پیشنهادات ما
وریا شمشیر تیز استقلال

وریا شمشیر تیز استقلال

در دو سه فصل گذشته شرایط برعکس شده و به جای اینکه حیدری ثابت به شمار آید و غفوری پشتوانه‌ای برای او، این وریا بود که در ترکیب فیکس ظاهر می‌شد و می‌جنگید و می‌خرامید و حتی گل‌های حساس و مهمی را می‌زد

دوات آنلاین-مسأله فقط مسأله دربی قریب‌الوقوع تهران نیست و هنوز 28 مسابقه از فصل تازه آغاز شده لیگ برتر فوتبال کشور برای استقلال و سایر تیم‌های حاضر در لیگ مانده است و اگر آبی‌ها واقعاً می‌خواهند در اندازه‌های قهرمانی یا ایستادن روی سکوی حداقل سومی باشند، باید پیشرفت شایانی را در کار خود به نمایش بگذارند.

 

چنین پیشرفتی در تیمی که حدود 15 نفر از آن رفته‌اند و قدری کمتر از همین تعداد به آن پیوسته‌اند، حاصل نمی‌آید مگر با درخشش امتحان پس‌داده‌ها و با کار خوب نفرات قبلی تیم و کسانی که با مسائل و نیازهای تیم آشناتر هستند و اگر هم ستاره نخست و مهره‌های اصلی تهاجمی تیم به شمار نمی‌آیند، خط و ربط کارها را در دست دارند و نان هوش خود را می‌خورند و سرعت عمل و توانایی فیزیکی در اجرای افکار و اهداف‌شان از سلاح‌های عمده آنها است. اگر در چارچوب این تعاریف به‌دنبال مردی بسیار مهم در ساختار آبی‌ها و فردی با مشخصه‌های فوق باشیم، او هیچ‌کس نیست الا وریا غفوری.

 

خیل پشتیبانان خسرو حیدری

چهار سال پیش که غفوری از سپاهان به استقلال آمد، نه تنها از طریق تجربیات کسب کرده‌اش در اصفهان به سطوح لازم برای بازی در جمع آبی‌ها رسیده بود، بلکه دو سه فصل حضور موفق در نفت تهران را نیز پشتوانه خود داشت. در همان دوران نفتی غفوری بود که وی آن گل معروف و از فاصله 35 متری را در ورزشگاه تختی تهران به استقلال زد.

 

شوتی که زوزه‌کشان و در واپسین دقایق وارد دروازه سید‌مهدی رحمتی شد و مانع از برد آبی‌ها موجب ثبت تساوی 1-1 بین نفت و استقلال شد. همان گل کافی بود تا وریا بیشتر دیده شود و سپاهان او را بخواهد و در نهایت استقلال که به‌عنوان پشتیبان خسرو حیدری خسته و افراد کامل‌کننده کار وی به‌دنبال پیستون راست‌های دیگری بود، انگشت روی نام او بگذارد و وریا را به تهران برگرداند. پیش‌تر از همین طریق و با نگرشی مشابه امثال علی حمودی و میلاد فخرالدینی نیز هر کدام یکی دو فصل آبی‌پوش شده و در روزهای دشوار و زمان‌های مصدومیت حیدری که کم‌شمار نیز نبودند، جای او را گرفته بودند و غفوری نیز آمد تا در شرایطی که حیدری از همیشه فرسوده‌تر و آسیب‌پذیرتر شده بود و فقط یکی در میان بازی می‌کرد، بال راست استقلال در اکثر روزها شود که البته شد.

 

وقتی ماجرا برعکس شد

در دو سه فصل گذشته شرایط برعکس شده و به جای اینکه حیدری ثابت به شمار آید و غفوری پشتوانه‌ای برای او، این وریا بود که در ترکیب فیکس ظاهر می‌شد و می‌جنگید و می‌خرامید و حتی گل‌های حساس و مهمی را می‌زد و این حیدری بود که پی فرصتی می‌گشت تا دوباره در ترکیب آبی‌ها بدرخشد و به همگان گوشزد کند که هنوز زنده و قادر به انجام کارهایی مهم است.

