2025/07/08
۱۴۰۴ سه شنبه ۱۸ تير
سناریوی تلخ برای قتل مهسا

سناریوی تلخ برای قتل مهسا

جسد دختر هشت ساله 48 ساعت پس از اعلام گم شدنش توسط خانواده در بیابان‌های اطراف محل زندگی‌اش کشف شد.

دوات آنلاین-جسد دختر هشت ساله 48 ساعت پس از اعلام گم شدنش توسط خانواده در بیابان‌های اطراف محل زندگی‌اش کشف شد.

 

عامل این جنایت تلخ ناپدری دخترک بود که پس از جنایت سعی داشت تا همراه همسرش با داستان‌سرایی مسیر تحقیقات را تغییر دهد. متهمان پرونده بزودی محاکمه می‌شوند.

 

هوا تاریک شده بود که صدای ترمز خودرویی در بیابان‌های اطراف شهر پیچید. تنها نوری که به چشم می‌خورد، نور چراغ خودروی مرد هراسانی بود که راز بزرگی در سینه داشت. مرد جوان از خودرواش پیاده شد و به اطراف نگاه کرد. تا چشم کار می‌کرد سیاهی شب بود و از عابری در آن اطراف خبری نبود. با کمک زن جوانی که روی صندلی جلو نشسته بود، چیزی را از داخل ماشین بیرون آورد. خاک‌ها را کنار زد و شیء پیچیده در ملحفه‌ را دفن کرد. لحظاتی بعد با دور شدن خودرو؛ سکوت بار دیگر به بیابان برگشت و راز حادثه‌ای تلخ را به جا گذاشت.

 

گزارش یک ناپدید شدن

چندی قبل زن جوانی هراسان به ماموران پلیس درشهرستان بوشهر مراجعه و ناپدید شدن دخترش را گزارش کرد. او گفت: به خاطر اختلافاتی که با همسر سابقم داشتم از او جدا شدم و با مرد دیگری ازدواج کردم. همسر دومم مرد خوبی است و هیچ مشکلی با او ندارم؛ اما مشکلی که مرا به اینجا کشاند ناپدید شدن دخترم است. او ادامه داد: دختر هشت ساله‌ام دیشب مثل همیشه به رختخواب رفت. صبح که از خواب بیدار شدم از مهسا خبری نبود. با این تصور که برای خرید یا بازی از خانه خارج شده، مشغول کارهای روزانه‌ام شدم، اما ساعاتی گذشت و خبری از مهسا نشد. بچه ام جایی برای رفتن ندارد و احتمال می‌دهم که بلایی سر او آمده باشد.

 

فرضیه‌هایی برای یک حادثه

با شکایت زن جوان، بلافاصله تحقیقات از سوی ماموران پلیس آغاز شد. باتوجه به حساسیت موضوع و ناپدید شدن دختر هشت ساله، تیم ویژه‌ای رسیدگی به این موضوع را به‌عهده گرفت.

 

از آنجا که طبق اظهارات مادر مهسا، او از خانه بیرون رفته و به طرز مرموزی ناپدید شده بود، فرضیه‌های متفاوتی از سوی تیم تحقیق مطرح شد.

 

این احتمال می‌رفت که برای دخترک حادثه‌ای رخ داده باشد. بنابراین ماموران سراغ بیمارستان‌ها و مراکز درمانی رفتند، اما از مهسا ردی پیدا نکردند. دوستان و آشنایان مهسا نیز از او بی‌اطلاع بودند.

 

در فرضیه بعدی این موضوع مطرح شد که دخترک ربوده شده است؛ اما شخصی به عنوان گروگانگیر با خانواده آنها تماس نگرفته و درخواست پول نکرده بود.

 

در شاخه دیگری از تحقیقات کارآگاهان به تحقیقات میدانی پرداختند؛ تحقیقاتی که سرنخ اصلی راز ناپدید شدن مهسا را در اختیار پلیس قرار داد.

