قتل پرابهام در زندان زنان
این پرونده سال 84 با قتل زن جوانی به دست 5 زن زندانی دیگر گشوده شد. متهمان در اعترافات اولیه خود گفتند این زن جوان را به دستور شخص دیگری به قتل رساندند. آنها گفتند فردی که به ما دستور قتل داد زنی بود که زنان تنفروش را ساماندهی میکرد.
دوات آنلاین-13 سال بعد از تشکیل پرونده برای قتل زنی جوان در بند زنان زندان تهران و با وجود پیچ و خمهای زیاد و کشته شدن سه متهم این پرونده، سرانجام رسیدگی به آن پایان یافت و دو متهم باقی مانده به حبس محکوم شدند.
به گزارش دوات آنلاین این پرونده سال 84 با قتل زن جوانی به دست 5 زن زندانی دیگر گشوده شد. متهمان در اعترافات اولیه خود گفتند که این زن جوان را به دستور شخص دیگری به قتل رساندند. آنها گفتند فردی که به ما دستور قتل داد زنی بود که زنان تنفروش را ساماندهی میکرد. متهمان مدعی شدند این زن قصد داشته مقتول را در گروه زنانی که از آنها استفاده میکرده است قرار دهد اما دخترجوان زیر بار نرفته و در نهایت فرمان قتل او صادر شد.
متهمان که فرشته و چهار زندانی دیگر به نامهای مریم، هانیه، هدیه و فاطمه هستند ابتدا به قتل یک زن زندانی متهم شدند و در زندان دوران محکومیت خود را میگذراندند. اما ماجرا به همینجا ختم نشد و اینبار چهار عضو باند علیه فرشته همدست شدند و او را کشتند.
پرونده قتل فرشته نیز مانند مقتول دیگر پیچیدگیهای زیادی داشت. این پرونده برای رسیدگی به شعبه 9 دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. پدر مقتول درخواست دیه کرد اما دادستان از سوی فرزند صغیر مقتول درخواست قصاص کرد و خواستار صدور حکم قانونی در این خصوص شد. در ادامه مریم به عنوان اولین متهم در جایگاه حاضر شد. او اتهام مشارکت در قتل فرشته را رد کرد و گفت: من و فرشته با هم دوست بودیم و شبها در زندان پیش هم میخوابیدیم، هانیه یکی از متهمان بود که با من اصلا خوب نبود او من را کتک زد بعد هم فرشته را خفه کرد و کشت. البته من هم خواستم به دستور هانیه شال را دور گردن مقتول بیندازم اما چون خیلی قرص خورده بودم نمیتوانستم. ماموران هم در سوییت را باز نمیکردند و صبح که برای دادن جیره غذا آمدند من به یکی از آنها گفتم یک جنازه روی دستم مانده او اول حرفم را باور نکرد بعد که پای فرشته را گرفتم و تا دم در سوییت کشیدم فهمید واقعیت را میگویم. هانیه به من گفته بود قتل را خودکشی جلوه دهم اما من به خاطر شرایط روحی بدی که داشتم نتوانستم درست این کار را انجام دهم و در همان اولین حضور ماموران همه چیز لو رفت و مشخص شد که خودکشی نبوده است و من هم همه چیز را گفتم.
متهم درباره اینکه اصلا چرا به زندان افتاد و سپس وارد این باند شد،گفت: من به اتهام مشارکت در هفتفقره سرقت خودرو در زندان بودم پدر و مادرم جدا از هم زندگی میکردند و من گاهی به خانه آنها میرفتم و گاهی هم با دوستانم بودم که ماجرای سرقتها پیش آمد و دستگیر شدم. مدت حبسم تمام شده بود و 35 ضربه شلاق هم خورده بودم، قرار بود صبح زود آزاد شوم که شبش این اتفاق افتاد. فردای آن روز من به مقابل در زندان رفتم تا آزاد شوم اما از جلوی در من را بازگرداندند و گفتند متهم به مشارکت در قتل هستی و از آن موقع به بعد در زندان بلاتکلیف هستم.
