مجازات مرگ برای مرد همسرکش

دوات آنلاین -مردی که همسر خود را در یک مشاجره خانوادگی از پا درآورد با حکم قضات دادگاه کیفری استان تهران به قصاص محکوم شد.

این پرونده روز 10 دی سال 93 گشوده شد. در آن روز زنی به پلیس تهران مراجعه کرد و از ناپدیدشدن دختر 30‌ساله‌اش به نام نرگس خبر داد. این زن گفت: نرگس از دو ماه قبل به‌ طرز مرموزی مفقود شده و هیچ خبری از او ندارم. از طرفی دامادم جواب درستی به من نمی‌دهد و ادعا می‌کند دخترم را طلاق داده است، اما این ادعا نمی‌تواند درست باشد چون اگر دخترم از شوهرش جدا شده بود، حتما پیش من می‌آمد.

این زن درباره آخرین ملاقات با دخترش توضیح داد: من و دخترم در خانه‌ای با هم شریک بودیم و می‌خواستیم آن را بفروشیم. آخرین بار ما به بنگاه رفتیم و در آنجا یکدیگر را دیدیم. در بنگاه میان من و دامادم به نام امین مشاجره پیش آمد. امین قهر کرد و از بنگاه بیرون رفت. بعد از آن روز دیگر دخترم را ندیدم.

اعتراف به همسرکشی

کارآگاهان در گام نخست تحقیقات سراغ امین رفتند، اما او گفت نرگس را طلاق داده و از سرنوشت همسر سابقش بی‌اطلاع است. در آن زمان مدرکی علیه این مرد وجود نداشت، اما 9 ماه بعد وقتی خودروی نرگس فروخته شد، مأموران دریافتند امین این کار را انجام داده است؛ به‌ همین‌ دلیل بار دیگر سراغ او رفتند و به بازجویی از وی پرداختند.

امین این بار به کشتن همسرش اقرار کرد و گفت: روز حادثه وقتی از بنگاه به خانه برگشتیم میان من و همسرم جروبحث شروع شد. نرگس داد‌ و‌ فریاد کرد. من از ترس آبرویم، دهانش را گرفتم و بعد هم او را با شال خفه کردم.

این مرد در ادامه گفت جنازه همسرش را در ویلای پدرش در اطراف تهران دفن کرده است. بعد از ثبت اعترافات این متهم، پسرعموی او به‌خاطر کمک‌کردن در دفن جسد بازداشت شد، اما همکاری با امین را انکار کرد و گفت: امین از من خواست کلید ویلای پدرش را به او برسانم. من هم با او قرار گذاشتم. همان موقع دیدم یک زن روی صندلی عقب ماشین خوابیده است. پسرعمویم به من گفت با یک نفر تصادف کرده و او فوت شده به‌ همین‌ خاطر قصد دارد جنازه را دفن کند، اما من کمکی به امین نکردم.

این متهم در بازجویی بعدی اظهاراتش را تغییر داد و چنین گفت‌: وقتی پسرعمویم به فیروزکوه رسید، دختری را دیدم که روی صندلی عقب ماشین خواب بود‌. امین گفت او دختر دوستش است که مشروب و ترامادول را با هم مصرف کرده و بیهوش شده است. پیشنهاد دادم آن دختر را به خانه ما بیاورد تا به او آبلیمو بدهد، اما امین کلید خانه پدرش را گرفت و گفت خودش به او آبلیمو می‌دهد تا به هوش بیاید. بعد از آن امین رفت و من در جریان دفن جسد نبودم.

پرونده در دادگاه

امین هم در بازجویی‌ها گفته‌های پسرعمویش را تأیید کرد و گفت او در این ماجرا دخالتی نداشت. به‌ این‌ تریب برای پسرعموی امین قرار منع تعقیب صادر شد، اما خود او با کیفرخواست قتل عمد به دادگاه کیفری استان تهران معرفی شد.

امین روز محاکمه در حالی در جایگاه ویژه ایستاد که والدین نرگس برای او تقاضای قصاص کردند. متهم گفت: روز حادثه وقتی همسرم داد و فریاد کرد، ترسیدم همسایه‌ها صدایش را بشنوند و آبرویمان برود؛ به‌ همین‌ دلیل دستم را جلوی دهانش گذاشتم تا او را آرام کنم، اما یک‌مرتبه متوجه شدم دیگر نفس نمی‌کشد و مرده است. بلافاصله با خواهرزاده‌ام تماس گرفتم و گفتم حال زنم بد شده و می‌خواهم او را به بیمارستان برسانم. خواهرزاده‌ام به من کمک کرد نرگس را روی صندلی عقب ماشین بخوابانیم. سپس من به سمت ویلای پدرم در فیروزکوه راه افتادم. در میان راه با پسرعمویم تماس گرفتم و از او خواستم کلید ویلا را به من برساند. پسرعمویم در جریان قتل نرگس نبود. من به ویلا رفتم، تنهایی با بیل و کلنگ گودالی در حیاط کندم و جنازه را آنجا دفن کردم.

این متهم در ادامه اظهاراتش گفت: من عاشق زنم بودم و قتل او یک اتفاق تلخ بود. من واقعا پشیمان هستم. باور کنید فقط برای اینکه همسرم را ساکت کنم دهانش را گرفتم، اما او فوت شد.

قضات دادگاه در نهایت با بررسی پرونده و اظهارات متهم به قصاص این متهم حکم دادند.