 

دوربین‌های مداربسته

در بررسی‌های میدانی مشخص شد که در همان نزدیکی، ساختمانی مجهز به دوربین مداربسته است؛ دوربین‌هایی که مشرف به خانه دختر هشت ساله بود و می‌توانست ورود و خروج او را ثبت کند.

 

با بازبینی دوربین مداربسته مشخص شد که روزی که زن جوان مدعی بود دخترش از خانه خارج شده، مهسا از خانه خارج نشده است. همچنین مشخص شد که دو روز قبل آخرین بار مهسا وارد خانه شان شده و بعد از آن دخترک از خانه خارج نشده و کسی او را ندیده است.

 

سرنخی از یک جنایت

تصاویر دوربین‌های مداربسته ورود دخترک را دو روز قبل از ناپدید شدنش ضبط کرده بودند و از خروج او در ساعتی که مادر مهسا مدعی بود، خبری نبود. همین مساله شک پلیس را برانگیخت که زن جوان واقعیت را بر زبان نمی‌آورد و سعی در کتمان حقیقت دارد. به این ترتیب تحقیقات از زن جوان ادامه یافت و کارآگاهان که با تناقض‌گویی او مواجه شده بودند، مطمئن شدند که مادر مهسا سعی در کتمان حقیقت و تغییر مسیر تحقیقات دارد.

 

بررسی‌ها در این مورد ادامه داشت تا این‌که 48 ساعت پس از اعلام ناپدید شدن مهسا در نهایت زن جوان واقعیت را برملا کرد. او گفت: دخترم کشته شده است.

 

اما قصد کشتن او را نداشتیم. از زمانی که دوباره ازدواج کردم، همسر دومم با مهسا رابطه خوبی داشت. اما 24 ساعت قبل از این‌که ناپدید شدنش را اعلام کنم، مهسا اشتباهی مرتکب شد و شوهر دومم قصد تنبیه کردن او راداشت.

 

در این میان با وسیله‌ای به سر مهسا ضربه زد؛ ضربه‌ای که او به سر دخترم زد باعث شد او از هوش برود. زن جوان ادامه داد: هر چه مهسا را صدا کردم جواب نداد، او نفس نمی‌کشید. همان یک ضربه باعث مرگ او شده بود. خیلی ترسیده بودیم و می‌دانستیم که اگر مهسا را به مراکز درمانی ببریم قطعا راز این حادثه تلخ برملا خواهد شد. برای همین با همسر دومم تصمیم گرفتیم شبانه جسد دخترم را از خانه خارج و در بیابان دفن کنیم. بعد هم برای این‌که کسی سراغ مهسا را از ما نگیرد، قرار شد که من به اداره پلیس بروم و ناپدید شدن او را گزارش کنم.

 

با این تصور که چون جسد را خاک کرده‌ایم و شاهدی هم برای این جنایت نبوده، پلیس بعد از مدتی جست‌و‌جو دست از کار می‌کشد و راز این جنایت برای همیشه بین من و ناپدری مهسا می‌ماند. اما راز قتل دختر بی‌گناهم خیلی زود برملا شد.

 

بازسازی صحنه جنایت

با اعتراف زن جوان، ناپدری مهسا نیز بازداشت شد و به قتل دخترک اعتراف کرد. مرد جوان در تحقیقات گفت: از این اتفاق ناراحتم و دلم نمی‌خواست مهسا کشته شود. قصد من قتل نبود و در این مدت نیز لحظه‌ای آرامش نداشتم.

 

با اعتراف مرد جوان به جنایت، به همراه اکیپی از کارآگاهان جنایی، متهمان راهی بیابانی شدند که جسد دختر هشت ساله در آنجا دفن شده بود. با راهنمایی متهمان این جنایت، جسد دخترک کشف شد.

 

مادر مهسا و ناپدری او، به‌دنبال کشف جسد به بازسازی صحنه قتل پرداختند و با دستور بازپرس پرونده روانه زندان شدند. با تکمیل تحقیقات در این باره متهمان بزودی محاکمه می‌شوند.

 

منبع: تپش

12jav.net

 

کلید واژه
دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.