شورش آرام پرسپولیسی ها
به تازگی فرشاد احمدزاده و وحید امیری به جمع پرسپولیسیها بازگشتهاند ولی اگر ماجرای رجعت لژیونرهای شکستخورده را از روند فوق جدا کنیم، متوجه میشویم وارد فاز تازهای شدهایم که در آن کمتر کسی از دیدن پرسپولیس تازه لذت میبرد.
دوات آنلاین- مهدی طارمی که گفته میشد دوباره پرسپولیسی میشود، قراردادش را با ریوآوه پرتغال رسماً امضا کرد. علی علیپور که تصور میرفت خیال لژیونر شدن و پوشیدن پیراهن زولتهوارگم بلژیک از سرش خارج شده، دوباره هوایی شده است. علیرضا بیرانوند «سلطان هواییشدهها» به یکی از لیگهای مطرح کشورهای اروپای غربی چشم دوخته و امید عالیشاه که اساساً پیشنهاد خارجی دندانگیری ندارد مدعی است پرسپولیس دیگر آن آش دهانسوزی نیست که حتی وقتی فصل پیش قصه او با سرمربی وقت به قهر و آشتی کشید، عقل به او حکم کرد مقابل طرف مقابل و استادش سر تسلیم فرود آورد و همچنان سرخپوش و شاگرد برانکو ایوانکوویچ بماند.
به تازگی فرشاد احمدزاده و وحید امیری به جمع پرسپولیسیها بازگشتهاند ولی اگر ماجرای رجعت لژیونرهای شکستخورده را از روند فوق جدا کنیم، متوجه میشویم وارد فاز تازهای شدهایم که در آن کمتر کسی از دیدن پرسپولیس تازه لذت میبرد. کوچ «لذتساز» اصلی به لیگ عربستان که به سبب بدعهدیهای مالی مدیران این باشگاه صورت پذیرفت، بسیاری از جذابیتها و شیرینیها را از این تیم گرفته است. مهم نیست که گابریل کالدرون چه میکند و چقدر زحمت میکشد، زیرا هواداران پرسپولیس پس از گذراندن چهار سال باشکوه تحت هدایت برانکوی متین اکنون گروه و جمعی را پیشروی خود میبینند که فرماندهان اصلی آن نه کالدرون بلکه ایرج عرب نه چندان محبوب و مهدی محمدنبی همچنان مبهم هستند. این دو با مشارکت یکدیگر موفقترین مربی 15 سال اخیر پرسپولیس را مفت و مسلم پراندند و ساختمانی را که به شکلی حکم و مطمئن و شیوا ساخته شده بود، با تیشههای بزرگ خود کج و معوج کردند. کسی نمیداند نقش سایر اعضای هیأت رییسه شامل علی رغبتی، سیدمهرداد هاشمی و البته جعفر کاشانی در رفت و آمدهای چند ماه اخیر چه بوده و آنها چه گرایشی داشتهاند اما فرقی نمیکند و آنچه از پرسپولیس باقیمانده تیمی است که قطعاً بازیکن خوب زیاد دارد اما خطدهنده اصلیاش را از دست داده و فاقد انگیزههایی است که طی زمامداری 4 سال و نیمه پروفسور مشاهده و حس میشد.
نحوه جوابگویی سروش رفیعی و شایان مصلح بر تقصیرات مدیران سرخ افزوده است. آنها میتوانستند گزینههای بهتری را برای حذف از جمع نفرات بزرگسال تیم به قصد ایجاد فضای جذب برای بازیکنان موردنظر خود بیابند و مثلاً مهدی شریفی که فصل پیش با پرسپولیس اخت نشد و بسیار کم به بازی گرفته شد، مهره لازمتری برای حذف شدن بود اما وقتی چرخه تصمیمگیریها نه فقط از مربیان بلکه از مصلحتها و برخی افکار غیرحرفهای و غیرفنی مدیران نشأت گیرد، طبعاً باید یکی از برترین فانتزیبازان سالهای اخیر فوتبال ما و همچنین پیستون چپی که هم در کار دفاعی خوب است و هم در پرورش بازی تهاجمی، مجبور به وداع با تیم محبوبشان شوند و بارها به محل باشگاه بروند و مدیری را پیش روی خود نبینند که شاید در تصمیمگیری پیرامون اخراجشان سهمی بیش از معمول فزونتر از اندازههای متداول برای مدیران - که تقریباً صفر است - داشته است.
شورش نسبی امید عالیشاه که گزینه رفتن از پرسپولیس را به راحتی در مخیلهاش جای داده و علیرضا بیرانوند که میداند این تیم از این پس احتمالاً همان تیم دقیق و کارآمد زمان برانکو نخواهد بود، نه بپاخیزیهایی افراطی و فاقد منطق بلکه حرکتهای با دلیل و برهان و نوعی جوابگویی و حقطلبی در قبال جریانهایی است که هویت یک تیم قهرمان و موفق و از هر جهت نمونه را در ماههای اخیر مخدوش و بیخود و بیجهت یک تیم بزرگ را کوچک و یک جمع در حال پرواز را وادار به فرود کردهاند. یک اردوی کمثمر و پرخرج در ترکیه تنها دستهگل تازهای نیست که مدیران قرمز برای تیم قهرمان خود به ارمغان آورده باشند و خسران بزرگتر سرد و بیروحیه و نامطمئن شدن مردانی است که در دوره ایوانکوویچ حاضر بودند در هر پستی برای او جانفشانی کنند اما حالا نه در گوشی بلکه بهطور آشکار و در روز روشن میگویند منتظرند یک پیشنهاد خوب برسد تا به سرعت بروند و دیگر پشتسرشان را هم نگاه نکنند. این دستاوردی است که مدیران «سرخ» میتوانند با نادیده گرفتناش به روشهای نهچندان کارآمد خود استمرار بخشند اما عاقبتی بر آن متصور نیست و دیر یا زود خود آنها را از مسیر پستهای فعلیشان خارج و راهی مکانهایی دیگر خواهد کرد.
منبع:ایران ورزشی-وصال روحانی
12jav.net