جیمز کامرون: از ماشینهای باهوشتر از انسان، میترسم
وقتی در دنیایی از نظارتهای مداوم، آیفونهایی با کاربران باهوش و پهبادهای جاسوسی در آسمان و... زندگی میکنیم؛ یعنی شما در حال صحبت درباره ترمیناتورها و اسکاینتها هستید
دوات آنلاین-جیمز کامرون عمیقا مشغول کاری است که از آن به عنوان یک پروژه 9ساله یاد کرده است. کارگردان دو فیلم از بین پرفروشترین فیلمهای تاریخ سینما، یعنی «آواتار» و «تایتانیک»، سخت مشغول کار روی چهار قسمت جدید فیلم آواتار است که طبق برنامهریزیهای انجامشده، بین سالهای 2020 تا 2025 روی پرده سینما میرود. این کارگردان که سه بار برنده جایزه اسکار شده است، در لسآنجلس روبهروی ما نشست و گفت: «این کار وقتم را خیلی بیشتر از شش روز در هفته پر کرده است. من هر روز سر صحنه هستم، طراحی میکنم، تمرینهای هر جلسه را مشخص میکنم و با افرادی که آنها را فعلا گروه بازیگران نامیدهایم، صحنههایی را فیلمبرداری میکنم. این گروه شامل هنرپیشگان چندنقشی ما هستند که نقش اصلی هرکدام تا ماه سپتامبر مشخص میشود».
قبل از اینکه «جیک سولی» در آواتار اصلی (ساختهشده در سال 2009) عازم سیاره پاندورا بشود، یک دهه سخت و پرکار صرف توسعه روش جدیدی از فیلمسازی روی صحنه مجازی و با فرمت 3D شده بود. کامرون میگوید حالا که مقیاسها و پیچیدگیهای فنی کار بیشتر دستش آمده است، با طمأنینه به کار خود ادامه میدهد.
او میگوید:«برای اینکه تصویری از زمانبندی این پروژه به شما نشان بدهم، باید بگویم من حتی بخشهای اکشن مربوط به بازیگران فیلم را با اینکه حدود 19 ماه از شروع کار گذشته، شروع نکردم.» او اضافه کرد: بینندگان و علاقهمندان آواتار میتوانند در انتظار کارهایی بهتر، بزرگتر، شفافتر، احساسیتر و با قدرت تخیل بیشتر باشند.
جیمز کامرون فیلمسازی بسیار باانگیزه، ماجراجو و بهشدت دوستدار طبیعت است (این مرد در سیدنی یک زیردریایی ساخت تا بتواند تا عمق 11کیلومتری به گودال ماریانا واقع در شمال غربی اقیانوس آرام برود). او امسال یک پروژه جانبی نیز داشته است و بازبینی و تغییرات نسخه D3 فیلم ترمیناتور2 را سرپرستی کرده و این فیلم با نام «روز داوری» 24 آگوست روی پرده سینماها میرود.
ترمیناتور ۲، فیلمی علمی - تخیلی و حالا کلاسیک، محصول 1991، است که در آن ترمیناتور (آرنولد شوارتزینگر) تلاش میکند بر یک ترمیناتور قویتر (رابرت پاتریک) که میخواهد جان کونور (ادوارد فورلونگ)، رهبر مقاومت انسانی در آینده و مادرش سارا (لیندا همیلتون) را به قتل برساند، غلبه کند.
با تماشای مجدد فیلم، کامرون از اینکه میزان زیادی از تصاویر فیلمهای علمی - تخیلی به حقیقت راه پیدا کردهاند، بهویژه وقتی پای هوش مصنوعی به میان میآید، شگفتزده میشود. او میگوید: «وقتی در دنیایی از نظارتهای مداوم، آیفونهایی با کاربران باهوش و پهبادهای جاسوسی در آسمان، یا بحثهای جدی در ردههای بالا درباره اخلاقیبودن استفاده از تانکهای روباتیکی که دارای قابلیت کشتار خودکار هستند، زندگی میکنیم؛ یعنی شما در حال صحبت درباره ترمیناتورها و اسکاینتها هستید.
