سینه چاکان برانکو برای کالدرون شمشیر را از رو بستند
پرسپولیس دوران آمادهسازی پیش فصل را سپری میکند. مثل هر تیم دیگری دوره پرفشار بدنسازی را گذرانده و دو سه بازی دوستانه هم برگزار کرده. کالدرون در بازی با سایپا، نفرات عمدتاً ذخیره و جوان تیم را محک زده و یک بازی کاملاً بیاهمیت را باخته.
دوات آنلاین-در فوتبال ایران اگر در هر عرصهای کمبود داشته باشیم، در زمینه تولید نوستراداموس به مرز انفجار رسیدهایم؛ در این مملکت، کالدرون کارش را بلد نیست، ترکیب تیمش را نمیشناسد و همه معتقدندکجایی برانکو که تیمت را نابود کردند!
از کجا به این حکمهای قاطع رسیدید؟ اینها تحلیل مبتنی بر دانش شما است یا اینکه مثل فالگیرها پیشگویی میکنید؟ این همه پیشگو از کجا آمدهاند که براساس دو بازی بیاهمیت با سایپا و نیروی زمینی، اینطور با قاطعیت درباره کیفیت کالدرون حکم صادر میکنند؟
باور کنید این جرات و جسارت در اظهارنظر، غبطه برانگیز است.
پرسپولیس دوران آمادهسازی پیش فصل را سپری میکند. مثل هر تیم دیگری دوره پرفشار بدنسازی را گذرانده و دو سه بازی دوستانه هم برگزار کرده. کالدرون در بازی با سایپا، نفرات عمدتاً ذخیره و جوان تیم را محک زده و یک بازی کاملاً بیاهمیت را باخته.
از این بازی نه میشود نتیجه گرفت که پرسپولیس در کدام پستها ضعف دارد، نه میشود کالدرون را متهم کرد که بازیکنان تیمش را نمیشناسد، نه میتوان استنباط کرد که تیم مشکل بدنسازی دارد و بدنساز جدید تیم به اندازه مارکو کاربلد نیست و نه مطلقاً هیچ نتیجه دیگری! همانطور که اگر پرسپولیس در جام شهدا هر دو حریفش را با نتیجه دو رقمی شکست میداد، هیچ نتیجه مثبتی نمیشد از این دو بازی گرفت.لیگ نوزدهم که شروع شود، شاید پرسپولیس تیمی باشد که ضعف بدنسازی داشته باشد، مربی آن در چیدن ترکیب اصلی بدسلیقه باشد، در خط دفاعی مشکل داشته باشد و در خط حمله جای خالی یک مهاجم گلزن را حس کند. همه این فرضها امکان دارد به حقیقت بپیوندد. ولی مساله این است که این فرضیات، با تماشای دو بازی دوستانه قابل اثبات نیست. از منظر هواداری، شمار قابل توجهی از طرفداران پرسپولیس که با برانکو خاطرات خوشی داشتهاند، حق دارند از همین شروع کار کالدرون را دوست نداشته باشند و حتی نسبت به این مربی «گارد» بگیرند. این یک واکنش طبیعی در فرهنگ هواداری است. ولی اگر قرار باشد منطق هواداری تبدیل به تحلیل کارشناسی شود، آن وقت است که باید نگران بود. نگران جو ناسالم رسانهای که فوتبال ایران را احاطه کرده و مدام روی آتش هیجانی هواداری، بنزین میریزد.
فابیو کاپلو، مربی بزرگ ایتالیایی درباره بازیهای دوستانه جمله مشهوری دارد که میگوید: «بازیهای دوستانه برای این نیست که من ترکیب اصلی تیمم را بشناسم، این بازیها مشخص میکند که قرار است کدام بازیکنها را از تیم خط بزنم» کالدرون هم در بازی با سایپا، احتمالاً سراغ همین اصل رفته بود. بازیکنانی را که قرار است در طول فصل کمتر بازی کنند، محک بزند و با توجه به اینکه با هر خرید جدید مجبور است فهرست بازیکنان فعلی را خلوت کند، یکی دو نفر را هم در منطقه قرمز قرار دهد. ولی توضیح این موضوع ساده، برای نوستراداموسها سختتر از هر کار دیگری است. آنها به سختی متوجه میشوند که بازی دوستانه صرفاً «دوستانه» است و نتیجهای که در آن رقم میخورد، کوچکترین اهمیتی ندارد
.
یورگن کلوپ بعد از یک فصل درخشان و قهرمانی در اروپا، سه بازی دوستانه تیمش را بدون پیروزی پشت سر گذاشته؛ شکست مقابل دورتموند و سویا و تساوی با اسپورتینگ پرتغال. کلوپ چه خوشبخت است که مجبور نیست برای نبردن در بازیهای تدارکاتی به هواداران لیورپول جواب پس بدهد.
منبع: ایران ورزشی
12jav.net