معرفی کامل و نقد فیلم سینمایی ماهورا
ماجرا به سالهای جنگ تحمیلی ایران و عراق و در نواحی مرزی جنوب غربی برمیگردد. جایی که عشیره عرب-ایرانی روستایی سکنی گزیدهاند. ساکنان نیمی به فارسی و نیمی به عربی صحبت میکنند، با قهوه تلخ از مهمان پذیرایی میکنند، در عروسی زنان، حنا بر دست میگذارند، کِل میکشند و مردان، تیر هوایی شلیک میکنند. همه اینها، ظرایفی است از سنت عرب که در بسیاری از فیلمها به سراغ آنها رفتهاند...
دوات آنلاین-یکی از فیلمهایی که این روزها میتوان به تماشای آن نشست ماهورا است. قصه این فیلم در خوزستان میگذرد و جذابیتهای زیادی دارد. درباره ماهورا بیشتر بخوانید:
خلاصه داستان
فیلمنامه ماهورا طی چهار سال تحقیق بر اساس یک واقعه تاریخی نگاشته شده است و همین واقعی بودن قصه فیلم باعث شد تا عوامل دنبال لوکیشن های بکر در تالاب خوزستان بروند.
داستان فیلم در روستایی مرزی رخ میدهد. زیباترین دختر به عنوان عروس هور انتخاب می شود تا یک روز در هفته خود را به آب بسپارد و هور بارور شده و قهرش نگیرد، امین معروف به سمور قاچاقچی ایرانی، عروس هور به نام ماهور را می دزد.
این فیلم در واقع عاشقانهای در بستر جنگ است. در خلاصه داستان فیلم آمده است:
"در زندگی تو زنی است با چشمانی شکوهمند که لبانش خوشه های انگور و لبخندش موسیقی و گل، اما هرکس بخواهد به او نزدیک شود ناپدید میشود". این جملات فالی است که مادر امین (ساعد سهیلی) برایش از ته لیوان قهوهاش میخواند. فال تعبیر میشود و زن که ماهورا (بهاره کیان افشار) نام دارد، از دستِ امین میرود و روزگارِ او که قاچاقچی است، سیاه میشود. امین در شب عروسی برادرش تصمیم میگیرد به زندگیاش پایان دهد، اما همزمان، مهمانی ناخوانده از جنگ سر میرسد که برای همیشه زندگی امین و باورهایش را دستخوش تغییر میکند.
به گفته تهیه کننده «ماهورا» این فیلم یک فیلم آبرومند و در جهت زحماتی است که عرب زبان ها در زمان جنگ تحمیلی کشیدند و از وطن دفاع کردند. در واقع این فیلم حمایت از عرب زبان های اهواز است که با غیرت در آن منطقه جنگیدند.
بازیگران
ساعد سهیلی، میترا حجار، کامران تفتی، بهاره کیان افشار، احمد کاوری، مهدی صبایی، مونا فرجاد، یوسف مرادیان، محسن افشانی، مالک سراج و داریوش ارجمند از بازیگران این فیلم هستند البته ابتدا قرار بود محسن تنابنده نقش اصلی را در این فیلم بازی کند اما به دلیل آسیبدیدگی زانو نتوانست و ساعد سهیلی جایگزین او شد.
ساعد سهیلی درباره حضور در این فیلم گفته است: من سرم درد می کند برای بازی در کارهای سخت ولی فکر نمی کردم این کار تا این اندازه سخت باشد. خیلی خوشحال بودم که با چنین گروهی کار کردم.
کارگردان
حمید زرگرنژاد پیش از این فیلم پایان خدمت را ساخته بود و ماهورا دومین ساخته بلند او است. فیلنامه پایان خدمت را بهروز افخمی نوشته بود.
او درباره ماهورا گفته است: من مستندی به نام «حلقه در خاک» دراین روستا ساخته بودم و همیشه فکر می کردم پتانسیل ساخت یک فیلم سینمایی بلند را دارد. از آنجا که نگه داشتن مخاطب برای یک فیلم ۹۰ دقیقهای مشکل است با وسواس فیلمنامه آن را نوشتم.
