنوان کسی که به کارنامه مهدویان همیشه علاقه داشته و حتی در فیلم متوسط لاتاری کارگردانی و نکات فنی را توانسته ببیند و تحسین کند، به نظرم این فیلم آخر یک اثر هدررفته مطلق است. فیلمی که ایده کلیاش جسورانه است اما مطلقا فیلم جسوری نیست و موفق نمیشود آن ضدآرمانشهری که میتوانست کارگردانی مهدویان را دوباره به رخ بکشد، خلق کند. شوخیهای ژوله همان چیزهایی است که در آیتمهای استندآپ کمدی و تلویزیونی از او میبینیم.
اصلا یکی از مشکلات اصلی فیلم عدم تطبیق جهانبینی فیلمساز و فیلمنامهنویس است. در حالی که مهدویان همیشه همه چیز را در مدیوم و ابعاد بزرگ سینما دیده (حتی در سریال تلویزیونیاش)، ژوله برآمده از دل تلویزیون است. این عدم تطابق شیوهها در نهایت شیشلیک را تبدیل به اثری ابتر و اخته کرده است.
12jav.net