دوات آنلاین-کابوس‌های نیمه شب زن جوان به خاطر تعرض دوست شوهرش به او این راز را فاش کرد و انگیزه‌ای شد تا مرد دوستش را با ضربات متعدد چاقو به قتل برساند.
به گزارش دوات آنلاین یک سال قبل ماموران پلیس از طریق اهالی روستایی در شهرری در جریان قتل مردی جوان قرار گرفتند. وقتی پلیس در محل حاضر شد جسد مردی را پیدا کرد که بخشی از بدنش را حیوانات وحشی خورده بودند.
با انتقال جسد به پزشکی قانونی و مشخص شدن هویت مقتول به نام شهرام و تایید خانواده‌اش پرونده برای روشن شدن علت قتل به اداره آگاهی سپرده شد. ماموران در جریان تحقیقات متوجه شدند آخرین فردی که متهم با او در تماس بود دوستش افشین است. وقتی افشین به اداره آگاهی احضار شد به قتل شهرام اعتراف کرد و گفت: او به همسر من دست درازی کرد و باعث شد همسرم از من جدا شود و من هم او را به قتل رساندم.
پس از آن پرونده تکمیل و به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و متهم روز شنبه پای میز محاکمه رفت.
او گفت: من و شهرام از سالها قبل با هم دوست بودیم . من چندسال قبل عاشق زن مطلقه‌ای به نام زیبا شدم که یک دختر کوچک داشت. ما با هم ازدواج کردیم و شهرام هم شاهد عقدمان شد. مدتی از ماجرا گذشته بود که من به سفر ترکیه رفتم و وقتی برگشتم همسرم به من پیام‌های شهرام را نشان داد که نوشته‌های شیطنت آمیزی بود و خوشایند نبود. من به همسرم گفتم شهرام مثل برادر من است او هیچ وقت به منظور حرفی نمی‌زدند وقتی موضوع را به شهرام گفتم او هم گفت منظوری نداشته است. تا اینکه مدتی بعد دوباره همسرم به من گفت شهرام به او گفته عاشق‌اش شده‌است. شهرام به همسرم گفته بود همان روز عقد که به عنوان شاهد آمده بود عاشق زیبا شده و بعد هم از او خواسته بود که از من جدا شود و با او ازدواج کند. آنقدر شهرام را باور داشتم که به حرف همسرم توجه نکردم و فکر کردم بی‌خود می‌گوید.
افشین ادامه داد: یک روز شهرام برای ناهار به خانه ما آمد و بعد گفت مقداری لباس از خارج وارد کرده و کمک لازم دارد تا آنها را بسته بندی کند و بفروشد. ما با هم کارهم می‌کردیم وقتی شهرام از من خواست زیبا را همراه او بفرستم تا کمک کند قبول کردم. با خودم گفتم مشکلی پیش نمی‌آید. دختر زیبا را هم همراه‌شان فرستادم و فکر می‌کردم مادر شهرام هم در خانه است. ساعتی بعد به گوشی همسرم زنگ زدم دخترش جواب داد گفتم مادرت کجاست گفت در اتاق عمو شهرام است. باز شک نکردم اما وقتی همسرم برگشت از آن به بعد دیگر زن قبلی نشد هرجا شهرام را می‌دید فرار می‌کرد وقتی او به خانه ما می‌آمد همسرم از خانه بیرون می‌رفت اما هیچ چیز به من نگفت. تا اینکه یک شب وقتی خواب بودیم نیمه‌شب از هذیان گویی همسرم بیدار شدم او می‌گفت شهرام ولم کن. تو کثافتی. حتما به افشین می‌گم. به‌سختی همسرم را بیدار کردم و از او پرسیدم چه شده هیچ چیز نگفت. گفتم شهرام با تو کاری کرده سکوت کرد مدام این موضوع را می پرسیدم و سکوت می‌کرد بعد از آن رفتارش با من هم درست نشد تا اینکه گفت می‌خواهد طلاق بگیرد. من فکر کردم با کسی رابطه دارد اما زیربار نرفت گفتم شهرام را می‌کشم گفت به من ربطی ندارد هرکاری می‌کنی جلوی پدر و مادرش بکن بعد هم طلاق گرفت و رفت. من مطمئن بودم که شهرام کاری کرده است.
متهم در ادامه گفت: به سراغ شهرام رفتم به بهانه اینکه قرار است یکی از دوستان‌مان را ببینیم به سمت یکی از روستاهای شهرری رفتیم. سعید هم با ما بود. او موتور داشت و با موتور سعید سه ترک نشستیم و رفتیم. وقتی رسیدیم به شهرام گفتم چرا برای زن من مزاحمت ایجاد کردی و به او تعرض کردی. مگر ما برادر نبودیم اگر عذرخواهی می‌کرد آرام می‌شدم اما او انکار کرد. من فایل‌های صوتی ابراز عشق شهرام نسبت به همسرم را شنیده بودم و کابوس‌های شبانه همسرم را دیده بودم اما شهرام انکار می‌کرد. آنقدر عصبانی شدم که با چاقو به او حمله کردم سعید خواست جلوی من را بگیرد گفتم اگر جلو بیایی تو را هم می‌زنم. سعید عقب کشید بعد که شهرام را زدم بنزین روی او ریختم و جسد را آتش زدم و بعد فرار کردیم.
وقتی نوبت به سعید رسید او هم همین ادعا را مطرح کرد و گفت در قتل نقشی نداشته است. اما قاضی به آنها گفت شما مدعی شدید که با یک و نیم لیتر بنزین جسد را اتش زدید اما جسد فقط لباسش از بین رفته‌است در حالیکه یک و نیم لیتر بنزین تا مغز استخوان را هم می‌سوزاند بنابراین بنزینی که روی مقتول ریختید یک و نیم لیتر نبوده و مقدار کمی بوده که آن را از باک موتور سعید بیرون کشیدید بهتر است درباره نقش سعید واقعیت را بگویید. دو متهم نتوانستند دلیل قانع کننده‌ای مبنی بر بی گناهی سعید بیاورند.
در نهایت قضات شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.
12jav.net