معمای قتل به خاطر نگاه چپ
متهم می گوید ضربه ای که به مقتول زده کشنده نبوده و او در قتل بی گناه است.
دوات آنلاین -پسر جوانی که دو سال است به اتهام قتل در زندان به سر میبرد فکرش را هم نمیکرد زندگیاش به خاطر نگاه چپ مردی رهگذر به پرتگاه مرگ نزدیک شود.
به نوشته روزنامه جوان بهمن سال۹۷، مأموران پلیس تهران از مرگ مشکوک پسر جوانی در یکی از بیمارستانهای شهرستان رباطکریم باخبر و راهی محل شدند.
اولین شواهد نشان میداد سپهر ۲۲ساله در جریان درگیری با دو پسر جوان بر اثر ضربات به سر به بیمارستان منتقل شده، اما بر اثر شکستگی جمجمه و خونریزی مغزی فوت کرده است.
با انتقال جسد به پزشکی قانونی، دو پسر جوان به نامهای هرمز و یحیی تحت تعقیب قرار گرفتند تا اینکه مدتی بعد از حادثه هر دو شناسایی و بازداشت شدند. هرمز تحت بازجویی قرار گرفت و در توضیح به مأموران گفت: «من و دوستم از خیابان در حال عبور بودیم که با سپهر روبهرو شدیم. یحیی وقتی او را دید گفت خالهاش قبلا مستأجر خانه آنها بوده و چند بار با او درگیر شده است. همین بهانهای شد تا وقتی سپهر به ما نگاه چپ کرد با او درگیرشویم. در آن درگیری من با یک کارد میوهخوری به صورتش ضربه زدم و او روی زمین افتاد. همان موقع از ترس فرار کردم تا اینکه فهمیدم او فوت کرده است.»
یحیی نیز تحت بازجویی قرار گرفت، اما درگیری با مقتول را انکار کرد و با قرار وثیقه آزاد شد.
درخواست قصاص
تحقیقات در این زمینه ادامه داشت تا اینکه یحیی که با قرار وثیقه آزاد شده بود متواری شد به این ترتیب بنا به شواهد موجود کیفرخواست علیه هرمز به اتهام قتل عمد صادر شد و پرونده بعد از کامل شدنتحقیقات به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. متهم در اولین جلسه محاکمه مقابل هیئت قضایی شعبه چهارم دادگاه قرار گرفت. ابتدای جلسه مادر مقتول در جایگاه ایستاد و گفت: «پسرم آن روز ۳میلیون تومان پول نقد همراه داشت. احتمال میدهم متهم به خاطر سرقت پول پسرم را کشته است و حالا قتل را انکار میکند. قصاص میخواهم و حاضر به گذشت نیستم.»
در ادامه متهم در جایگاه ایستاد و بار دیگر مدعی شد بیگناه است و در قتل نقشی نداشته است.
با انکار متهم، اما بنا به شواهد و قرائن موجود وی با حکم قضایی به قصاص محکوم شد که با اعتراض وکیل متهم این حکم نقض و پرونده بار دیگر به همان شعبه ارجاع داده شد.
دومین محاکمه
به این ترتیب متهم روز گذشته برای دومین بار در شعبهچهارم دادگاه محاکمه شد. ابتدای جلسه اولیایدم بار دیگر درخواست قصاص کردند. سپس پسر جوان با انکار جرمش گفت: «آن روز وقتی با مقتول درگیر شدیم او به ما حمله کرد. در آن لحظه برای دفاع از خودم با کارد میوهخوری که در جیبم داشتم یک ضربه به صورتش زدم، اما ضربه کشنده نبود. همان موقع با فریاد دوستم از ترس به خانهمان فرار کردم تا اینکه چند روز بعد فهمیدم سپهر فوت کرده است. باور کنید ضربه من کشنده نبود و بیدلیل بازداشت شدم.»
او در آخرین دفاعش گفت: «هیچ خصومتی با مقتول نداشتم به همین خاطر انگیزهای برای قتل نبود. پدرم دوره گرد است و با سختی زیاد ما را بزرگ کرده است. از دادگاه تقاضا دارم به خاطر خانوادهام مرا کمک کنند و حرفم را باور کنند.»
در پایان هیئت قضایی وارد شور شد.
12jav.net