جنایت با تصور خیانت زن صیغه ای
این مرد مدیر شرکت محل کار همسرش را با طراحی نقشه قبلی به قتل رساند.
دوات آنلاین -عامل قتل مدیر یک شرکت خصوصی در پایتخت که پس از حادثه دست به یک گروگانگیری در شهرستان اراک زدهبود جزئیات بیشتری از حادثه را شرح داد.
به نوشته روزنامه جوان، ساعت۲۰ شامگاه پنجشنبه ۱۷تیر امسال قاضی محمد وهابی، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران با تماس تلفنی مأموران کلانتری وردآورد از کشف جسد مرد جوانی در تپههای اطراف بزرگراه خرازی در شمال غرب تهران با خبر و همراه تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی راهی محل شد.
تیم جنایی در محل حادثه با جسد مرد ناشناسی روبهرو شدند که با اصابت ضربات چاقو به قتل رسیده بود. بررسیها نشان داد جسد مقتول را زن و مرد جوانی هنگام گرفتن عکس سلفی کشف کرده و به پلیس خبر داده اند. از سوی دیگر تحقیقات مأموران پلیس نشان داد بامداد همان روز اهالی آن محل متوجه شدند که خودروی پژویی که داخل آن خونین بوده از محل با سرعت دور شده است.
در حالی که تحقیقات برای شناسایی هویت مقتول ادامه داشت بهنوش بختیاری، بازیگر معروف سینما و تلویزیون قتل یکی از فن پیج هایش را به نام فرهاد در اینستاگرام استوری کرد که مشخص شد جسد کشف شده در بزرگراه خرازی همان فرهاد است که شرکت خصوصی را در خیابان ستارخان اداره میکند.
با شناسایی مقتول، مأموران پلیس در شاخه دیگر از تحقیقات دریافتند مقتول، منشی به نام شهره دارد که شوهرش به نام پرویز از مدتی قبل با مقتول اختلاف داشتهاست و همچنین مشخص شد پرویز خودروی پژویی دارد که با مشخصاتی که شاهدان روز حادثه اعلام کردهاند مطابقت دارد.
سپس مأموران منشی را به اداره پلیس احضار کردند که وی مدعی شد روز حادثه شوهرش با مقتول قرار ملاقات داشته است.
با اظهارت شهره، پرویز تحت تعقیب قرار گرفت تا اینکه پلیس تهران شامگاه پنج شنبه ۱۴مرداد با خبر شدند مأموران پلیس شهرستان اراک قاتل فراری را که با اسلحه کلاشنیکف کارگر مرغداری را گروگان گرفته بود دستگیر کردهاند.
بدین ترتیب وقتی هویت پرویز شناسایی شد وی برای تحقیقات به تهران منتقل شد و تحویل کارآگاهان ادارهدهم پلیسآگاهی تهران شد.
قاتل صبح دیروز در دادسرای امور جنایی تهران به قتل فرهاد اعتراف کرد و در ادامه برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان پلیسآگاهی قرار گرفت.
گفت و گو با متهم
*مقتول را از چهزمانی میشناختی؟
همسرم منشی شرکت او بود و به همین خاطر او را میشناختم. البته به خاطر کار همسرم با او کمی ارتباط داشتم و چند باری او را دیده بودم.
*چطور با همسرت آشنا شدی؟
چند سال قبل با همسرم که از شوهر اولش جدا شده بود آشنا شدم و بعد هم که او را صیغه کردم و فکر میکردم با او زندگی خوبی را شروع کنم، اما اشتباه میکردم.
*چرا؟
چون فهمیدم که او با فرهاد ارتباط دارد و به من خیانت کرده است.
*به خاطر همین حدس و گمان مدیر شرکت را به قتل رساندی؟
بله، من به رفتارهای همسرم مشکوک شده بودم و وقتی فهمیدم که او با همسرم رابطه پنهانی دارد تصمیم گرفتم او را بکشم و این کار را هم کردم.
