در تحقیقات پلیسی معلوم شد پسر این زن او را از بالکن پرت کرده و به قتل رسانده است.

برای ترک اعتیادم از داروهای اعصاب و روانی که مادرم استفاده می‌کرد می‌خوردم اما این قرص‌ها به من حالت توهم می‌داد و امروز هم به خاطر همین توهم مادرم را کشتم.

به تنهایی عادت کرده ‌بودم و همین باعث می‌شد بیشتر وقتم را در فضای مجازی باشم، اما مادرم فقط اعتراض می‌کرد و مرا درک نمی‌کرد. روز حادثه هم سر همین موضوع با هم درگیر شدیم.

متهمان بعد از کشتن زن میانسال جسد را آتش زدند.

میثم لحظه حادثه شروع به داد و فریاد کرد و با مادرش درگیر شد. او مادرش را کتک می‌زد و بعد هم چاقویی برداشت و...

متهم می گوید نمی داند چرا عصبانی شد و مادرش را کشت.

مادرم را هل دادم و سرش به دیوار راه پله‌ها برخورد کرد. این ضربه باعث شد از سرش خون بیاید به همین خاطر از ترس او را رها کردم و به اتاق خودم رفتم و خوابیدم.

متهم: برای اینکه پلیس را گمراه کنم طنابی را دور گردن مادرم پیچیدم و آن را از نرده‌های راه‌پله آویزان کردم تا همه فکر کنند مادرم خودکشی کرده است.

متهم: مادرم را آن شب شبیه جن دیدم و فکر کردم جن است که با او درگیر شدم.

به او گفتم به من پول بدهد. او در حالی که به آشپزخانه می‌رفت به من گفت که پولی ندارد. همین موضوع باعث شد عصبانی شوم و او را به قتل برسانم.

قبول دارم اشتباه کردم اما همه چیز در یک لحظه رخ داد. تمام صحنه آزار و اذیت مادرم یک دفعه مقابل چشمانم آمد.

متهم: جسد مادرم را درون یک چمدان به کوه بردیم و با تینر آتش زدیم. روز بعد هم دوباره به محل رفتیم و جسد سوخته را چند کیلومتری بالاتر بردیم و دوباره آتش زدیم تا اثری باقی نماند.

مادرم یک خودروی پژوی سواری داشت که در اختیار برادرم قرار داده بود و او هم با آن کار می‌کرد. او به خاطر اینکه معتاد بودم ماشینش را به من نمی‌داد.

این مرد بعد از ارتکاب جنایت جسد مادرش را در یخچال گذاشت و فرار کرد اما عاقبت دستگیر شد.

مرد جوان به خاطر اختلاف با مادرش او را به قتل رسانده است.

متهم: مادرم همیشه سرزنشم می‌کرد که چرا آنقدر سرم در گوشی تلفن همراه است و همه وقتم را در فضای مجازی و صحبت کردن و چت کردن می‌گذرانم...

پسر جوان اعتراف کرده بود به مواد مخدر اعتیاد دارد و به همین دلیل دست به چنین اقدامی زده است.

مادرم با این ازدواج مخالفت کرد. روز حادثه دوباره بر سر این موضوع با هم درگیر شدیم که در یک لحظه کنترلم را ازدست‌ دادم و...

این پسر بارها در کمپ بستری شده اما هر دفعه بار دیگر به سمت مواد رفته بود تا این‌که....

تعداد زیادی از پاتوق های استعمال موادمخدر مورد بررسی های شبانه روزی پلیس قرار گرفت ولی اثری از «ابراهیم تبر» نبود. او که مظنون اصلی این پرونده جنایی است، جا و مکان مشخصی ندارد و سرگردان است.