دختر نوجوان درباره قتل مادرش چه گفت
به تنهایی عادت کرده بودم و همین باعث میشد بیشتر وقتم را در فضای مجازی باشم، اما مادرم فقط اعتراض میکرد و مرا درک نمیکرد. روز حادثه هم سر همین موضوع با هم درگیر شدیم.
دوات آنلاین -پرونده دختر نوجوان که متهم است مادرش را با سیم شارژر به قتل رساندهاست، در دیوانعالی کشور بررسی میشود. این دختر وقتی با اعتراض مادرش برای حضور مدام در شبکههای اجتماعی مواجه شد دست به این حادثه هولناک زد. هر چند قضات دادگاه او را به زندان و پرداخت دیه محکوم کردهاند، اما رأی دادگاه با اعتراض اولیایدم در دیوانعالی کشور بررسی میشود.
به نوشته روزنامه جوان ۱۴شهریورسال۹۹، مأموران کلانتری۱۲۱سلیمانیه از مرگ مشکوک زن ۴۰ساله در خانهاش حوالی خیابان پیروزی باخبر و راهی محل شدند. دختر آن زن که در محل حاضر بود و مأموران را باخبر کردهبود، گفت: «ساعتی قبل در اتاقم استراحت میکردم که یکباره متوجه شدم مادرم روی زمین افتاد. بلافاصله از اتاقم بیرون آمدم و بالای سرش رفتم، اما هر چه صدایش کردم جوابی نشنیدم. او بیهوش روی زمین افتاده بود که همان موقع با اورژانس تماس گرفتم ولی بیفایده بود و مادرم نفس نمیکشید.»
سناریوی دروغین
با انتقال جسد به پزشکی قانونی و کارشناسان در گزارشی اعلام کردند که زن جوان بر اثر فشار برعناصر حیاتی گردن فوت کردهاست. به این ترتیب پرونده با موضوع قتل عمد تشکیل شد و دختر آن زن به نام تینا بار دیگر مورد تحقیق قرار گرفت. او در توضیح به مأموران گفت: «شب حادثه با مادرم درگیری لفظی پیدا کردم و کار به درگیری کشید، اما هر دو آرام شدیم. مادرم لحظاتی بعد یک عدد قرص خورد و خوابید. فردای آن روز که از خواب بیدار شدم مادرم هنوز خواب بود. او را صدا نکردم تا استراحت کند. نزدیک ظهر بیدار شد و به آشپزخانه رفت تا آب بخورد، اما یکباره روی زمین افتاد و از هوش رفت.»
با ثبت این اظهارات در روند تحقیقات مشخص شد مقتول با شوهرش اختلاف داشته و از هم جدا زندگی میکردهاند. بنابراین شوهر او نیز مورد تحقیق قرار گرفت و آن مرد در توضیح گفت: «من و همسرم ۲۰سال قبل ازدواج کردهبودیم، اما سالها با هم اختلاف داشتیم. ما فقط به خاطر دخترمان کنار هم زندگی میکردیم تا اینکه حدود دو هفته قبل باردیگر با هم درگیر شدیم. این بار من خانه را ترک کردم و به خانه مادرم رفتم. تینا هم به خواست خودش همراهم آمد.»
آن مرد در ادامه گفت: «چند روزی گذشت و تینا بهانه مادرش را گرفت. او گفت دلش تنگ شده و از من خواست او را به خانهمان ببرم. قبول کردم و خودم روز قبل حادثه او را به خانه بردم و برگشتم. از آنها خبری نداشتم تا اینکه فردای آن روز تینا زنگ زد و گفت حال مادرش بد شده و زمین خوردهاست. بعد از آن بود که فهمیدم همسرم کشته شدهاست. آنها در خانه تنها بودند که این حادثه رقم خورد.»
