حکایت هایی از گلستان سعدی درباره مال دنیا؛ مال از بهر آسایش عمر است
نیکبختی و بدبختی از نظر سعدی چیست؟ او درباره مال دنیا چه نظری دارد؟
دوات آنلاین -سعدی در باب هشتم گلستان که در باب آداب صحبت کردن است دو حکایت زیبا و خواندنی درباره مال دنیا دارد که در ادامه آمده است:
مال از بهر آسایش عمر است نه عمر از بهر گرد کردن مال. عاقلی را پرسیدند: نیکبخت کیست و بدبختی چیست؟ گفت: نیکبخت آن که خورد و کشت و بدبخت آن که مرد و هشت.
مکن نماز بر آن هیچکس که هیچ نکرد/ که عمر در سر تحصیل مال کرد و نخورد
بیشتر بخوانید:
حکایت چشم تنگ دنیا دوست
حکایت مردی که پا نداشت
نصیحت حضرت موسی به قارون
موسی، علیه السلام، قارون را نصیحت کرد که: اَحْسِن کَما اَحسَنَ اللهُ الیک. (نیکی کن چنانکه خدای با تو نیکویی کرد) نشنید و عاقبتش شنیدی.
آن کس که به دینار و درم خیر نیندوخت/ سر عاقبت اندر سر دینار و درم کرد
خواهی که ممتّع شوی از دنیی و عقبی/ با خلق کرم کن چو خدا با تو کرم کرد
عرب گوید: جد و لاتمنن فان الفائده الیک عائده؛ یعنی ببخش و منّت منه که نفع آن به تو باز می گردد.
درخت کرَم هر کجا بیخ کرد/ گذشت از فلک شاخ و بالای او
گر امیدواری کز او بر خوری/ به منّت منه ارّه بر پای او
شکر خدای کن که موفق شدی به خیر/ ز انعام و فضل او، نه معطّل گذاشتت
منّت منه که خدمت سلطان کنی همی/ منّت شناس از او که به خدمت بداشتت
12jav.net