 

با این حال شمار و جمع اینگونه کارها از سوی حیدری به‌تدریج به قدری کمتر و محدودتر و تعداد و دفعات درخشش او به اندازه‌ای کم ‌تعداد شد که وی در پایان لیگ هجدهم اعلام کناره‌گیری کرد و نه فقط از بازی‌های ملی بلکه از کل دیدارهای این رشته در تمامی سطوح و رده‌ها دوری جست و اگر هم روزی به دنیای فوتبال برگردد، در 36 سالگی نه در لباس بازیکن بلکه مربی، سرپرست و شاید هم روزی در قامت یک مدیر باشد.

 

در قالب یک مالک‌الرقاب

با این اوصاف وریا غفوری فصل جاری لیگ برتر را نه بر‌اساس رقابت آشنای چند سال اخیرش با حیدری بلکه به‌عنوان مالک‌الرقاب پیراهن پیستون راست تیم شروع کرده و آمده است تا ثابت کند نه تنها در این پست کارآمد و گاهی روزها سرنوشت‌ساز است، بلکه می‌تواند به سبب تجربه فراوانش به نوعی بازی‌گردان اصلی تیم هم باشد و کاری کند که استقلال روی کاکل او بچرخد. درست است که پست مدافع - هافبک راست و بازی در لب خط معمولاً محلی مناسب برای استقرار بازیساز اصلی تیم نیست و این پست و مسئولیت بیشتر سزاوار مردان مستقر در وسط میدان و یا دفاع مرکزی است اما غفوری به سبب ماجراجویی‌هایش و زدن شجاعانه به قلب دفاع حریفان و فرصت‌سازی‌های دائمی از خصلت‌های لازم برای فرو رفتن در چنان قالب و مسئولیتی بی‌بهره نیست. غفوری از همین طریق دو سال و اندی پیش در دربی تهران تک‌گلی را زد که برد مهم صفر-1 آبی‌ها را مقابل رقیب قدیمی سرخپوش‌شان موجب شد و چنین خصلت‌ها و جنگندگی‌هایی است که سبب می‌شود او در تیم به شدت تغییر ‌یافته و بالا و پایین شده امسال استقلال نقش یک عنصر کلیدی‌تر از همیشه را پیدا کند. مردی که چون با انگاره‌های بازی در استقلال آشنا است می‌تواند خیل همبازیان جدیدش را که با این امور نا‌آشنا هستند، هدایت و به سوی مقصد رهنمون کند.

 

کریمی هم می‌تواند اما...‌

شاید امثال میلاد زکی‌پور، فرشید باقری، فرشید اسماعیلی و البته علی کریمی نیز بتوانند چنان کاری را انجام بدهند اما هیچ‌یک بازی انفجاری غفوری را ندارند و به لحاظ جنگندگی و میزان همت به وی نمی‌رسند و اگرچه توان فکری و قوه مدیریت کریمی از غفوری بیشتر است اما این هافبک وسط مدبر، شکننده و به شدت آسیب‌پذیر است و در طول فصل مدت‌ها و بارها از میدان دور می‌ماند و طبعاً نقش و سهم او در استقلال هرگز به حدی نرسیده است که می‌توانست برسد و سزاوار کریمی است.

 

مثل یک کاپیتان

همه اینها به ما می‌گوید غفوری نیز به رغم آسیب‌پذیری‌های آشکارش به چه فصل مهمی پا گذاشته است و نحوه بازی و شکل حضور او در میدان در تیمی که به سبب تعدد تغییرات هنوز ناهماهنگ و فاقد یک فرم کلی خوب و نمای عمومی روشن است، چه میزان اهمیت دارد. شاید سن غفوری که در مرز 34 سالگی است برای ایفای این مهم و بازی‌گردانی در یک استقلال منقلب ‌شده زیاد از حد به نظر برسد اما او ثابت کرده که نه تنها پسروی فیزیکی نکرده، بلکه خواهنده‌تر از هر زمانی به سوی اهدافش می‌تازد و مثل یک کاپیتان واقعی، جنگجو و تسلیم‌ناپذیر و همیشه در تلاش است.

 

منبع: ایران ورزشی

12jav.net

 

پیشنهادات ما
دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.