اعتراف به قتل
بعد از این توضیحات مأموران دختر نوجوان را بار دیگر مورد بازجویی قرار دادند و تینا این بار به قتل مادرش اعتراف کرد و در شرح ماجرا گفت: «وقتی گوشی تلفن همراه را دست میگرفتم مدت زیادی با آن سرگم بودم و با دوستانم چت میکردم. من زمان زیادی را در فضای مجازی بودم به همین خاطر مادرم همیشه اعتراض میکرد و میگفت به فضای مجازی معتاد شدهام. او با حرفهایش مرا آزار میداد و دیگر تحمل غرزدنهای او را نداشتم.»
متهم ادامه داد: «پدرم وقتی میخواست خانه را ترک کند همراهش رفتم، اما چند روز بعد دلم برای مادرم تنگ شد و به خانه برگشتم. ما بعد از اینکه همدیگر را دیدیم تنها چند ساعت با هم خوب بودیم. بعد از ساعتی مادرم دوباره شروع به اعتراض کرد و و همین رفتار او باعث شد با هم درگیر شویم و کار به کتککاری کشید. بعد از آن هر دو با ناراحتی و عصبانیت خوابیدیم.»
شرح ماجرا
متهم در خصوص قتل گفت: «حدود ساعت۵ صبح با رسیدن پیامکی بیدار شدم. تلفن همراهم را برداشتم و دوباره با آن سرگرم شدم. همان لحظه مادرم وارد اتاق شد و وقتی گوشی تلفن همراه را در دستم دید دوباره شروع به داد و فریاد کرد. خیلی عصبانی شدم و با هم درگیر شدیم. در آن درگیری بود که سیم شارژر تلفن همراه را برداشتم و دور گردن مادرم انداختم. همانطور که سیم را میکشیدم او تلاش میکرد تا خودش را نجات دهد، اما انگار روح شیطانی در من نفوذ کردهبود و دستور میداد سیم را با تمام قدرت دور گردن او بکشم. یک لحظه به خودم آمدم که دیدم مادرم بیهوش روی زمین افتادهاست. همان موقع پشیمان شدم و شروع به گریه کردم. بعد تصمیم گرفتم با دروغگویی پلیس را گمراه کنم.» بعد از اقرارهای دختر نوجوان وی راهی کانون شد و پرونده بعد از کامل شدن تحقیقات و صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
پرونده بعد از تعیین شعبه در وقت رسیدگی روی میز هیئت قضایی شعبهچهارم دادگاه قرار گرفت. بعد از اعلام رسمیت جلسه مادر مقتول در جایگاه ایستاد و در حالیکه اشک میریخت برای نوهاش درخواست قصاص کرد.
در ادامه متهم نوجوان که از کانون به دادگاه منتقل شده بود در جایگاه قرار گرفت و با قبول اتهامش در دفاع از خود گفت: «پدر و مادرم هر دو شاغل بودند. آنها همیشه با هم درگیر بودند به همین خاطر به تنهایی عادت کرده بودم و همین باعث میشد بیشتر وقتم را در فضای مجازی باشم، اما مادرم فقط اعتراض میکرد و مرا درک نمیکرد. روز حادثه هم سر همین موضوع با هم درگیر شدیم و ناخواسته این حادثه رقم خورد.»
آخرین دفاع
متهم در حالیکه خیلی خونسرد از خودش دفاع میکرد، ادامه داد و گفت: «بیشتر وقتها در خانه تنها بودم و تمایلی نداشتم با پدر و مادرم صحبت کنم. نصیحتهای تکراری مادرم نیز خیلی مرا کلافه کردهبود به همین خاطر آن روز وقتی او دوباره شروع به نصیحت و صحبت کرد عصبانی شدم و در آن درگیری سیم شارژر را دور گردنش انداختم و....»
در پایان هیئت قضایی بعد از دفاعیات متهم و با توجه به مدارک موجود در پرونده دختر نوجوان را با توجه به نظر کارشناسان پزشکی قانونی که اعلام کردهبودند در رشد عقلی متهم شبهه وجود دارد، از قصاص معاف و به پرداخت دیه و سهسال نگهداری در کانون اصلاح و تربیت محکوم کرد.
این حکم با اعتراض اولیایدم به دیوانعالی کشور فرستاده شد تا پرونده بار دیگر در یکی از شعبات آن بررسی شود.
12jav.net