از زدوبند دفاتر سینمایی تا کفش غیرملی

دوات آنلاین-«تمام آنچه ما امروز در سینما می‌بینیم سلیقه افراد محدودی است که سیستم پخش را در دست گرفته‌اند». این را مسعود جعفری جوزانی نویسنده و کارگردان سینما و تلویزیون گفته است. غیر از این اظهارات، حرف‌های کارگردان مستند «کفش غیرملی» و کارگردان فیلم نیمه بلند «متولد شدم اما...» نیز امروز مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفت.

زد و بند دفاتر سینمایی

مسعود جعفری جوزانی که این روزها پیش تولید پروژه کوروش را در دست دارد در گفت‌وگو با میزان، در خصوص وضعیت حال حاضر سینمای دفاع مقدس گفت: زمانی در همان دهه شصت سینمای دفاع مقدس در دوران اوج خود به سر می‌برد و همه با وطن پرستی، عشق، شور و اعتقاد به اسلام در زیر آتش باران دشمن به کار خود ادامه می‌دادند.

وی اظهار کرد: دلیل اصلی اینکه سینمای دفاع مقدس مهجور مانده را می‌توان در انحصار کامل برخی دفاتر سینمایی برای عرصه تولید دانست. این‌ها با زد و بند 28 دقتر سینمای را بستند و تنها 4 دفتر فعال باقی ماند و با لابی خود در سینماها هم شریک شده و همه چیز را در دست گرفته‌اند.

کارگردان فیلم "ایران برگر" در همین راستا تاکید کرد: اینها پا را فراتر نهاده و تولیدکنندگان را تهدید می‌کنند تا آنچه آنها می‌گویند را تولید کنند و اگر نه با سیستم پخشی که در دست دارند جلوی اکران موفق فیلم را می‌گیرند.

وی با اشاره به علاقه مردم به آثار دفاع مقدس و تاریخی ادامه داد: مردم این گونه آثار را دوست دارند به شرطی که درست پخش شود. این آثار متاسفانه در سالهای اخیر قربانی برخی سودجو در سینما شده‌اند.

جوزانی با تاکید فرمایشی خواندن امر تولید در سینما خاطرنشان کرد: تمام آنچه ما امروز در سینما می‌بینیم سلیقه این افراد محدودی است که سیستم پخش را در دست گرفته‌اند. این دفاتر در حال حاضر با دیدگاه‌های خود سفارش اثر می‌دهند و یا توجه کامل به گیشه با هر نوع دیگری از سینما مقابله می‌کنند و با این روند جاری سینما روز به روز بدتر از این وضع را پیدا خواهد کرد..

«کفش غیرملی»؛ چرا؟

سیدشهاب موسوی کارگردان مستند «کفش غیرملی» درباره ساخت این مستند توضیح داد: روزی سمت میدان آزادی حوالی منطقه ای که به اسم انبار کفش ملی شناخته می شود، کاری داشتم. آن زمان برایم این سوال ایجاد شد که چرا از کفش ملی فقط آرم آن روی در این انبار باقی مانده است. از همان جا این موضوع را پیگیری کردم تا دریابم اوضاع کفش ملی چگونه است و چرا به این روز افتاده است.

وی افزود: این مستند ساختاری روایی دارد و از سوی یک دانشجو رشته طراحی صنعتی روایت می شود که تصمیم گرفته کفش ملی را به روز و مشکلات طراحی و عرضه محصولات آن را برطرف کند.

موسوی با اشاره به سه ماهی که صرف پژوهش این پروژه شده، ادامه داد: حدود ۲ ماه فیلمبرداری و یک ماه تدوین فیلم طول کشید و هدف اصلی من از ساخت آن یادآوری این موضوع به مردم بود که هنوز هم بهترین و بزرگترین برند ایرانی وجود دارد. همچنین می خواستم به مدیران کنونی کفش ملی بگویم می شود این برند را زنده کرد.

کارگردان «کفش غیرملی» تصریح کرد: در دوران پژوهش کار بود و مشغول بررسی جوانب بودم که مرتضی طیبی همان دانشجویی را که به او اشاره کردم و بعدا راوی فیلم شد به من معرفی کردند. طی دیداری که داشتیم متوجه شدم کفش ملی درست همزمان با ساخت این مستند، مسابقه ای برای باز طراحی هویت کفش ملی برگزار کرده و مرتضی ضمن شرکت در آن مسابقه، عنوان طرح برگزیده را از آن خود کرده است.

وی اظهار کرد: اما متاسفانه کفش ملی هیچ استفاده ای از طرح او نکرده و حتی تماسی هم با مرتضی نگرفته بود. همان لحظه بود که تصمیم گرفتم ساختار مستند را روایی تعریف کنم. طی ساخت این اثر بارها با مدیران کفش ملی برای مصاحبه تماس گرفتیم اما هر بار، گفتگو به بهانه ای لغو شد و نه تنها آنها مقابل دوربین ما نیامدند بلکه اجازه فیلمبرداری از محیط کارخانه را نیز به ما ندادند.

موسوی در پایان گفت: زمانی که با مرتضی زندگینامه آقای ایروانی موسس کفش ملی را می خواندیم، آنقدر شگفت زده شدیم که شناخت او، انگیزه ای برای من شد تا حق مطلب را نسبت به زحماتی که او کشیده و حالا در حال نابودی است، ادا کنم و امیدوارم که موفق شده باشم.

مردی که الاغ شد

امید وفایی کارگردان فیلم نیمه بلند «متولد شدم اما...» نیز به مهر گفت: فیلمنامه فیلم کوتاه «متولد شدم اما...» سال ها پیش نوشته شده بود و متاسفانه شرایط برای تولید آن فراهم نشده بود. این فیلم کوتاه داستان استحاله یک شخصیت و تبدیل شدن او به یک الاغ است. 

وی با اشاره به اینکه تهیه‌کنندگی و کارگردانی این پروژه را برعهده دارد، بیان کرد: «متولد شدم اما...» با دو شکل روایی جلوی دوربین می رود.

وفایی توضیح داد: با توجه به اینکه در این پروژه نیازمند ۴۰ الاغ بودیم، به همین دلیل دیگر نمی توانستیم چنین اثری را در تهران جلوی دوربین ببریم به همین دلیل فیلمبرداری بخشی از سکانس های این پروژه در روستاهای همدان و بخش دیگر در ملایر فیلمبرداری می شود.

این فیلمساز در پایان تاکید کرد: «متولد شدم اما...» به زودی جلوی دوربین می رود و عوامل این پروژه سینمایی نیز همان زمان اعلام می شود. البته بازیگر شخصیت اصلی این پروژه سجاد طهماسبی است که از نمایشنامه نویسان و کارگردانان تئاتر است.