من بهتازگی در نشستی شرکت کردم که با حضور تعدادی از برجستهترین استادان هوش مصنوعی تشکیل شده بود و آنها بهطور مدام از اسکاینتها صحبت میکردند و این مسئله را معضل اسکاینت نامیدهاند. موضوع این است که ما چگونه میتوانیم هوش یک ماشین نوظهور (چیزی که هوش مصنوعی قوی نامیده میشود و با ضمیر خودآگاه آدمی برابری میکند یا حتی از آن پیشی میگیرد) را در سطحی نگه داریم که ناگهان تصمیم نگیرد که دیگر به ما انسانها نیازی ندارد؟ یا ما برای آنها مانع نیستیم؟».
خطرات هوش مصنوعی از سوی دو نفر از ثروتمندترین افراد جهان در همین ماه سوژه بحثهای داغی بود. ایلان ماسک، نماینده شرکت تسلاموتورز، خطاب به دولت آمریکا گفت آنها باید تکنولوژی را به خاطر خطرات بالقوه آن مدیریت کنند؛ این سخن باعث اظهارنظر رئیس فیسبوک، مارک زاکربرگ، شد که گفته: «پیشبینی منجرشدن هوش مصنوعی به سناریوی پایان جهان، یک پیشبینی غیرمسئولانه بود».
بیل گیتس، بنیانگذار شرکت مایکروسافت و استیون هاپکینز، فیزیکدان مشهور، نیز قبلا راجع به خطر گسترش هوش مصنوعی و خارجشدن کنترل آن از دست انسان هشدار دادهاند. کامرون میگوید انسانها عادت ناخوشایندی دارند. آنها اجازه میدهند پیشروان تجارت، پژوهشهای خود را به آینده آنها تحمیل کنند: «پیشروان تجارت، ما را در معرض تغییرات کنترلنشدنی شرایط آبوهوایی، اتمام منابع طبیعی و همه اشکال تخریب طبیعت و انقراض هولوسین (ششمین انقراض بزرگ) که در صورت تغییرنکردن ما میتواند یک سیاره را منهدم کند، قرار دادهاند... و جنگ هستهای که هنوز راجع به آن حتی صحبت هم نکردهام». به نظر نمیآید ما برای انجامدادن آزمایشهای بیسابقه روی خودمان، مهارت زیادی داشته باشیم. آزمایش بزرگ بعدی این خواهد بود: «آیا ما در دنیایی که ماشینهای ساخته خودمان به اندازه خودمان یا حتی بیشتر، باهوش هستند، موفق خواهیم بود؟ با فرض اینکه ما از فاجعه شرایط آبوهوایی نجات پیدا کنیم، فاجعه بعدی این خواهد بود».
به نظر میرسد این دیدگاه برای شخصی که موفقیتهای بسیار زیادی در زندگی خود داشته است، به طرز بیرحمانهای ناامیدکننده است؛ یک فیلمساز که بیشتر از 250 میلیون دلار بعد از اکران آواتار در سال 2010 درآمد داشته است و همچنین فیلمهای ترمیناتور، بیگانهها، پرتگاه و دروغهای حقیقی را کارگردانی کرده است. «آهای مردم راجع به پایان جهان از من بپرسید...؛ شما در برابر مردی هستید که دو پروژه ترمیناتور و تایتانیک را انجام داده؛ یعنی داستانهایی که همه میمیرند و آواتار، جایی که یک کاراکتر میگوید زمین در حال مرگ است. البته من به مردم خوشبین هستم. من فقط نسبت به سیستمهای انسانی بدبینم؛ سیستمهایی که به نظر نمیرسد مهارت خاصی در مراقبت طولانیمدت از تجارت داشته باشند».
دموکراسی یکی دیگر از آن سیستمهای نگرانکننده برای کامرون است: «اگر جهان به صورتی که اکنون، دموکراسی است، من به چیزی فراتر از دموکراسی فکر میکنم؛ اما خب همانطور که همیشه میگویند، دموکراسی بدترین شکل حکومت است. با وجود این، از تمام سیستمهایی که آزمایش شدهاند، بهتر است».
بعد از اینکه آواتار راه را برای سینمای سهبعدی باز کرد، فیلمساز کانادایی با تبدیل فیلم تایتانیک به نسخه 3D در سال 2012، موفقیت بیشتری در این زمینه کسب کرد و 343 میلیون دلار در سراسر جهان به دست آورد.
