درخواست مردی که زن سابقش را کشت

دوات آنلاین-مرد جوان وقتی نتوانست همسر سابقش را به زندگی مشترک بازگرداند با ضربات چاقو او را به قتل رساند. این مرد حالا 9 سال بعد از قتل درخواست کرده آزاد شود.

ماموران پلیس تهران سال 89  در حین گشت‌زنی در اطراف یک پارک جنگلی مردی را مشاهده کردند که لباسش آغشته به خون بود. متهم در همان پرسش اول از سوی پلیس گفت  همسرش را کشته و خونی که روی لباسش است به خاطر همین قتل است.

وقتی ماموران به داخل پارک جنگلی رفتند جسد غرق در خون زن جوان را مشاهده  و کودکی را که در آن نزدیکی بود پیدا کردند. آنها بعد از انجام کارهای قانونی و انتقال جسد به پزشکی قانونی متهم را مورد بازجویی قرار دادند.

او گفت: من اتهام را قبول دارم. عاشق همسرم بودم و خیلی دوستش داشتم بعد از ازدواج گرفتار شیشه شدم و همین زندگی‌ام را به نابودی کشاند. ما دو فرزند داشتیم و زندگی‌مان خوب بود اما اینکه شیشه مصرف می‌کردم باعث شد همسرم دیگر حاضر نباشد با من زندگی کند. از هم جدا شدیم فرزند بزرگم با من بود و فرزند کوچکم با مادرش زندگی می‌کرد روز حادثه با او تماس گرفتم و گفتم بیا خانوادگی با هم به پارک برویم و بچه‌ها را ببینیم و به خاطر آنها خوش باشیم همسرم هم قبول کرد اما من فرزند بزرگمان را نبردم. وقتی زن سابقم آمد سراغ او را گرفت گفتم فقط میخواستم با تو صحبت کنم چون راضی نمی‌شدی تنها با من حرف بزنی این دروغ را گفتم. به او پیشنهاد داد دوباره با هم زندگی کنیم قبول نکرد گفت حالا که من نیستم راضی است و حالش بهتر است من خیلی عصبانی شدم فکر می‌کردم پای کسی دیگر در میان است به او گفتم نباید با من چنین کند و نباید به من خیانت کند اما او گفت کسی در زندگی‌اش نیست و نمی خواهد با من هم زندگی کند. خیلی عصبانی شدم بچه کوچکمان داشت آن طرف‌تربازی می‌کرد. با چاقو به جان زنم افتادم و او را زدم بعد پریشان به وسط خیابان دویدم که پلیس من را بازداشت کرد.

بعد از بیان اعترافات متهم و سایر مدارک موجود در پرونده کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای بررسی به دادگاه ارسال شد. او پای میز محاکمه رفت و با توجه به اینکه از سوی دو کودک مقتول اعلام گذشت شد و پدر ومادر مقتول درخواست قصاص کردند حکم بر قصاص صادر شد اما اولیای‌دم باید سهم دیه نوه‌های خودشان را می‌دادند. هرچند حکم قصاص صادر شد اما اولیای‌دمی که خواستار قصاص بودند سهم دیه را نپرداختند و اعلام گذشت یا مصالحه هم نکردند به همین دلیل متهم بلاتکلیف در زندان ماند.

او روز سه شنبه در شعبه 2 دادگاه کیفری استان تهران حاضر و خواستار اعمال ماده 429 شد. براساس این ماده افراد محکوم به قصاص که بلاتکلیف می‌مانند می‌توانند با سپردن وثیقه آزاد شوند. متهم خطاب به قضات گفت: تماسهای ما برای رضایت راه به جایی نبرد. من 9 سال است در زندان به سر می‌برم و می‌خواهم پیش بچه‌هایم باشم و برایشان پدری کنم من اعتیادم را ترک کرده‌ام. قبول دارم اشتباه بزرگی کردم.

با پایان جلسه دادگاه قضات برای تصمیم‌گیری در این خصوص وارد شور شدند.