پاسخ کارگردان سریال وارش به انتقادها؛ از همه تشکر میکنم به خاطر توهینها
تراب در سریال وارش در نهایت از سیاهی خارج و به کاراکتری خاکستری تبدیل می شود که به نظرم جذاب است. او یک عاشق است که شیوه رسیدن به عشق اش مقبول خیلی ها نیست.
دوات آنلاین-می گوید بچه دهلران و بزرگ شده خراسان است. «احمد کاوری» مثل همیشه آرام و خونگرم به سوالاتم گوش و پاسخ می دهد. او فعالیت هنری اش را از مشهد شروع کرد. اغلب مخاطبان «احمد کاوری» را به عنوان بازیگر تئاتر و سینما می شناسند. او دانش آموخته رشته ادبیات نمایشی است و فعالیت هنری خود را از همان سال های جوانی با تئاتر شروع کرد. کاوری بعد از سال ها بازی و تجربه اندوزی فیلم موفق «نفوذی» را به همراه «مهدی فیوضی» ساخت که مورد استقبال قرار گرفت. او کارگردانی سریال ها و فیلم هایی همچون «شکر تلخ»، «بیدارباش»، «خواب بلند»، «خودزنی» و «دختر گمشده» را در کارنامهاش دارد. بازی های خوبی هم از او در فیلم هایی همچون «ارتفاع پست»، «اتوبوس شب»، «مرزی برای زندگی»، و «مردی از جنس بلور» دیده ایم. «کاوری» با سریال وارش در مقام کارگردان مهمان شبکه سوم سیماست و روزنامه خراسان با او گپ و گفتی داشته که در ادامه می خوانید.
*وقتی سریالی برای کارگردانی به شما پیشنهاد داده می شود اولویت تان چیست؟
مضمون، فیلم نامه و موضوعی که احساس می کنم روی مردم اثرگذار باشد. در واقع شیوه روایت فیلم نامه اولین پارامتر من است و با خواندن یک اثر به این نتیجه می رسم که آن را بپذیرم یا نه.
*فیلم نامه بر اساس طرحی که اقتباس از رمان مطرح «مهاجران» هاوارد فاست است به رشته تحریر درآمد؛ درست است؟
ابتدا متوجه شدم فیلم نامه 10 سال پیش نوشته شده و برداشتی از «مهاجران» است بنابراین به من پشت گرمی بیشتری داد چرا که معمولاً کارهایی که تا به حال انجام داده ام همه اقتباسی بوده اند و احساس می کنم در فضای اقتباسی آدم راحت تر می تواند با یک قصه کنار بیاید چون قصه قوام خودش را در قالب قبلی که رمان، داستان یا تحقیق مفصل بوده به دست آورده و الان بیشتر صحنه سازی و تصویرسازی کار مانده که بخشی از آن در فیلم نامه آمده و در اجرا تقویت می شود و می تواند به شکلی ارائه شود که در قالب تصویر مخاطب خود را جذب کند و تحت تاثیر قرار دهد.
*چه خوب که از فضای آپارتمان نشینی در پایتخت دور شدید. با این توضیح با چه چالش هایی برای ساخت «وارش» رو به رو بودید؟
فضای شمال کشور برای ما و مخاطبان ناآشنا نیست و در خیلی از آثار سینمایی و تلویزیونی این فضا را برای بستر و جغرافیای قصه شان انتخاب می کنند منتها ما سعی کردیم حتی از کلیشه هایی که معمولاً در نمایش فضا استفاده می شود یک قدم پا را فراتر بگذاریم و به جاهایی برویم که وجود ندارد و خیالی و رویایی است؛ مثلاً قرار گرفتن جلگه در کنار دریا که در هیچ جای شمال نداریم و ما این را درست کردیم برای این که یک فضای غیر متعارف را در ذهن مخاطب ایجاد کنیم و این اتفاق به شکلی افتاد که الان تماشاچی باور می کند و خیلی ها پرسیده اند چنین جایی کجاست؟ ما در واقع کاری نداشتیم و یک قصه را روایت می کردیم که جغرافیا، فضا و اتمسفرش را خودمان خلق کرده بودیم.
*ترکیب متنوعی از بازیگران بومی، کمتر دیده شده، کم تجربه و حرفه ای را کنار هم چیده اید؛ چطور به این انتخاب ها به خصوص بازیگر نقش وارش رسیدید؟
آقای دارابی خیلی به من کمک کرد. برای نقش «وارش» انتخاب اول ما خانم طهموری نبود و ما از افرادی که می توانستند این قابلیت را داشته باشند تست گرفتیم ولی به دنبال چهره هم بودیم و در نهایت به انتخاب او رسیدیم. برخی نقش ها در شأن و اندازه برخی بازیگران نبود ولی با ما همراه شدند. بازیگران بومی بر اساس تستی که یکی، دو ماه قبل از فیلم برداری انجام شد انتخاب شدند.