کامرون شش سال پیش پیشبینی کرد تا سال 2016 فرمت 3D، الگویی رایج در سینما خواهد شد. او حالا هم این دیدگاه را که این فرمت با اقبال عموم مواجه نمیشود (به دلیل تجربههای ناامیدکننده و بهای گزاف بلیت)، به چالش میکشد.
او میگوید:« در آن زمان، تقریبا هزارو 500 پرده نمایش D3 در جهان داشتیم و اکنون بالغ بر 45 هزار پرده داریم. در بیشتر موارد، وقتی فیلمی ساخته میشود، در دو نسخه 2D و D3 ارائه میشود. از نظر من، این یعنی کاملا رایج. این به این معنی نیست که همه آن را انتخاب میکنند؛ اما بسته به موضوع فیلم، بین 40 تا 60 درصد خریداران بلیت، این شیوه و امکاناتش را انتخاب میکنند. ولی امروز آمار کلی مردمی که فیلم را به صورت D3 تماشا میکنند، حدود 10 برابر تعدادی است که زمان اکران آواتار وجود داشتند و احتمالا چهار تا پنج برابر بیشتر از تماشاچیان سال 2012 و از نظر من این یعنی یک موفقیت تمام و کمال».
البته باید اذعان کرد که حالا هیچکس با هیجانی که موقع اکران آواتار وجود داشت، از شیوه نمایش D3 صحبت نمیکند.
کامرون اضافه میکند: «خب این فیلمها مثلا در سال 1961، نباید وجود میداشتند. آن زمان فیلمهای گران، رنگی بودند و ارزانها سیاهوسفید. آنها روی پوسترها یا سردر سینماها با حروف بزرگ مینوشتند رنگی و مردم به تماشای آن فیلم میرفتند به خاطر اینکه رنگی بود؛ اما 5 یا 10 سال بعد از آن زمان، مردم دیگر هیجانی برای تماشای فیلم رنگی نداشتند؛ چراکه دیگر همه به این فیلمها عادت کرده بودند. من میتوانم صادقانه به تمام مصاحبههایی که در آنها، بهترین سناریوهای خود را پیشبینی کردهام، اشاره کنم؛ اما ما باید میزان موفقیت را وقتی بسنجیم که این شیوه یک شیوه عادی شده باشد و این دقیقا جایی است که ما الان هستیم».
ولی کامرون قبول دارد که D3های تلویزیونی با شکست مواجه شدهاند و صنعت سینما نیز به خاطر تبدیل شتابزده فیلمها به فرمت D3 بهجای فیلمبرداری آنها در این فرمت، خود را در معرض کاستی گذاشته است. او میگوید تغییر فرمت فیلمهای کلاسیک، جایی که شما زمان و انرژی را برای کامل انجامدادن آنها دارید، مسئله سختی نیست. مشکل وقتی پیش میآید که شما سعی میکنید نسخه جدید را به فیلمی مثل انتقامجویان یا هر فیلم دیگری تبدیل کنید: «من همچنین فکر میکنم این صنعت با اضافهنکردن تکنولوژی نورپردازی برای بهبود نور، به خود آسیب رسانده است. این یکی از افقهای آینده است. در چند سال آینده، در یک تکامل تدریجی بزرگ، فیلمهای D3 تحرک و پویایی بیشتری را تجربه خواهند کرد».
کامرون از ساختن فیلمهای ترمیناتور بعد از دومین قسمت آن کنار کشید و سه قسمت بعدی را بر عهده فیلمسازان دیگر گذاشت؛ ولی او میخواهد با یک سهگانه جدید، امتیاز این فیلم را در دو سال به خود بازگرداند. او امیدوار است که تماشاچیانی که تابهحال ترمیناتور 2 را فقط از ویدئو دیدهاند، برای دیدنش به سینما بیایند. این واگذاری امتیاز، شش میلیون دلار هزینه برداشته و در شش ماه، حدود هزار نفر برای آن وقت گذاشتهاند.
کامرون میگوید: «ما داریم یک تجربه دیوانهوار را ارائه میدهیم؛ ولی چیزی که کل مسئله را زیر سؤال میبرد، این است که آیا مردم به سینما میآیند؟ آیا علاقهای نشان میدهند؟ من حدس میزنم تا ماه آینده جواب سؤالهای خود را بگیریم».
12jav.net