سپس فاطمه دیگر متهم پرونده در جایگاه حاضر شد. او اتهام مشارکت در قتل را قبول کرد. این زن که در پرونده دیگری نیز به قتل دختری جوان متهم است، پیش از این در شعبه 80 دادگاه کیفری استان تهران به همراه سایر همدستانش محاکمه و با توجه به درخواست دادستان هرکدام به پرداخت دیه محکوم شده بودند. فاطمه بعد از به قتل رسیدن فرشته یکبار دیگر به همراه همدستان سابقش متهم به قتل شد. فاطمه که پیش از این در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران هم محاکمه و محکوم شدهبود حکم قصاصش نقض شد و برای رسیدگی به دلیل نقض حکم اینبار در شعبه 9 دادگاه کیفری تحت محاکمه قرار گرفت،
فاطمه گفت: من اتهام مشارکت در قتل را قبول دارم در زندان مسئولان به دلیل کارهایی که میکردیم ما را از بقیه جدا کرده بودند و در سوییت نوجوانان شرور نگهداری می شدیم. قاعدتا باید در سلول انفرادی میبودیم اما درهای سلول باز بود و ما با هم ارتباط داشتیم. من، هانیه و هدیه هرکدام در اتاق خودمان میخوابیدیم و مریم و فرشته هم به دلیل کمبودن پتو با هم میخوابیدند. روز قبل از حادثه فرشته همه قرصهای خوابآور را که شبها به ما میدادند، گرفت و به مریم داد و چون گرسنه بودیم از او خواستیم برای ما از ماموران غذا بگیرد. او هم رفت و سروصدا کرد و غذا گرفت. بعد هانیه و فرشته با هم دعوا کردند. آنها از قبل با هم اختلاف داشتند. او در حمام به شدت فرشته را کتک زد، طوری که سرش به زمین خورد و حالش بد شد.
متهم ادامه داد: فرشته بیماری صرع داشت و خیلی تشنج میکرد. من واسطه شدم و به هانیه گفتم بهتر است تمامش کنی. بعد از اینکه زندانیان دیگر را به سلولهایشان بردند و درهای سلول را بستند، ما اجازه هواخوری پیدا کردیم. بیرون بودیم که هانیه دوباره به فرشته حمله کرد و او را زد، باز هم با وساطت ما همه چیز تمام شد. دعواهای ما خیلی شدید بود و ماموران زندان میگفتند تا حالا زنی را ندیدند که اینطوری دعوا کند بعد از این حادثه به سلول برگشتیم و خوابیدیم. من یکدفعه متوجه شدم چیزی زیر پتوی فرشته و مریم تکان میخورد. چون مریم همه قرص خوابها را خورده بود، اصلا متوجه هیچچیز نبود. هانیه و هدیه را بیدار کردم و با هم به سراغ فرشته رفتیم و دیدیم تشنج کرده است من سعی میکردم حال او را خوب کنم اما هانیه گفت فرشته باید بمیرد چون به ما خیانت کرده و با ماموران همکاری کرده است.
متهم ادامه داد: هانیه دوباره به جان مریم افتاد و او را زد. آنقدر که همه بدنش خون شده بود. مریم جیغوفریاد کرد اما کسی به دادمان نرسید. تا اینکه هانیه، با کتک مریم را وادار کرد یک شال بیاورد. فرشته هم از این وضعیت خسته شده بود و به خاطر دردی که داشت و اینکه میدانست نمیتواند از دست او راحت شود، هانیه را قسم داد تا زجرش ندهد و فقط او را بکشد. مریم شال را آورد. هانیه شال را دور گردن فرشته پیچید و از مریم خواست آن را بکشد، مریم نتوانست و شال از دستش دررفت، بعد از من خواست بکشم من هم یک طرف شال را گرفتم و کشیدم. بعد هدیه آمد و آنقدر با هانیه شال را از دو طرف کشیدند که فرشته جانش را از دست داد.
فاطمه در مورد سرنوشت هانیه گفت: هانیه و سمیه که آنها هم در این پرونده متهم بودند، در زندان کشته شدند، البته گفته شد هانیه بر اثر مسمومیت دارویی کشته شده است اما ما نمیدانیم چه شد. هدیه هم خودش را حلقآویز کرد و فقط من و مریم ماندیم.
او در مورد علت زندانیشدنش گفت: از 10 سالگی معتاد شدم، 13 سالم بودم که ازدواج کردم و بعد هم به دلیل مواد به زندان افتادم و به مدت یکماه برای ترک در زندان بودم که این اتفاق افتاد و حالا هم شوهرم طلاقم داده است. من نوجوان بودم که زندانی شدم اول در کانون بودم اما چون نتوانستند من راکنترل کنند به زندان بزرگسالان بردند.
در نهایت بعد از بارها رسیدگی به این پرونده و بررسیهای انجام گرفته هیات قضات وارد شور شدند و با توجه به نظریه پزشکی قانونی و سایر مدارک موجود در پرونده متهمان را در قتل عمدی مقصر تشخیص نداده و آنها را به 5 سال حبس محکوم کردند.
12jav.net