*بازتاب ها را در بین مردم خطه شمال و بینندگان چگونه دیدید؟
من بازتاب های بسیاری از مردم گیلان و همه ایران داشتم که مثبت فکر می کردند و به هر حال عده ای منتقد وجود دارند که شاید خوش شان نیامده و من به نظر همه احترام می گذارم. انتقادها از سوی برخی کاربران فضای مجازی بود. کسانی که هجمه می کنند نمی دانند به چه چیزی حمله می کنند و فقط یک قسمت از سریال را دیده اند پس نباید توهین کنند؛ در یک فضای فرهنگی منتقد آن ها با مطلع ما صحبت کنند و مردم در جریان نتیجه آن قرار گیرند که چه بوده و برداشت آن ها بر چه اساسی صورت گرفته است. خود بچه های گیلان و سایت های خبری شان ریشه یابی کرده و فهمیده اند از کجا سرچشمه می گیرد. اکنون فضای انتخاباتی است. معمولاً فردی که بخواهد با تخریب آثار هنری اعتبار کسب کند هیچ وقت مقبولیتی در بین مردم خودش هم پیدا نمی کند. این قدر مسئله حاد نبود که بخواهد به صحن مجلس کشیده شود. به نظرم با این داد زدن، کار ما بیشتر دیده و مخاطب جذب شد و من از همه تشکر می کنم حتی به خاطر توهین ها و هتاکی ها!
*شخصیت های قصه خیر و شر و در مقابل هم هستند و البته در سریال تان شخصیت خاکستری نمی بینیم.
«تراب» در نهایت از سیاهی خارج و به کاراکتری خاکستری تبدیل می شود که به نظرم جذاب است. او یک عاشق است که شیوه رسیدن به عشق اش مقبول خیلی ها نیست. شخصیت های دیگر هم در طول قصه از آن قاب خارج می شوند و سفید یا سیاه مطلق نداریم؛ اگر چه اصلاً در این گونه آثار بد نیست سفید یا سیاه داشته باشیم ولی عملاً این اتفاق درباره شخصیت تراب نیفتاد.
*شما علاوه بر کارگردانی، جسته و گریخته بازی هم می کنید و «گربه سیاه» با بازی تان به تازگی به پایان رسیده است.
همین طور است و اثری خوب و «تین ایجر» راجع به نوجوانان دهه 70 است و قصه جذابی دارد. بازیگری بخش مهمی برایم است و اگر خداوند توفیق دهد سالی دو، سه کار انجام می دهم.
*ساخت «اوین» تازهترین فیلم سینماییتان، به کجا رسید؟
در مرحله فیلم نامه فعلاً متوقف شده تا تکلیف آن مشخص شود. حس کردیم فیلم نامه از نظر دراماتیک مشکلاتی دارد و برای همین نویسنده آن را بازنویسی می کند.
*تحصیلات تئاتری دارید و در آثار خوبی بازی و فیلم و سریال های خوبی تولید کردید؛ خودتان از این مسیر راضی بودید؟
کُند ولی راضی کننده است. لاک پشتی پیش می روم. مجبور شدم کارهایی را که اعتباری برایم نیاورده که هیچ، اعتباری هم از من گرفته به واسطه شرایط کاری و مالی انجام دهم. امیدوارم شرایطی پیش بیاید که بتوانم اندکی راحت تر دست به انتخاب بزنم.
*به نظرم آثار تولید شده و بازی تان قابل دفاع است. از میان آن ها کدام بازی یا اثرتان دلی است و خودتان خیلی آن را دوست دارید؟
من از بین کارهایم «خودزنی» و «نفوذی» را خیلی دوست دارم اما زمانه به من این فرصت را نداد که بتوانم از تمام بضاعت هایی که لازم است برای همه این فیلم ها استفاده کنم. سریال های «بیدار باش» و «وارش» را می پسندم و در بازی هایم «ارتفاع پست» و «اتوبوس شب» را دوست دارم. فیلم «سفر سرخ» خیلی دیر اکران شد و نقش کوتاهی در آن داشتم. فیلم «زادبوم» 10 سال بعد اکران شد و فرصت ها را از من گرفت. فیلم «انتظار» را دارم که سال هاست توقیف شده است.
بازی خوبی در فیلم «رنج و سرمستی» داشتم و آن هم توقیف شده است. می خواهم بگویم که ما درست انتخاب می کنیم اما از آن طرف درست انتخاب نمی شویم یا فیلم به تصوری که ما داریم مربوط نمی شود یا می ماند و بعد از 10 سال اکران می شود که نه آن فیلم و نه آن موضوع به روز است که بخواهیم به واسطه آن حضور بهتری در بخش بازیگری داشته باشیم و نه آن شکل و شمایل را با گذر زمان داریم و چهره مان کاملاً عوض شده است.
*مخالف ورود دخترتان به این حرفه نبودید؟
خیر؛ خودش این حرفه را انتخاب کرد. به هنرستان بازیگری رفت و اکنون در رشته تئاتر تحصیل می کند و بازیگر تئاتر است.
*در کار بعدی تان به «آوا» دخترتان نقش می دهید؟
اگر جا و نقش برایش باشد چرا که نه. البته هنر، پارتی بازی برنمی دارد.
*بالاخره وقتی والدین در کار هنری باشند کار پیشنهاد داده می شود.
حضور من تاثیر دارد اما صد درصد این نیست و باید خودش را پیدا کند. معتقدم استعداد یک بخش و پشتکار و علاقه بخش دیگری است و اگر همین مسیر را طی کند ان شاءا... موفق می شود.
*به آن آرزویی که در دوران جوانی در خصوص این حرفه داشتید رسیده اید؟
همین مسیر را پیش بینی می کردم؛ بازی و کارگردانی کنم و بنویسم. زمانی که جوان بودم به دنبال یک شغل می گشتم که از طریق هنر بتوانم زندگی ام را بگذرانم و خوشبختانه زندگی ام از راه هنر می گذرد و این چیزی است که از جوانی آرزویش را داشتم و به آن رسیده ام.
12jav.net