غافلگیری های شوکه کننده سریال یاغی؛ از بهمن تا شیما

دوات آنلاین -سریال یاغی از هر نظر تماشایی است. کارگردانی و بازی های فوق العاده را که کنار بگذاریم، داستان آن به حدی جذاب و غافلگیرکننده است که کمتر بیننده ای نمی تواند برای تماشای قسمت بعدی آن روزشماری کند.

اتفاقات شوکه کننده در سریال یاغی

تغییر مسیر زندگی جاوید در سریال یاغی غیرمنتظره و شوکه کننده نبود به هر حال داستان روی این شخصیت تمرکز داشت و  می شد پیش بینی کرد زندگی او دستخوش تحولاتی شود و شاهد فراز و فرودها، مشکلات و گره گشایی ها درباره او باشیم اما همین اتفاقات بسیار جذاب و گیرا روایت شد.

وقایع شوکه کننده در سریال یاغی از زمانی قوت گرفت که بهمن خان و طلا وارد ماجرا شدند. اطلاع از گذشته این زوج واقعا غالفگیرکننده بود. دو قاچاقچی مواد مخدر که سه سال است خلاف را کنار گذاشته اند و تلاش شان این است که گذشته ننگین خود را پاک کنند.

تلاش برای اسیدپاشی روی صورت طلا اتفاق غیرمنتظره دیگری بود که همه را غافلگیر کرد. در حالی که ما بیشتر منتظر بودیم ببینیم جاوید روی تشک کشتی چه می کند و چه اتفاقات ورزشی برای او رقم میخورد ناگهان وقوع یک حادثه مسیر داستان را به سمتی تازه برد؛ سمت و سویی که اتفاقا از خط اصلی داستان دور نبود و باز هم روی زندگی جاوید تاثیر عمیقی گذاشت.

ورود شیما به سریال یاغی باز هم همه ما را در برابر اتفاقی غیرمنتظره قرار داد. تردیدهای جاوید چنان تعلیقی را ایجاد کرد که نمی شد حتی ثانیه ای از این سریال را نادیده گذاشت. از یک طرف جان خواهرش عاطی در خطر بود و از طرف دیگر توان اجرای خواسته شیما را نداشت.

صحنه افشاگری جاوید در برابر بهمن خان و تلاش بهمن و رحمان برای یافتن دوربین مداربسته و ردیابی شیما بسیار جذاب روایت شد اما اوج ماجرا وقتی بود که شیما شروع کرد به افشاگری درباره گذشته شوهر سابقش. نیکی کریمی این صحنه ها را واقعا زیبا بازی کرد و ما تاکنون شاهد چنین هنرنمایی ویژه ای از او نبودیم.

در حالی که عادت کرده بودیم شیما هر چند سکانس بخشی از گذشته بهمن را فاش کند ناگهان او درباره نقش شوهر سابقش در مرگ عزیز مطلا گفت. واقعا کسی انتظار شنیدن چنین چیزی را نداشت. در این صحنه ها بازی طناز طباطبایی واقعا مخاطب را مجذوب می کرد.

غافلگیری های ادامه دار سریال یاغی

غافلگیری بعدی شلیک مرگبار طلا به شیما بود اما این پایان شوک ها نیست. ماجرای عاطی را کنار بگذاریم در سوی دیگر داستان سریال یاغی اکبر مجلل در کمین نشسته است تا در لحظه ای مناسب به ذهن مخاطب چنگ بزند.

بهمن و رحمان نقشه ای شکست خورده کشیده بودند و قصد داشتند با اسیدپاشی صوری روی صورت دختر اکبر مجلل او را وارد یک بازی پیچیده کنند اما حالا مشخص شده اصل موضوع چیز دیگری بود و از طرفی نوه اکب در این حادثه از دست رفته است.

مجلل کسی نیست که آرام بنشیند. او وارد ماجرا می شود و همه شخصیت ها را وارد بازی خطرناکی خواهد کرد. پس غافلگیری ها همچنان ادامه دارد.