2025/07/20
۱۴۰۴ يکشنبه ۳۰ تير
درخواست مردی که در نزاع شبانه مرتکب قتل شد

درخواست مردی که در نزاع شبانه مرتکب قتل شد

هیات قضات متهم را به دلیل اینکه دفاع مشروع کرده‌بود از اتهام قتل عمدی تبرئه کردند اما با توجه به قطع نخاع و فلج کامل بدن یکی از شاکیان و مرگ یک نفر دیگر او را به پرداخت سه فقره دیه انسان کامل محکوم کردند

دوات آنلاین- مردی که در پی درگیری با دامادش یک برادر او را به قتل رسانده و یکی دیگر را معلول کرده‌ هرچند به پرداخت دیه محکوم شد اما با درخواست اعسار اعلام کرد توانایی پرداخت دیه را ندارد و این درگیری زندگی او را خراب کرده‌است.

 سال 88 به ماموران پلیس بومهن خبر دادند درگیری خانوادگی در یک محله اتفاق افتاده ‌است زمانی که پلیس به محل رسید دو نفر در این درگیری به شدت زخمی شده ‌بود. با دستگیری متهمان، پرونده برای بررسی بیشتر به دادسرا فرستاده‌ و تحقیقات از متهمان اغاز شد. متهم اصلی پرونده که یعقوب نام دارد  گفت: دخترم با شوهرش مدتها درگیری داشت چند روز قبل از حادثه هم دخترم با شوهرش دعوا کرده و به خانه من امده‌ بود دامادم خیلی اصرار داشت که دخترم به خانه برگردد اما دخترم قبول نمی‌کرد شب حادثه یکدفعه برق خانه‌ام قطع شد و بعد عده‌ای به خانه‌ام حمله کردند و من را کتک زدند وسایل خانه‌ام را شکستند همه جا تاریک بود و من نمی‌توانستم چیزی ببینم قصدم هم این نبود که کسی را بزنم یا بکشم اما از دیوارهای خانه‌ام بالا امده‌بودند و درها و پنجره‌ها را شکستند و برق خانه‌ام را قطع کردند و ما را زدند من مجبور بودم از خانواده‌ام دفاع و حمایت کنم و چاره‌ای دیگر نداشتم.

وقتی داماد این مرد مورد پرسش قرار گرفت مدعی‌شد پدرزنش اجازه نمی‌داده همسرش به خانه او برگردد و به همین خاطر هم این کار را کرده‌است. او گفت: خانواده همسرم در زندگی من دخالت می‌کردند و به همین خاطر هم زندگی ما همیشه دچار تنش بود وقتی زنم قهر کرد و رفت پدرزنم حاضر نشد او را به خانه من برگرداند و من هم برای پس گرفتن زنم رفته‌بودم و برادرهایم هم به کمک من امده‌بودند او در خانه بود و در را باز نمی‌کرد و وقتی در راباز کرد به برادران من حمله کرد یکی از انها را به قتل رساند و برادر دیگرم هم چنان مجروح شده که دیگر توانایی انجام کارهایش را ندارد و بجز سرش هیچ جای دیگر بدنش را نمی‌تواند تکان دهد

بعد از تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به شعبه 4 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده‌شد. اولیای‌دم در جایگاه حاضر شدند و برای متهم درخواست قصاص کردند. وقتی نوبت به متهم رسید او اتهام قتل عمدی را رد کرد و گفت: من در خانه خواب بودم که برق خانه‌ام راقطع کردند با چوب و چاقو وارد خانه‌ام شدند و اعضای خانواده‌ام را کتک زدند چاره‌ای بجز اینکه با انها برخورد کنم نداشتم. در ان تاریکی و نیمه شب به خانه‌ام حمله شده‌بود برای راندن مهاجمان چه کاری باید می‌کردم؟

او افزود: دخترم با شوهرش اختلاف داشت دامادم همیشه او را اذیت می‌کرد اما حاضر نبود طلاقش دهد بارها به او گفته‌بودم راه اینکه با زنی زندگی کنی این نیست که اذیتش کنی اما گوش نمی‌کرد من هم یک دختر بیشتر نداشتم و نمی‌توانستم او را رها کنم.

با پایان جلسه رسیدگی هیات قضات وارد شور شدند و متهم را به دلیل اینکه دفاع مشروع کرده‌بود از اتهام قتل عمدی تبرئه کردند اما با توجه به قطع نخاع و فلج کامل بدن یکی از شاکیان و مرگ یک نفر دیگر او را به پرداخت سه فقره دیه انسان کامل محکوم کردند این رای مورد اعتراض قرار گرفت و اولیای‌دم درخواست تجدیدنظر کردند با این حال اعتراض وارد دانسته نشد و رای صادره مورد تایید قرار گرفت.

در حالیکه پرونده برای اجرای حکم به دادسرا فرستاده شده‌بود متهم درخواست اعسار کرد و گفت توانایی پرداخت دیه را ندارد. روز گذشته جلسه رسیدگی به این درخواست برگزار شد متهم در جایگاه حاضر شد و گفت: من هرچه داشتم فروختم و خرج زندگی‌ام کردم حالا بجز یک خانه کلنگی در یک روستا هیچ چیز دیگری ندارم و شاهدانی هم امده‌اند تا بگویند چه اتفاقی افتاده‌است.با این حال داماد متهم و مادر او یکبار دیگر گفتند درخواست دیه را به طور کامل و نقدی دارند داماد متهم گفت: من و همسرم سالهاست که از هم جدا شدیم و بعد از درگیری و اتفاقی که برای برادرانم افتاد ادامه زندگی مشترک ما غیر ممکن بود من کار می‌کنم و هزینه زندگی برادر معلولم که خیلی هم زیاد است می‌دهم و خانواده‌‌ام را اداره می‌کنم برای تامین اینده خانواده‌ام و برادر معلولم به این دیه نیاز داریم و باید یکجا پرداخت شود. مادر مقتول هم گفت: این مرد اموال دارد او زمین و خانه دارد و می‌تواند پول ما را بدهد و من راضی به تقسیط نیستم و همه را یکجا می‌خواهم.

سپس نوبت به شاهدان رسید انها تایید کردند که متهم اموالی ندارد و درباره وضع زندگی او گفتند : ما سالهاست که متهم را می‌شناسیم او از طریق چوپانی امرار معاش می‌کرد و زندگی معمولی داشت بعد از این حادثه بود که خانواده‌اش از طرف خانواده شاکی خیلی تحت فشار قرار گرفتند و هرچه زمین و مغازه و اموال داشتند فروختند و رفتند تعدادی هم گوسفند داشتند که به خاطر وضعیت پدرشان مجبور شدند انها را هم بفروشند و خرج زندگی کنند بجز یک خانه کلنگی متهم هیچ چیز دیگر ندارد و ما حاضریم قسم بخوریم که او اموالی ندارد

با این حال اولیای‌دم قبول نکردند و مدعی شدند شاهدان هم دروغ می‌گویند با پایان جلسه دادگاه هیات قضات برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.

12jav.net

 

کلید واژه
دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.