*همسرت قبول داشت که با او ارتباط پنهانی دارد؟
نه، همسرم مدعی بود که ارتباط آنها کاری است، اما من مشکوک بودم و به همین خاطر آن شب با همسرم تصمیم گرفتیم که فرهاد را به خانه زن صیغه ام دعوت کنیم و با هم در این رابطه صحبت کنیم که ثابت کند خیانت نکرده است.
*یعنی با همسرت نقشه قتل را طراحی کردید؟
نه، همسرم گفت به خاطر اینکه فرهاد قبول کند و به خانه بیاید باید دعوای صوری انجام بدهیم. به همین خاطر ما وسایل خانه را بهم ریختیم و صحنهسازی کردیم که وقتی فرهاد وارد خانه شود فکر کند که ما با هم درگیر شدهایم و واقعیت را بگوید.
*چرا فرهاد به خانه نیامد؟
ساعت۴ صبح بود که با او تماس گرفتم و گفتم با همسرم درگیر شدهام و از او خواستم به خانه ما بیاید، اما او گفت که ماشین ندارد و قرار شد یکساعت بعد تماس بگیرم. یک ساعت بعد وقتی تماس گرفتم گفت داخل خیابان است که با خودروام به دنبالش رفتم و او را سوار کردم و برای حرف زدن به طرف پارک آبشار بالای بزرگراه خرازی رفتیم که آنجا بسته بود و بعد به طرف جاده روستای وردیج رفتیم و آنجا با هم درگیر شدیم و او را به قتل رساندم.
*یعنی آنجا مطمئن شدی که او با همسرت ارتباط دارد و او را به قتل رساندی؟
بله.
*از کجا مطمئن شدی؟
داخل جاده کنار تپهای خودرو را نگه داشتم و به او گفتم که میخواهم سوالی بکنم و دوست دارم واقعیت را به من بگویی. وقتی به او گفتم که با همسرم ارتباط داری یا نه؟ او به من گفت که از قبل میدانسته این سوال را میخواهم از او بپرسم و گفت شهره گفته است که به رابطه خودش و او مشکوک شدهام.
فرهاد مدعی شد که ارتباط آنها فقط کاری بوده است و برای اینکه حرفش را ثابت کند پیامکهایی را که بین همسرم و خودش رد و بدل شدهبود به من نشان داد که ناگهان چشمم به پیامکی افتاد که فراموش کرده بود آن را پاک کند و خیلی سریع هم آن پیامک را رد کرد. من شکم بیشتر شد و از او خواستم آهنگی از تلفن همراهش پخش کند و او هم قبول کرد و رمز تلفن همراهش را باز کرد و آهنگی را پخش کرد که تلفن همراه را از دستش قاپیدم و به سرعت فرار کردم. او کمی دنبالم دوید، اما به من نرسید و خسته شد، چون من ورزشکارم و حتی در رشته بوکس و زیبایی اندام مدال هم دارم. در نهایت به بالای کوهی رفتم و گالری عکسهایش را باز کردم که با عکسهای همسرم روبهرو شدم و یقین پیدا کردم که با همسرم ارتباط دارد.
*درباره درگیری توضیح بده.
من به داخل جاده آمدم که فرهاد سوار خودروام شد و به من نزدیک شد و میخواست تلفن همراهش را از من بگیرد که با هم درگیر شدیم. من چاقویی از داخل ماشین برداشتم و چند ضربه به او زدم که به قتل رسید و بعد جسدش را در همان نزدیکی رها کردم و از محل گریختم.
*درباره گروگانگیری مرغداری اراک توضیح بده.
من از تهران فرار کردم و به شهرستان اراک رفتم و در آنجا اسلحه کلاشنیکفی خریدم، چون قصد داشتم همسرم را بکشم و از او انتقام بگیرم که در حادثهای مأموران متوجه اسلحه من شدند و من هم به داخل مرغداری فرار کردم و پنهان شدم که در نهایت خودم را تسلیم کردم.
12jav.net