نجات عاملان 2 جنایت ناموسی از چوبه دار
هر دو متهم در پرونده های جداگانه دوست خود را با انگیزه های ناموسی به قتل رسانده اند.
دوات آنلاین -دو مرد جوان که متهم هستند در جریان پروندههای جداگانه به خاطر موضوع ناموسی مرتکب قتل شدهاند با اعلام گذشت اولیایدم از طنابدار فاصله گرفتند.
به نوشته روزنامه جوان، اولین پرونده 17آذرماهسال99 با کشف جسد مرد جوانی در یک ساختمان نیمه کاره تشکیل شد. وقتی مأموران کلانتری106 نامجو در محل حاضر شدند با جسد یعقوب 30ساله روبهرو شدند که با ضربات پتک به سرش کشته شدهبود. همچنین در روند تحقیقات نشان داد یکی از دوستان او به نام هادی 29ساله که در همان محل مشغول کار بوده است بعد از حادثه به طور مرموزی ناپدید شده است.
بازداشت متهم در کانال کولر
بعد از انتقال جسد به پزشکی قانونی، هادی تحت تعقیب قرار گرفت تا اینکه مأموران دریافتند او در خانه یکی از بستگانش مخفی شده است. بنابراین مأموران به مخفیگاه متهم رفتند و او را که در کانال کولر پنهان شده بود دستگیر کردند. متهم به پلیسآگاهی منتقل شد و تحت بازجویی قرار گرفت. او در روند بازجوییها به جرمش اقرار کرد و در شرح ماجرا گفت: «من و یعقوب سالها با هم دوست بودیم تا اینکه هر دو در یک ساختمان نیمهکاره مشغول کار شدیم. ما با هم اختلافی نداشتیم فقط مشکل من با یعقوب این بود که مدام شوخیهای ناموسی میکرد. چند بار در این مورد به او تذکر داده بودم اما یعقوب اهمیتی نمیداد و از رفتار زشتش دست بردار نبود.»
روز حادثه
متهم در ادامه گفت: «روز حادثه مشغول کار بودیم که یعقوب دوباره شوخی کرد که از دست او ناراحت شدم. از او خواستم ادامه ندهد اما او لج کرد و برای اینکه مرا عصبانی کند حرف خواهرم را وسط کشید. او گفت مدتی است با خواهرم رابطه دوستی دارد. شنیدن این حرف خیلی برایم سخت بود از طرفی میدانستم دروغ میگوید به همین خاطر عصبانی شدم و گفتم چرا حرف ناموس میزنی اما او با تمسخر جوابم را داد. آنجا بود که عصبانی شدم و ناگهان چشمم به پتکی افتاد که کمی آن طرفتر روی زمین افتاده بود. آنرا برداشتم و به طرف مقتول حمله کردم سپس یک ضربه به سرش زدم. وقتی مقتول خونین روی زمین افتاد بلافاصله ساختمان را ترک کردم و گریختم.»
با اقرارهای متهم وی بعد از بازسازی صحنه جرم راهی زندان شد و پرونده بعد از صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
نمیخواهم قصاص شوم
متهم صبح دیروز در شعبه دهم دادگاه به ریاست قاضی متین راسخ محاکمه شد. ابتدای جلسه نماینده دادستان متن کیفرخواست را قرائت کرد. سپس گفت: «از آنجایی که اولیایدم پرونده شناسایی نشدهاند، رئیس قوه قضائیه درخواست دیه را مطرح کردهاست، اما اگر متهم توان پرداخت آن را نداشته باشد درخواست قصاص کرده است.»
در ادامه متهم در جایگاه ایستاد و با اقرار به جرمش گفت: «مقتول مستحق مرگ بود به همین خاطر او را کشتم.» سپس ادامه داد و گفت: «در این مدت خودم و خانوادهام در حال تلاش هستیم تا اولیای دم را پیدا کنیم و رضایت آنها را جلب کنیم. اگر آنها پیدا نشدند حاضرم دیه را بپردازم اما قصاص نشوم.»
در پایان هیئت قضایی جهت صدور رأی وارد شور شد و با توجه به درخواست رئیس قوه متهم را به پرداخت دیه محکوم کرد.
