مرد فریبکار با خودروی همسرش دختران پولدار را اغفال می کرد

دوات آنلاین -مرد فریبکار سوار بر خودروی همسرش دختران پولدار را سوار می‌کرد و با وعده ازدواج آن‌ها را فریب داده و پول و طلاهایشان را سرقت می‌کرد.

به گزارش جوان آبان ‌ماه امسال زن جوانی وارد اداره پلیس تهران شد و گزارش یک سرقت را اعلام کرد. او گفت: در یک داروخانه کار می‌کنم. یک روز هنگام برگشت به خانه منتظر تاکسی بودم که یک خودروی سواری جک توقف کرد و سوار شدم. در مسیر سر صحبت باز شد و راننده شماره‌ام را گرفت. بعد از چند بار صحبت او گفت قصد ازدواج دارد و به من علاقه‌مند است. در یکی از ملاقات‌ها او از طلاهایم تعریف کرد و خواست که چند روزی طلاهایم را به امانت به او بدهم که اعتماد کردم و طلا‌ها را به او دادم. چند روزی گذشت، اما طلا‌ها را پس نداد و هر بار تماس می‌گرفتم بهانه می‌آورد تا اینکه در تماس آخر گفت عمویش فوت کرده و شهرستان است. او این بار مدعی شد پولی ندارد و خواست مبلغی را برایش واریز کنم. دلم سوخت و برایش یک‌میلیون‌تومان پول ریختم. بعد از آن هر چه تماس گرفتم گوشی او خاموش بود.

بعد از مطرح شدن شکایت پرونده به دستور قاضی بهشتی، بازپرس دادسرای جنایی در اختیار تیمی از مأموران پلیس‌آگاهی تهران قرار گرفت و تلاش برای دستگیری خواستگار قلابی به جریان افتاد تا اینکه شکایت مشابهی مطرح شد. شاکی که این بار کارمند بانک بود گفت مرد جوان از او چند تکه طلا و یک‌میلیون و ۷۰۰ هزار تومان پول گرفته‌است.

در شاخه دیگری از تحقیقات کارآگاهان با بررسی شماره پلاک خودروی جک مالک آن را که زنی جوان بود شناسایی و از وی تحقیق کردند. زن جوان گفت که از ماجرای سرقت‌ها خبر ندارد و خودرو در اختیار شوهرش یونس است. بعد از آن بود که مرد فریبکار بازداشت شد و زمانی که مقابل شاکیان قرار گرفت به جرمش اعتراف کرد.

اعترافات خواستگار قلابی

او در شرح ماجرا گفت: همسرم وضع مالی خوبی داشت، اما من شغل مناسبی نداشتم و به صورت متفرقه درآمد جزیی داشتم. در این مدت هم به‌خاطر کرونا درآمدم صفر شده بود این شد که تصمیم به سرقت گرفتم.

متهم ادامه داد: سوار بر خودروی همسرم در خیابان‌ها پرسه می‌زدم و زنان و دخترانی که وضع مالی خوبی داشتند سوار می‌کردم. بعد با چرب‌زبانی آن‌ها را فریب می‌دادم و پول و طلاهایشان را سرقت می‌کردم تا اینکه بازداشت شدم.

متهم گفت: پول‌ها را خرج کردم، اما طلای آن‌ها را در صندوقچه‌ای کنار طلا‌های همسرم و دختر چهار‌ساله‌ام قرار دادم تا اینکه دو هفته قبل از بازداشت متوجه شدم صندوقچه سرقت شده‌است. از ترس پلیس وقتی مأموران آمدند فقط مقدار طلا‌های همسر و دخترم را گزارش کردم و از بقیه طلا‌ها حرفی نزدم. حالا خودم هم مالباخته‌ام.

با اقرار متهم پرونده برای شناسایی دیگر مالباختگان احتمالی در اختیار مأموران پایگاه‌سوم پلیس‌آگاهی قرار گرفت. تحقیقات بیشتر در این زمینه ادامه دارد.