قتل زن تنها با وسوسه پلید
پیرزنی بیگناه به قتل رسید و جوانی مرتکب قتل شد. همه و همه به خاطر بیاحتیاطی در اعتماد به افراد و راه دادن آنها به زندگی شخصی.
دوات آنلاین-برای اولینبار پیرزن را در خیابان دیده بود که برای حمل خریدهایش نیاز به کمک داشت و از او کمک خواسته بود. حمید 22سال داشت و هم محلهای پیرزن بود. وقتی پیرزن کمک خواست، قبول کرد و خریدها را تا منزل برایش برد و آنجا بود که متوجه طلاهای پیرزن و اشیای قیمتی شد که در منزل او وجود داشت.
پیرزن از حمید تشکر کرد و حمید بعد از گذاشتن خریدها در آشپزخانه از آنجا خارج شد، ولی نتوانست از فکر اشیای گرانقیمت و گردنبند و انگشتر و النگوهای او بیرون بیاید. به یاد بدهکاریهایی افتاد که در 22سالگی گریبانش را گرفته بود و اینکه با فروش آن اموال بهراحتی میتوانست بدهیهایش را تسویه کند. فکر بهدست آوردن اموال پیرزن مثل خوره به جان حمید افتاد و آنقدر این فکر در سرش چرخید و چرخید که وقتی به خودش آمد، دید مقابل خانه پیرزن ایستاده و زنگ در را میزند. صدای پیرزن را شنید که گفت: بله ؟ حمید جواب داد بیزحمت در را بزنید، مادرم برایتان غذا فرستاده و پیرزن بیخبر از آنچه در سر حمید میگذشت در را برایش گشود و حمید وارد شد.
صدای پیرزن را از آشپزخانه شنید که او را دعوت میکرد به آشپزخانه بیاید. به سمت آشپزخانه رفت. پیرزن داشت برایش چای میریخت. با خودش فکر کرد نباید فرصت را از دست بدهد. قبل از اینکه پیرزن فرصت کند سر برگرداند و توی چشمهایش نگاه کند ضربهای به سر پیرزن زد.
پیرزن با همان ضربه به زمین افتاد و بعد خواست برخیزد که حمید با چاقوی میوهخوری چند ضربه به گردن پیرزن زد. در میان تقلاهای پیرزن برای نجات خود مجبور شد دست پیرزن را گاز بگیرد و خودش را از میان دستان بیرمق او برهاند. بهسرعت طلاهای پیرزن را از دست و گردنش جدا کرد و در جیب گذاشت. حالش بد بود و نمیتوانست درست فکر کند. تنها چیزی که به ذهنش رسید این بود که دستگاه دی وی آر دوربین مداربسته آپارتمان را با خود ببرد.
پیرزن در خون کف آشپزخانه رها شده بود که پسرش از راه رسید. از طریق تماس با مرکز فوریتهای پلیسی 110 و تایید وقوع قتل، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل حاضر شدند و با بررسی شواهد و مدارک موجود و تحقیقات میدانی متوجه شدند جوانی در آن روز دوبار به منزل پیرزن مراجعه کرده است. خیلی زود حمید دستگیر و باتوجه به اظهارات ضدونقیضش به اداره دهم منتقل شد و ظرف چند ساعت راز قتل پیرزن برملا شد و قبل از اینکه حمید بتواند طلاهای خون آلود را صرف پرداخت بدهیهایش کند، دستبند بر دستانش خورد و با سردی میلههای زندان آشنا شد .
وسوسهای برای قتل
سروان سمانه مهربانی،کارشناس آموزش همگانی پلیس آگاهی پایتخت در تحلیل ریشههای این جنایت میگوید: پیرزنی بیگناه به قتل رسید و جوانی مرتکب قتل شد، خانوادهای داغدار عزیزش و خانواده ای درگیر سرنوشت نامعلوم فرزندی که دست به جنایت زده است ؛ همه و همه به خاطر بیاحتیاطی در اعتماد به افراد و راه دادن آنها به زندگی شخصی! پلیس همواره به شهروندان توصیه میکند از استفاده آشکار طلا و جواهرات خودداری کنید زیرا این وضعیت شما را به هدفی بابمیل مجرمان تبدیل و افراد را وسوسه میکند با وارد آوردن صدمات فیزیکی به قربانی اشیای با ارزش همراه وی را تصاحب کنند.
وی ادامه داد: سعی کنید در تربیت فرزندان خود حس همدلی را در آنان تقویت کنید تا بتوانند در موقعیتهای مختلف، خود را جای دیگران بگذارند و رنجی که در صورت ارتکاب جرم به قربانی وارد میکنند را درک کنند.آموزش صحیح باورهای دینی و اخلاقی به فرزندان میتواند در زمان مواجهه با وسوسههایی از این دست آنان را از انجام آنچه در باورهای مذهبی از آن با عنوان گناه یاد میشود، بازدارد .جوانانی که در شرایط کنونی در جامعه ما اندیشه یک شبه ره صد ساله رفتن را دارند و به این فکر میکنند که از هر راهی بهسرعت به خواستههای اقتصادی خود برسند با دیدن سرنوشت حمید و افرادی با شرایط او به یاد داشته باشند بار کج هیچگاه به منزل نمیرسد و در نهایت راز هر جنایتی فاش میشود و سرنوشت تلخی را برای قاتل رقم خواهد زد .بهخاطر داشته باشید ارتکاب جرایم جنایی یا مالی تنها دامن شما را نمیگیرد و سرنوشت تمام اعضای خانواده را از ابعاد مختلف از جمله حیثیتی تحت تاثیر قرار میدهد.هر زمان به فکر انجام کار اشتباهی افتادید، اول به تبعات قانونی و حیثیتی آن برای خود و خانوادهتان بیندیشید و ببینید آیا بازهم حاضر به انجامش هستید؟
منبع: تپش- روزنامه جام جم
12jav.net