پیچیدگی های شخصیت آرام در سریال از سرنوشت

دوات آنلاین -یکی از نکات مثبت سریال از سرنوشت اضافه شدن شخصیت های جدید در فصل چهارم است که باعث پیشبرد داستان می شوند و به ماجراهای این مجموعه جهت تازه می دهند. آرام با بازی ساناز سعیدی زنی است که در فصل چهارم وارد کارگاه الیاسی شد و نقشی بسیار مهم را به ویژه برای هاشم ایفا کرد.

رابطه هاشم و آرام در سریال از سرنوشت

هاشم در ابتدای فصل چهارم سریال از سرنوشت اصلا دل خوشی از آرام نداشت و حتی به او بدبین بود تا اینکه فهمید او دختر آقای خاکپور است. بعد از آن سعی کرد رابطه اش را با این دختر جوان اصلاح کند و دوستی و صمیمیتی میان آنها شکل گرفت. آرام که در ابتدا با مانع تراشی ها و رفتارهای گاه تند هاشم مواجه شده بود خیلی زود تمام آن نامهربانی ها را فراموش کرد و کار تا آنجا پیش رفت که به هاشم علاقه مند شد اما خیلی زود خودش را کنار کشید تا سدی میان هاشم و نغمه نباشد.

آرام دختری است که مادرش را در سن کم از دست داده و از طرفی در ازدواج اولش نیز شکست خورده است. او به لحاظ روحی و روانی مشکلات زیادی دارد اما نکته مهم این است که سعی کرده در برابر ناملایمات مقاومت کند. اسب سواری و کار در کارگاه الیاسی کمک هایی بودند که آرام با آنها سعی کرد آرامش از دست رفته اش را بازیابد. این همان نکته ای است که در زندگی واقعی نیز ممکن است با آن مواجه شویم. همه ما شکست می خوریم، ناراحت می شویم، دلسردی وجودمان را فرامی گیرد و ... اما نکته مهم یافتن راه و روشی برای بازگشت به زندگی است.

آرام در سریال از سرنوشت ترجیح داد به جای اینکه در غم و اندوه فرو برود خودش را در کارگاه الیاسی مشغول کند و برای رسیدن به هدفی جدید بجنگند تا اینگونه زندگی اش جهت و سمت و سوی تازه ای پیدا کند.

فداکاری آرام در سریال از سرنوشت

آرام با اینکه کمبودهای عاطفی دارد اما مهرطلب نیست و بسیار بخشنده است. او وقتی می فهمد آرزو برای عمل جراحی به پول نیاز دارد اسبش را می فروشد و این پول را به هاشم می دهد تا به دست سهراب برساند. طبیعتا فروختن اسبی که مونس آرام بوده کار ساده ای نیست اما او با گذشت است و همین گذشت و بخشندگی به بخشی از تعریف او از شخصیت خودش و زندگی اش تبدیل می شود.

آرام مدتی بعد دوباره جلوه ای دیگر از گذشت را نشان می دهد. او با اینکه عاشق هاشم می شود و کار به جایی می رسد که آقای خاکپور از هاشم برای دخترش خواستگاری می کند، در لحظه ای حساس ترجیح می دهد خودش را کنار بکشد. او مطمئن می شود تمام فکر هاشم درگیر نغمه است پس می فهمد زندگی با چنین مردی برای او ایده آل نخواهد بود. بنابراین ترجیحش این است که این عشق را فراموش کند اما کار به همینجا خاتمه نمی یابد و این بار در نقش یک رفیق سراغ نغمه می رود و رک و راست همه چیز را به او توضیح می دهد و به بازسازی رابطه هاشم و نغمه کمک می کند.

آرام شخصیت قوی دارد او با وجود همه مشکلاتی که دارد در کارش جدی است و از تهدیدها و برخوردهای بد نمی ترسد، چه وقتی این برخوردها از سوی همکارانش باشد و چه وقتی با تهدیدی از بیرون مواجه می شود‌ و همین روحیه، او را به سمت زندگی بهتر پیش می برد.