قتل رفیق با بند کفش
دومین پرونده دو سال قبل و آن هم با کشف جسد پسر جوانی در حاشیه پارک جنگلی چیتگر تشکیل شد. جسد در حالیکه یک بند کفش دور گردنش پیچیده شدهبود به پزشکی قانونی فرستاده شد تا اینکه بعد از تشخیص هویت مشخص شد متعلق به محمد 29ساله است که ابتدا با جسم سخت به سرش بیهوش و سپس با فشار بر عناصر حیاتی گردن کشته شده است.
پرونده با موضوع قتل عمد تشکیل شد و در روند تحقیقات با بررسی فهرست مکالمات تلفن همراه مرد جوانی به نام شاهین 22 ساله تحت تعقیب قرار گرفت. چند هفته از حادثه گذشت تا اینکه شاهین شناسایی و بازداشت شد. او که یکی از دوستان مقتول بود تحت بازجویی قرار گرفت تا اینکه در روند بازجوییها با اقرار به قتل گفت: «مدتی قبل به خواستگاری دختر جوانی رفتم و با هم نامزد کردیم. شغلم آزاد بود، اما آن را تغییر دادم تا برای گرفتن جشن عروسی و خرید خانه مشکلی نداشته باشم. چند ماهی از نامزدیام گذشت تا اینکه متوجه شدم رفتار و لحن صحبت همسرم عوض شده است. فکر کردم در زندگی خانوادگیشان مشکلی پیش آمده به همین خاطر اهمیتی ندادم تا اینکه این رفتار همسرم ادامه پیدا کرد و فهمیدم به من علاقهای ندارد.»
فکر انتقام
متهم ادامه داد: «شاهین یکی از دوستانم بود. با او رفت و آمد داشتم و شاهین از ماجرای نامزدیام خبر داشت و همسرم را میشناخت. وقتی با همسرم به مشکل خوردم فهمیدم شاهین در این ماجرا مقصر است و به نامزدم ابراز علاقه کردهاست! این موضوع خیلی ذهنم را درگیر کردهبود و چند بار خواستم با دوستم صحبت کنم، اما موفق نشدم این شد که به فکر انتقام افتادم.»
روز حادثه
متهم در خصوص قتل گفت: «روز حادثه از شاهین خواستم به پارک جنگلی چیتگر بیاید. او قبول کرد و سر قرار آمد. وقتی همدیگر را دیدیم به مکان خلوتی رفتیم. در آنجا حرف نامزدم را پیش کشیدم و گفتم نمیدانم چرا مدتی است رفتارهایش تغییر کرده است. شاهین در جوابم بیراهه رفت و سعی داشت حرف را عوض کند این شد که عصبانی شدم و حقیقت را به او گفتم. او از شنیدن این حرف شوکه شد و سعی داشت مرا متقاعد کند که اشتباه کردهام، اما چند دلیل برای او آوردم. شاهین حرفی برای گفتن نداشت به همین خاطر کار به درگیری کشید. در آن درگیری با چوب به سرش زدم و سپس با بند کفش او را خفه کردم.»
با اقرارهای متهم وی بعد از بازسازی صحنه جرم راهی زندان شد. پرونده در حال کامل شدن بود که متهم توانست رضایت اولیایدم را جلب کند. به این ترتیب پرونده از جنبه عمومی جرم به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا اینکه در اولین جلسه روی میز هیئت قضایی شعبه دهم دادگاه قرار گرفت.
با اعلام رسمیت جلسه، نماینده دادستان بعد از قرائت کیفرخواست گفت: «از آنجایی که اولیایدم بدون پرداخت دیه اعلام رضایت کردهاند، رئیس قوه قضائیه درخواست دیه به بیتالمال را مطرح کرده است.»
مقتول خیانت کرد
در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت و در آخرین دفاعش گفت: «قبول دارم مرتکب قتل شدهام ولی مقتول خیانت کرده بود به همین خاطر در این مدت تلاش کردم تا رضایت خانوادهاش را جلب کنم. آنها هم قبول کردند و از قصاص منصرف شدند. از کاری که کردم پشیمان نیستم چون مقتول مستحق مرگ بود.» در پایان متهم با توجه به رضایت اولیایدم به حبس و پرداخت دیه به بیتالمال محکوم شد.
12jav.net