امروز با حافظ/ برو این دام بر مرغی دگر نه
حافظ حرف خود را در غزل شماره 428 اینگونه میزند که ندیم و مطرب و ساقی همه اوست/ خیال آب و گل در ره بهانه این غزل را بخوانید:
دوات آنلاین-حافظ حرف خود را در غزل شماره 428 اینگونه میزند که ندیم و مطرب و ساقی همه اوست/ خیال آب و گل در ره بهانه این غزل را بخوانید:
سحرگاهان که مخمور* شبانه/ گرفتم باده با چنگ و چغانه**
نهادم عقل را ره توشه از می/ ز شهر هستیش کردم روانه
نگار می فروشم عشوهای داد/ که ایمن گشتم از مکر زمانه
ز ساقی کمان ابرو شنیدم/ که ای تیر ملامت را نشانه
نبندی زان میان طرفی کمروار/ اگر خود را ببینی در میانه
برو این دام بر مرغی دگر نه/ که عنقا را بلند است آشیانه
که بندد طرف وصل از حسن شاهی/ که با خود عشق بازد جاودانه
ندیم و مطرب و ساقی همه اوست/ خیال آب و گل در ره بهانه
بده کشتی می تا خوش برانیم/ از این دریای ناپیداکرانه
وجود ما معماییست حافظ/ که تحقیقش فسون است و فسانه
معنی کلمات ستارهدار
*مخمور به معنی خمارآلود است.
** چغانه به معنی ساز موسیقی است.
12jav.net