قتل زن مطلقه در هالهای از ابهام
شوهر سابق این زن به اتهام قتل بازداشت شده اما منکر ارتکاب جرم است.
دوات آنلاین -مردی که به اتهام قتل همسر سابقش بازداشت شده مدعی است که در ارتکاب جنایت دست نداشته است.
به نوشته روزنامه جوان۲۴ اردیبهشتماه امسال ساکنان ساختمانی به پلیس خبر دادند که از خانه همسایهشان بوی نامطبوعی به مشام میرسد. لحظاتی بعد تیمی از مأموران در محل حاضر شدند. یکی از ساکنان ساختمان گفت در این آپارتمان زنی تنها زندگی میکند. چند روزی است که از او خبری نیست با این حال بوی بدی از خانهاش به مشام میرسد. بعد از آن بود که مأموران در خانه را گشوده و زمانی که قدم به داخل آپارتمان گذاشتند با جسد زن جوان در حالی که با فشار بر عناصر حیاتی گردنش به کام مرگ رفتهبود مواجه شدند.
در بررسیبیشتر مشخص شد که وضع خانه به هم ریخته، اما به گفته اعضای خانوادهاش که در محل حاضر شده بودند چیزی از خانه سرقت نشده است. همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی تحقیقات در این باره ادامه پیدا کرد. خانواده زن جوان به پلیس گفتند که دخترشان یکسال قبل در حالی که صاحب سهفرزند بود، از شوهرش طلاق گرفت و به تنهایی زندگی میکرد. آنها گفتند که بچهها همراه پدرشان زندگی میکنند و گاهی مادرشان به ملاقات آنها میرود.
ازدواج موقت مقتول
در تحقیقات بعدی پلیس معلوم شد که مقتول از مدتی قبل صیغه مردی جوان بوده که به خانه او رفت و آمد داشتهاست. این مرد وقتی مورد تحقیق قرار گرفت گفت که از ماجرای قتل خبر ندارد.
او توضیح داد: من مدتی قبل بود که با زن جوان آشنا شدم و او را صیغه کردم و به خانهاش رفت و آمد داشتم. او گاهی به دیدن بچههایش میرفت و از چند روز قبل هر چه با تلفن همراهش تماس گرفتم، جواب نمیداد. احتمال دادم که به دیدار بچههایش رفته باشد تا اینکه خبر رسید به قتل رسیده است.
در شاخه دیگری از تحقیقات پلیس بود که مشخص شد مقتول از مدتها قبل با شوهر سابقش اختلاف داشته و از سوی او به مرگ تهدید شده بود. بعد از آن بود که مرد جوان تحت تعقیب قرار گرفت و چند روز قبل در خانهاش در تهران شناسایی و بازداشت شد.
انکار قتل
مرد جوان وقتی برای تحقیق به شعبه ۱۱دادسرای جنایی تهران منتقل شد به قاضی مصطفی واحدی گفت: من در ارتکاب قتل نقش ندارم. ما چند سال قبل ازدواج کردیم و صاحب یک دختر نوجوان و دو پسر خردسال بودیم. یکسال و نیم قبل بود که به خاطر بالا گرفتن اختلافهایمان طلاق گرفتیم. بعد از آن بود که من سرپرستی بچهها را به عهده گرفتم.
وی در شرح زندگی مشترک با مقتول هم گفت: من ویزیتور یک شرکت بودم و درآمد کمی داشتم. با شکایت همسرم که مهریهاش را اجرا گذاشته بود، توانستم بخشی از مهریه را پرداخت کنم، اما به خاطر اینکه توان مالی نداشتم مدتی هم به زندان افتادم و کارم را از دست دادم. بعد از آن بود که با خانوادهاش هم اختلاف پیدا کردم و به خاطر دخالتهایشان از آنها شکایت کردم که سرانجام از آنها اعلام گذشت کردم. با این حال ما بعد از سپری شدن این مشکلات از هم طلاق گرفتیم. بعد از طلاق هم گاهی به دیدن بچهها میآمد. مقتول آخرین بار یکماه و نیم قبل از حادثه به دیدن بچهها آمد و بعد از آن دیگر او را ندیدم تا اینکه متوجه شدم به قتل رسیده است.
12jav.net