گفتوگو با تبهکاری که شكارچی زنان بود
تجربه به من ثابت كرده كه خانمها پول بیشتری همراه دارند و از زمانی كه كارت بانكی هم آمده آقایان پول در جیبشان نمیگذارند اما خانمها، پول نقد بیشتری با خود حمل میكنند.
دوات آنلاین-سرقت از خانمها آن هم با تهدید شوكر، شگرد جدید آقای دزد بود؛ دزد جوانی كه یكبار خودش در دام سارقان گرفتار شده بود. البته زمانی كه اموالی را سرقت كرده و داشت به مخفیگاهش میرفت و در حقیقت دزد به دزد زده بود، همین ماجرا هم باعث شد شوكر به دست شود.
*چرا از خانمها سرقت میكردی؟
سرقت از خانمها راحتتر است. زورشان كم است و سعی نمیكنند مقاومت كنند. هرچه بگویی گوش میدهند. اگر این موضوع را هم نادیده بگیریم خانمها طلا و جواهرات بیشتری همراه دارند. از طرفی تجربه به من ثابت كرده كه خانمها پول بیشتری همراه دارند و از زمانی كه كارت بانكی هم آمده آقایان پول در جیبشان نمیگذارند اما خانمها، پول نقد بیشتری با خود حمل میكنند.
*حالا چرا با تهدید شوكر سرقتها را انجام میدادی؟
هم وسیله دفاعی برای خودم بود و هم برای ترساندن سوژههایم.
*وسیله دفاعی برای خودت؟
شنیدید كه میگویند دزد كه به دزد بزند شاهدزد است. یك شاهدزد هم مدتی قبل به من زد. رفته بودم سرقت، آن زمان وسایل داخل خودرو را سرقت میكردم. با كلی وسیله سرقتی گرانقیمت در راه بازگشت به خانه بودم كه دزدی خفتم كرد. چاقو را روی گردنم گذاشت و من هم به ناچار هر آنچه همراهم بود را به او دادم. این كار برای من خیلی گران تمام شد كه یك دزد آن همه زحمتی كه كشیدهام را از من بگیرد. برای همین تصمیم گرفتم بعد از آن یك وسیله دفاعی با خودم حمل كنم و بهترین وسیله هم شوكر بود.
*سابقه داری؟
بله. همین سابقهدار بودنم مرا به دام پلیس انداخت، وگرنه آنقدر حرفهای سرقتهایم را انجام میدادم كه امكان نداشت حین سرقت گیر بیفتم.
*سابقهدار بودنت چطور تو را به دام انداخت؟
دوربینهای مداربسته هنگام زورگیری تصویر مرا گرفتند. پلیس هم زمانی كه دوربینها را بازبینی كرد تصویرم را به دست آورد و خیلی راحت با كمك آلبوم متهمهای اداره آگاهی هویتم شناسایی شد. البته من این موضوع را میدانستم و فكرش را هم كرده بودم ولی نمیدانم چرا باز گیر افتادم.
*چه فكری كرده بودی برای اینكه شناسایی نشوی؟
از كلاهگیس، ریش و سبیل مصنوعی استفاده میكردم. تغییر چهره میدادم و سعی میكردم بعد از سرقتهایم لباسهایم را عوض كنم كه اگر مالباخته آمار لباسهایم را به گشت پلیس بدهد آنها نتوانند مرا دستگیر كنند، اما این همه نقشه كشیدن و خودم را به زحمت انداختن هم فایدهای نداشت.
*سرقتها را چطور انجام میدادی؟
در خیابانها پرسه میزدم تا سوژه مناسبی پیدا كنم. بعد سوژه را تعقیب میكردم و همین كه وارد خیابان و كوچهای خلوت میشد راه را بر او سد میكردم. شوكری كه همراه داشتم را به آنها نشان میدادم و تهدید میكردم اگر همكاری نكنند یا داد و فریاد راه بیندازند به آنها شوكر میزنم. آنها هم از ترس جانشان هر آنچه همراه داشتند را به من میدادند.
*سوژهها را چطور شناسایی میكردی؟
وضع مالی سوژه از دور مشخص است. داد میزند كه من پولدار هستم یا فقیر. میگوید كه چقدر پول همراه دارد. البته این یك تخصص است كه فقط دزدان حرفهای آن را بلدند، ولی اگر این تخصص را هم نداشته باشید، با كمی دقت به دستهای خانمها میتوانید النگوها و انگشترهایشان را ببینید. الان هم طلا به قدری گران شده كه یك انگشتر معمولی كمتر از سه میلیون تومان نیست.
منبع: جام جم
12jav.net