گفتوگو با بهنام شرفی
«پالت» در حقیقت نوعی تئاتردرمانی است
بهنام شرفی، بازیگر نامآشنای تئاتر است که در سالهای فعالیتش بارها مورد تحسین و تقدیر جشنوارههای مختلف قرار گرفته است. شرفی در نمایش «پالت» ایفای دو نقش را بر عهده دارد که اتفاقا از شخصیتهای تأثیرگذار نمایش هستند.
دوات آنلاین-بهنام شرفی، بازیگر نامآشنای تئاتر است که در سالهای فعالیتش بارها مورد تحسین و تقدیر جشنوارههای مختلف قرار گرفته است. شرفی در نمایش «پالت» ایفای دو نقش را بر عهده دارد که اتفاقا از شخصیتهای تأثیرگذار نمایش هستند. با او درباره تجربه همکاری با محمد حاتمی و چالشهایی که برای رسیدن به عمق شخصیتها با آن روبهرو بوده است، گفتوگو کردهایم که میخوانید:
*از چگونگی همکاریتان با محمد حاتمی و بازی در نمایش «پالت» بگویید. چه چیزی باعث شد این نقشها را قبول کنید.
زمانی که این نمایش به من پیشنهاد شد، با توجه به شناختی که از محمد حاتمی و کارهایش داشتم، به نظرم تجربه جالبی آمد. دوست داشتم در کنار کارگردانی کار کنم که خود شناخت کاملی از بازیگری دارد. این مسائل مرا به همکاری با او جذب کرد. با شروع کار فهمیدم او کارگردان قهاری است و بازی در این نمایش تجربه بسیار مهیجی خواهد بود.
*از دیدگاه خودتان «پالت» را چطور ارزیابی میکنید؟
پالت نمایشی است که در یک رؤیا و در فضای ذهنی آدمهای نمایش اتفاق میافتد و دغدغههای اجتماعی را مطرح میکند. سمت و سوی تئاتر شاید در ۲۰ دقیقه ابتدایی تماشاچی را درگیر نکند؛ اما به مرور مخاطب کار را میپذیرد و نمیتواند جریان نمایش را رها کند. اگر از زاویهای متفاوت به این نمایش نگاه کنیم، پالت درواقع نوعی تئاتردرمانی است و این دغدغهای است که محمد حاتمی آن را قلم زده و باعث شده شخصیتهایی شکل بگیرد که ملموس هستند. مثل جوان دانشجو یا فردی که دچار اختلال هویت جنسی است که من این دو نقش را ایفا میکنم.
*شخصیتی که یک اختلال هویت جنسی است، در حقیقت نماینده قشری خاص از جامعه است که رفتارها و سبک زندگی ویژهای دارند، پذیرفتن این نقش برای شما کار آسانی بود؟
این نقش بسیار سخت بود و من در ابتدا ترسیدم که آن را بپذیرم؛ اما سعی کردم طوری با آن مواجه شوم که نقش به سمت کلیشه و طنز هجو نرود. نمیخواستم با این شخصیت شوخیها دم دستی بشود. به همین جهت تحقیقات زیادی انجام دادم و از دوستانی که در این زمینه تحقیق و مطالعه داشتند، مشورت گرفتم تا به عمق شخصیت بروم و از تیپ به کاراکتر برسم. محمد حاتمی هم در این مسیر خیلی به من کمک کرد تا این نقش در طول نمایش گاهی مخاطب را بخنداند؛ اما درنهایت با دیالوگهای جدی احساسات تماشاچی را درگیر کند. بخشی از دیالوگهای این شخصیت با تماشاچی است. در این بخشها درگیری احساسی مخاطب با آدمهایی از این دست را میبینم که با این نوع از مشکلات روحی و جسمی درگیر هستند و مشخص است چطور با شخصیت ارتباط برقرار کردهاند.
*در این روزها دو نمایش پشت سرهم را در تماشاخانه ایرانشهر اجرا میکنید که فضاهای بسیار متفاوتی دارند. در فاصله کم بین دو اجرا ایجاد تمرکز از نقشی به نقش دیگر کار سختی نیست؟
من از بازی در تئاتر لذت میبرم. با اینکه نمایش «آناکارنینا» که ساعت۷ و ۳۰ دقیقه و قبل از «پالت» به روی صحنه میرود، بسیار سخت و نفسگیر است و بازی در «پالت» هم به لحاظ فضای کار و نوع شخصیت کار سنگینی به حساب میآید، اما اگر مخاطب احساس خوبی از نمایش پیدا کرده و سالن را با رضایت ترک کند، خستگی برای من معنای خود را از دست میدهد. درواقع این مسئله که بتوانم مخاطب را جذب کنم و تجربه یک حس جدید از دیدن نمایش در آنها ایجاد شود، باعث میشود احساس خستگی نداشته باشم.
12jav.net