عشق خونین به دخترخاله متاهل
این قتل زمانی فاش شد که گزارش گم شدن و سپس قتل سینا شوهر شیما به ماموران داده شد. پلیس که جسد سوخته سینا را پیدا کردهبود متوجه شد او قربانی یک انتقامگیری شده است هرچند همسر مقتول میگفت که از درگیریهای شوهرش خبر ندارد...
دوات آنلاین-رابطه عاشقانه زن جوان با پسرخالهاش قتلی را رقم زد که در آن شوهر زن قربانی خشم آنی پسرخاله شد و به قتل رسید.
به گزارش دوات آنلاین زن جوان که شیما نام دارد در حالیکه دو فرزند دارد بعد از درگیری با شوهرش به خواسته مرد خانه را ترک کرد و با همدستی پسرخالهاش شوهرش را کشت.
این قتل زمانی فاش شد که گزارش گم شدن و سپس قتل سینا شوهر شیما به ماموران دادهشد. پلیس که جسد سوخته سینا را پیدا کردهبود متوجه شد او قربانی یک انتقامگیری شدهاست هرچند همسر مقتول میگفت که از درگیریهای شوهرش خبر نداشته است اما پلیس در تحقیقات متوجه شد شیما با جوانی به نام کیان رابطه دارد. کیان پسرخاله اوست که بیش از 10 سال از او کوچکتر است.
به این ترتیب کیان بازداشت شد. او در ابتدا منکر قتل بود و می گفت اطلاعی در این خصوص ندارد اما بعد از چند هفته به قتل اعتراف کرد و گفت: شیما با من تماس گرفت و گفت شوهرش او را از خانه بیرون کرده و میخواهد طلاقش بدهد. او نگران بود شوهرش بچهها را از او بگیرد. سینا و شیما خیلی باهم درگیری داشتند و سینا خیلی دخترخالهام را ناراحت میکرد. من هم خیلی از دستش ناراحت شدم به خانه سینا رفتم. دوست بودیم و با هم مراوده داشتیم. بعد از اینکه کمی خوشگذرانی کردیم به سینا گفتم که میخواهم بروم. سینا عادت نداشت مهمانش را بدون ماشین بیرون بفرستد. به من گفت خودم میرسانمت. وقتی به میدان اتحاد رسیدیم گفتم همین جا پیاده میشوم. ماشین را که متوقف کرد. در همین هنگام با چاقو او را زدم و کشتم و بعد هم جسد را به ورامین بردم و آتش زدم.
متهم بعد از این اعترافات گفت شیما دخترخالهاش از او خواست چنین کاری بکند.
با تکمیل تحقیقات و صدورکیفرخواست پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. متهمان روز گذشته پای میز محاکمه رفتند. اولیایدم از جمله دو دختر مقتول درخواست قصاص کردند. آنها که به شدت گریه میکردند گفتند بعد از مرگ پدرشان باخانواده پدری زندگی میکنند.
عموی بچهها به قضات گفت: بعد از این قتل و مشخص شدن اینکه شیما به برادرم خیانت کرده بچهها به شدت تحت تاثیر قرار گرفتند. آنها بعداز این حادثه بیمار شدند و تحت نظر روانشناس و روانپزشک قرار دارند.
سپس متهم ردیف اول در جایگاه قرار گرفت. او گفت: شیما با من رابطه صمیمی داشت اما من شوهر او را نکشتم و اتهامات را قبول ندارم. هرچه اعتراف کردم به خاطر فشاری بود که به من وارد میشد و من نمیتوانستم تحمل کنم. ضمن اینکه شیما از من خواست اعتراف کنم و گفت از دخترهایش رضایت میگیرد و من هم قبول کردم.
سپس متهم دیگر پرونده در جایگاه قرار گرفت. شیما گفت: رابطه من با پسرخالهام رابطه پنهانی نبود و ما به خاطر اینکه فامیل بودیم حرف می زدیم و مسافرت هم میرفتیم و شوهرم از این موضوع خبر داشت.
او درباره رابطهاش با شوهرش گفت: شوهرم بدرفتاری می کرد و من را جلوی دیگران تحقیر میکرد اما اصلا دوست نداشتم او کشته شود و به کسی هم سفارش قتل اور ا ندادم و اتهام را قبول ندارم.
زن جوان که با قرار وثیقه آزاد بود وقتی با تصمیم قضات که قرار او را سنگینتر کردند مواجه شد گفت: من وثیقه سنگین تر قبول نمیکنم اگر اصرار داشتم بیرون باشم به خاطر بچههایم بود. میخواستم آنها را ببینم و کنارشان باشم اما خانواده شوهرم اجازه نمیدهند و من هم با این وضعیت ترجیح میدهم در زندان باشم.
قضات در پایان جلسه رسیدگی دستور دادند تا دادسرا یکبار دیگر درباره اینکه مرگ دقیقا در کجا اتفاق افتادهاست تحقیق کند.
12jav.net