گفتوگو با مردی که دوستش را بهخاطر کینه کشت
همیشه مرا تحقیر میکرد و اعتمادی به من نداشت، همه اینها باعث درگیری شد.
دوات آنلاین-مردی جوان که از دوستش کینه داشت و به همین دلیل او را به قتل رساند به دادگاه کیفری استان فارس معرفی شد تا پای میز محاکمه برود.
خبرجنوب نوشت: این حادثه چندی قبل در جهرم رخ داد. آن شب با پیداشدن جسد جوانی در کنار خیابان ، تحقیقات پلیس برای کشف راز جنایت شروع شد. مقتول با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بود.
مأموران با بررسی های صورت گرفته و در کمتر از چند ساعت، قاتل را شناسایی کردند. او دوست مقتول بود که در بیابان های اطراف جهرم دستگیر شد و اعتراف کرد بهخاطر اختلاف قبلی دست به جنایت زده است. متهم به دادسرای جهرم منتقل شد و مقابل بازپرس پرونده جزئیات جنایت را شرح داد.
او پس از شرح جزئیات ماجرا با دستور قاضی راهی بازداشتگاه پلیس آگاهی شد تا پس از بازسازی صحنه جنایت و تکمیل تحقیقات، پروندهاش به دادگاه کیفری استان فارس فرستاده شود. اظهارات این مرد آدمکش را بخوانید.
*فقط بهخاطر اختلافات قبلی دست به قتل دوستت زدی؟
فقط این نبود. من از او کینه داشتم. همیشه مرا تحقیر میکرد و اعتمادی به من نداشت، همه اینها باعث درگیری شد.
*بر سر چه موضوعی با او اختلاف پیدا کردی؟
من و دوستم از مدت ها قبل با یکدیگر اختلاف داشتیم و مدام جلوی همه با هم درگیر می شدیم و هربار با وساطت اطرافیان این درگیری تمام می شد.
*از شب حادثه بگو؟
چند روز پیش از حادثه سراغ او رفتم و صحبت کردم اما او فحاشی می کرد. برای همین تصمیم به قتل او گرفتم. آن شب نزد دوستم رفتم. به او گفتم که کاری با او دارم و میخواهم با وی صحبت کنم. قبول کرد. چاقویی را که از قبل خریده بودم همراهم بود.در محلی خلوت ایستادم. سرش را گرم کردم. سپس چاقو را از جیبم بیرون آوردم و ضرباتی به او زدم. به آنطرف خیابان رفتم و دوباره برگشتم ببینم که زنده است یا نه. او نفس نمیکشید و من از ترسم به آن طرف خیابان رفتم و سوار یک خودرو شدم به بیابان های اطراف رفتم.
*بعد چه کردی؟
خیلی ترسیده بودم برای همین دوباره به محل حادثه برگشتم و از دور دیدم که مأموران در محل هستند. به خانه برگشتم و وسایلم را جمع کردم. میخواستم برای مدتی ناپدید شوم و وقتی آبها از آسیاب افتاد، دوباره برگردم. آن شب تا صبح نخوابیدم و فضای مجازی را چک میکردم ببینم درخصوص خبر قتل و شناسایی قاتل مطلبی نوشته شده یا نه. چند ساعت بعد بود که مأموران محل مرا پیدا کرده و دستگیر شدم.
*پشیمانی؟
خیلی. همه این اتفاقات بهخاطر عصبانیت من رخ داد. کاش هیچوقت چاقو نبرده بودم.در ادامه با توجه به اعترافات متهم این پرونده با صدور کیفرخواست برای صدور حکم نهایی به دادگاه کیفری ارسال شد.
12jav.net