تعرض پسر ثروتمند به دختر جوان

دوات آنلاین-دختری که مدعی است از سوی جوان ثروتمند مورد تعرض قرار گرفته‌است با شکایت به دادگاه درخواست مجازات مرد جوان را کرد.

این دختر جوان چندی پیش به ماموران پلیس مراجعه کرد و مدعی شد که پسر ثروتمند او رامورد تعرض قرار داده و با وعده ساکتش کرده‌است.

این دختر به پلیس گفت: مدتی قبل با پسری جوان آشنا شدم که بسیار ثروتمند بود. وقتی من با او آشنا شدم گفت می‌خواهد خانه‌ای اجاره کند و من را برای دیدن آن خانه برد. با من بسیار مهربان برخورد می‌کرد و زمانی که من  نیاز داشتم او کنارم باشد می‌آمد. تا اینکه روز حادثه بعد از اینکه خانه اجاره کرد من را به خانه‌اش دعوت کرد. من و دوستم با هم رفتیم. گفته بود می‌خواهد شیرینی خانه مجردی را بدهد و من هم قبول کردم . وقتی رسیدیم برای آماده کردن شام رفته بود که مادرش تماس گرفت و گفت یکی از اقوامشان فوت کرده‌ است. من به او گفتم اگر می خواهی بروی اشکالی ندارد ما مهمانی را برای وقت دیگری می گذاریم. اما قبول نکرد و گفت چندساعتی می‌تواند بماند.

این دختر ادامه داد: من به اتاق رفتم تا لباس را مرتب کنم پشت سرم آمد و من را مورد آزار قرار داد. من هم خیلی ناراحت شدم و اعتراض کردم اما به من گفت اگر چیزی نگویم به زودی به خواستگاریم می‌آید. من هم قبول کردم. قرار بود بعد از عید فطربه خواستگاریم بیاید. اما هربار که صحبت می‌کردیم بهانه‌ای می‌آورد و من متوجه شدم دروغ گفته‌است تا اینکه تصمیم گرفتم با او رودر رو صحبت کنم به مقابل خانه‌اش رفتم و متوجه شدم پارتی گرفته‌است. او با من بدرفتاری کرد سعی می کرد من را به داخل خانه بکشد و حتی دستم کبود شد. همانجا با پلیس تماس گرفتم و درخواست کمک کردم. ماموران آمدند و صورت جلسه کردند و شکایت من را گرفتند اما به خانه پسر جوان نرفتند که موضوع پارتی را هم گزارش کنند.

دختر جوان گفت: هرچند من قبلا نامزد داشتم اما هیچ ارتباطی با نامزد قبلی‌ام نداشتم و این جوان به زور به من تعرض کرد.

در دادگاه چه گذشت

با توجه به مطرح شدن موضوع تعرض مرد جوان بازداشت و به دادگاه آورده شد او به قضات گفت: من با این دختر ارتباط داشتم اما ادعای تعرض به زور دروغ است او خودش من را به اتاق دعوت کرد تا با هم رابطه داشته باشیم. من داشتم در اتوبان می‌رفتم که دختر جوان و دوستش دست بلند کردند و من هم ایستادم از آنجایی که ماشینم گرانقمیت است معلوم بود که مسافرکش نیستم آنها گفتند در اتوبان گرفتار شدند من هم آنها را سوار کردم. دختر جوان شماره تماسش را به من داد و از ان به بعد بود که ارتباط ما برقرار شد. روز حادثه هم وقتی مادرم تماس گرفت و گفت باید به خانه بروم دختر جوان به من گفت که مجبور است به خانه فرد دیگری برود چون مادرش خبر ندارد او کجا آمده است و گفته‌است که به خانه دوستش می‌رود و حالا نمی‌تواند حرفش را عوض کند.

وقتی من دیدم دختر جوان و دوستش با پسری تماس گرفتند که به خانه آنها بروند خیلی ناراحت شدم و گفتم همینجا بمانید من می‌روم کارم را انجام می‌دهم و برمی گردم. قبل از اینکه بروم دختر جوان به اتاق رفت و من را صدا زد و از من خواست با هم ارتباط داشته باشیم. بعد هم از من شکایت کرد.

پسرجوان گفت: من حاضرم با این دختر به توافق برسم و رضایت او را جلب کنم و از دادگاه درخواست مهلت دارم.

قضات شعبه 12 دادگاه کیفری استان تهران نیز با موافقت شاکی به متهم فرستند دادند تا با شاکی به توافق برسد.