قتل همسر صیغهای بهخاطر سوءظن
متهم: ماهرخ همسر برادرزنم بود زمانی که برادرزنم فوت کرد ماهرخ زن بسیار جوانی بود و من برای اینکه به او کمکی کردهباشم به صورت صیغهای او را عقد کردم.
دوات آنلاین-مردی که همسر صیغهیاش را در پی یک درگیری به قتل رساند مدعی شد همسرش منحرف شده بود و قصد ارشاد او را داشت.
به گزارش دوات آنلاین این پرونده با شکایت فرزندان زن جوان تشکیل شد. آنها به ماموران گفتند مادرشان از خانه خارج شده و دیگر برنگشته است.
در تحقیقاتی که پلیس انجام داد مشخص شد ماهرخ زن جوان با فردی از مدتها قبل ارتباط داشتهاست. مردی که بیشترین تماسها با او گرفته شده بود از سوی پلیس بازداشت شد. این مرد اعتراف کرد که ماهرخ را کشتهاست.
او گفت: ماهرخ همسر برادرزنم بود زمانی که برادرزنم فوت کرد ماهرخ زن بسیار جوانی بود و من برای اینکه به او کمکی کرده باشم به صورت صیغهای او را عقد کردم البته کسی از این موضوع خبرنداشت و به همسر خودم که خواهرشوهر سابق ماهرخ میشد هم چیزی نگفته بودیم. تا اینکه مدتی قبل فهمیدم او روابطی دارد.
متهم گفت: ماهرخ به من محل نمیگذاشت دیگر به حرفهایم گوش نمی کرد و من هم بعد از پیگیریهایی که کردم فهمیدم او با کسی رابطه دارد. او را به ویلایم در فشم کشاندم و خواستم به این رفتارهایش پایان دهد. مقصودم هم این بود که بچههایش انگ داشتن مادری بیاخلاق را نداشته باشند اما او به من گفت که به کسی مربوط نیست و از من خواست در زندگیاش دخالت نکنم و من هم برای اینکه نتوانستم او را از کارهای خلاف دور کنم کشتمش.
بعد از اعتراف متهم و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به شعبه 4 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. متهم صبح دیروز در دادگاه حاضر شد. در ابتدا کیفرخواست علیه او خوانده شد و سپس فرزندان مقتول برای متهم درخواست صدور حکم قصاص کردند.
آنها گفتند: ما خبر نداشتیم که مادرمان ازدواج کرده است و فکر می کردیم او بیرون از خانه کار میکند البته پدرمان برایمان آنقدر ارث گذاشته بود که نیاز نداشته باشیم کسی کمکمان کند. شوهرعمهمان هم به خانه ما رفت و آمد میکرد اما فکر میکردیم به عنوان فامیل کمک میکند و نمیدانستیم با مادرمان ارتباط دارد.
سپس نوبت به متهم رسید او اتهام قتل را قبول کرد اما گفت برای امر به معروف و نهی از منکر این کار را کردهاست. او گفت: من میخواستم ماهرخ به گناه نیفتد و به همین خاطر او را صیغه کردم و خودم را به خطر انداختم چون اگر همسرم میفهمید حتما خیلی ناراحت میشد همانطور که حالا از من دلخور است. اما ماهرخ می خواست کار خلاف بکند. من هم سعی کردم منصرفش کنم اما نتوانستم. وقتی نتوانستم از گناه بیرون بیاورمش . او را کشتم ابتدا با او درگیر شدم و ضرباتی زدم و بعد هم که کشته شد جسدش را در ویلا دفن کردم.
بعد از گفته های متهم و وکیل مدافع او هیات قضات او را به قصاص محکوم کردند. او همچنین به خاطر وارد کردن ضربات غیرکشنده به مقتول هم به پرداخت دیه محکوم شد.
12jav.net