امروز با حافظ/ مرا به کار جهان هرگز التفات نبود
در اندرون من خسته دل ندانم کیست/ که من خموشم و او در فغان و در غوغاست
دوات آنلاین-غزل شماره 22 حافظ را بخوانید:
چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست/ سخن شناس نهای جان من خطا این جاست
سرم به دنیی و عقبی فرو نمیآید/ تبارک الله از این فتنهها که در سر ماست
در اندرون من خسته دل ندانم کیست/ که من خموشم و او در فغان و در غوغاست
دلم ز پرده برون شد کجایی ای مطرب/ بنال هان که از این پرده کار ما به نواست
مرا به کار جهان هرگز التفات نبود/ رخ تو در نظر من چنین خوشش آراست
نخفتهام ز خیالی که میپزد دل من/ خمار صدشبه دارم شرابخانه کجاست
چنین که صومعه آلوده شد ز خون دلم/ گرم به باده بشویید حق به دست شماست
از آن به دیر مغانم عزیز میدارند/ که آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست
چه ساز بود که در پرده میزد آن مطرب/ که رفت عمر و هنوزم دماغ پر ز هواست
ندای عشق تو دیشب در اندرون دادند/ فضای سینه حافظ هنوز پر ز صداست
12jav.net