نقد
مرتضی کوه مسکن در سلام سینما نوشته است: ماجرا به سالهای جنگ تحمیلی ایران و عراق و در نواحی مرزی جنوب غربی برمیگردد. جایی که عشیره عرب-ایرانی روستایی سکنی گزیدهاند. ساکنان نیمی به فارسی و نیمی به عربی صحبت میکنند، با قهوه تلخ از مهمان پذیرایی میکنند، در عروسی زنان، حنا بر دست میگذارند، کِل میکشند و مردان، تیر هوایی شلیک میکنند. همه اینها، ظرایفی است از سنت عرب که در بسیاری از فیلمها به سراغ آنها رفتهاند اما نتیجه در نهایت ابتر و ناقص از آب درآمده است. در ماهورا داستان فرق میکند و فیلم از لحاظ رعایت آداب و رسوم، پایبندی به سنتهای نواحی و پرهیز از سیاه نمایی، در کنار عروس آتش ساخته خسرو سینایی، یکی از بهترینهای سینمای ایران است. استفاده مناسب و قوی از نابازیگران، رفت و آمد مداوم بین زبان عرب و فارس، چهره و گریم بازیگران با حنا، سورمه، چفیه و عبا و رقصهای بینقص اهالی روستا در عروسی، مجموعه بینظیری از سنتهای جنوب غرب را که مظلوم و مجهور مانده، بهخوبی به مخاطبان نشان میدهد.
فیلم مووی نوشته است: عدم شخصیت پردازی درست ، خرده روایات کم مایه و دیالوگ های بی رمق باعث شده روایت، مبتنی بر رویدادها پیش برود و شخصیت ها نقش چندانی در پیرنگ اصلی داستان نداشته باشند. بار دراماتیک میان شخصیت ها هم بیشتر ناظر بر خرده روایاتی است که تاثیر مستقیم بر مضمون فیلم ندارد . رخدادها مسیری را می پیمایند و شخصیت ها مسیر دیگر. هرچند این مسئله به منظور شخصی سازی دغدغه شخصیت ها برای دفاع از عشیره و خلبان زخمی در نظر گرفته شده است اما در نهایت نتوانسته جلال ، امین و سایر شخصیت ها را به بیننده نزدیک کند.
فیلم نوشت، نوشته است: اگرچه ماهورا در نگاه اول تمام اجزای یک فیلم با ارزش دفاع مقدسی را دارد اما متاسفانه همنشینی این اجزا آنچنان که باید دقیق و سنجیده نیست و تناسب خوبی میان آنها برقرار نشده است. از همین رو کلیت فیلم درگیر آشفتگی و سرگردانی است. اگرچه نمیتوان منکر زحمات بسیار گروه فیلمسازی در آن شرایط خاص جغرافیایی با آن ترکیب تصاویر بدیع و چشمنواز بود. ساخت ماهورا کار بسیار سختی بوده و کتمان آن دور از انصاف است اما حسرت آن است که کاش مقداری از این زحمات پیش از تولید و مصروف پیرنگ و انسجام فیلمنامه بخصوص دیالوگ های آن میشد تا موضوعی اینچنین با ارزش دچار چنین آشفتگی و سرگردانی نمی شد.
جعفر گودرزی نیز در مهر نوشته است: ماهورا تلاش دارد روایتگر فیلمی عاشقانه در بستر جنگ باشد اما به دلیل تعدد خطوط فرعی در فیلمنامه، پیوستگی و انسجام لازم در آن دیده نمی شود و به دلیل همین گسست مهمترین سکانس یعنی سکانس پایانی و کشف اجساد شوکی را به مخاطب وارد نمی کند.
فیلم شروع خوبی دارد اما رفته رفته توان و نفسش کم می شود و به تعبیر بهتر هر چه شخصیت های بیشتری وارد قصه می شود دیالوگ ها ضعیف تر و مخاطب بیشتر گیج می شود و طبیعی است وقتی شناخت و شناسنامه درستی از شخصیت ها به مخاطب داده نشود همذات پنداری صورت نمی گیرد و احساسی هم برانگیخته نمی شود.
فیلم اگر یک خط اصلی و محوری داشت و پرداخت و تلاش در آن راستا متمرکز می شد قطعا فیلمی تاثیرگذار و قابل قبول می شد.
12jav.net