استخدام آدمکش برای قتل شوهر بعد از گرفتن فال قهوه
طبق نقشه شوهرم را با چایی مسموم کردم و آدمکش را فرستادم، اما شوهرم جان سالم از چاقوی او به در برد.
دوات آنلاین -زن بدگمان پس از گرفتن فال قهوه شوهرش احتمال داد که وی مرتکب خیانت شده بنابراین با اجیر کردن یک آدمکش دست به طراحی یک سناریوی خونین زد که ناکام ماند.
به نوشته روزنامه جوان، اسفندسال گذشته بود که به مأموران پلیس تهران خبر رسید سارقی به خانهای در غرب تهران دستبرد زده و پس از سرقت اموال، صاحبخانه را به ضربات چاقو زخمی و از محل گریختهاست.
با اعلام این خبر تیمی از مأموران پلیس راهی محل شدند که دریافتند زن جوان همراه دو فرزندش بیرون از خانه بوده که پس از ورود به خانه با پیکر نیمهجان شوهرش که به شدت زخمی شده روبهرو میشود و او را برای درمان به بیمارستان منتقل میکند.
نجات از پرتگاه مرگ
زن جوان به مأموران پلیس گفت: همراه دو فرزندم ساعتی قبل برای خرید شب عید به بازار رفتم تا اینکه دقایقی قبل به خانه برگشتیم. هرچقدر در زدیم شوهرم در را باز نکرد که با کلید وارد خانه شدیم. همه وسایل خانه به هم ریخته بود که نشان میداد از خانه ما سرقت شده است. پس از این داخل اتاق خواب با پیکر خونین شوهرم روبهرو شدم که قادر به حرف زدن نبود و او را به بیمارستان منتقل کردیم.
پس از این مأموران پلیس تحقیقات خود را به دستور بازپرس شعبه هفتم دادسرای ویژه سرقت درباره این حادثه آغاز کردند تا اینکه پس از چند روز متوجه شدند مرد زخمی با تلاش تیم پزشکی از مرگ نجات یافته و حالش رو بهبودی است.
سرقت خونین
بدین ترتیب مأموران راهی بیمارستان شدند و از صاحبخانه تحقیق کردند. وی در توضیح ماجرا گفت: من مدیر شرکت بازرگانی هستم و دفتر کاریام در یکی از خیابانهای مرکزی تهران است و معمولاً هم هر روز به محل کارم میروم و عصر به خانهام بر میگردم. روز حادثه عصر به خانهام آمدم که همسرم برای من چایی آورد و بعد هم همراه دو فرزندم برای خرید شب عید به بازار رفتند. دقایقی بعد از اینکه چایی را خوردم سرم گیج شد که به اتاق خواب رفتم و روی تخت دراز کشیدم. ثانیههایی بعد دیدم مردی که ماسک به صورت دارد با چاقویی بلندی بالای سرم ایستاده است. در حالی که شوکه شده بودم و از طرفی هم نیمه بیهوش بودم به طوری که توان حرکت نداشتم مرد ناشناس با چاقو به جانم افتاد و مرا به شدت زخمی کرد و بعد هم با سرقت تمامی دلارها، سکهها و اموال با ارزش از خانهام فرار کرد.
ساعتی بعد من بیهوش بودم که همسرم و دو فرزندم وارد خانه میشوند و مرا به بیمارستان منتقل میکنند.
اجیر کردن آدمکش
چند روز قبل در حالی که بررسیهای مأموران پلیس نشان میداد عامل سرقت خونین هیچ ردی از خود به جای نگذاشته است شاکی به اداره پلیس رفت و راز سرقت خونین را بر ملا کرد و گفت که روز حادثه همسرش سارق را برای کشتن او اجیر کردهبود. وی گفت: من و همسرم مدتی است با هم اختلاف داریم و گاهی هم با هم درگیر میشویم. یک روز قبل با همسرم درگیر شدم که ناگهان عصبانی شد و راز سرقت خونین را بر ملا کرد و گفت سارق را او برای کشتن من به خانهام فرستاده بود.
وی ادامه داد: من و همسرم یکدیگر را کتک زدیم که ناگهان گفت «آن کارآگاه خصوصی دست و پاچلفتی با آن همه دستمزدی که گرفت نتوانست تو را بکشد و آخرش هم خودم باید تو را بکشم.» وقتی آن حرف از دهن زنم بیرون پرید تازه فهمیدم که زنم نقشه قتل مرا طراحی کرده بود و الان از او شکایت دارم.
دستگیری همسر
با اعلام شکایت مرد جوان مأموران پلیس به دستور قاضی پرونده همسر وی را که شهناز نام دارد به اتهام اجیر کردن قاتل برای کشتن همسرش بازداشت کردند.
متهم در بازجوییها به جرم خود اقرار کرد و گفت به خاطر اینکه به شوهرش مشکوک بوده مردی را برای قتل او اجیر کرده بود. همزمان با ادامه تحقیقات برای دستگیری مرد اجیر شده، متهم برای ادامه بازجوییها در اختیار مأموران پلیس قرار گرفت.
گفت و گو با شهناز
* چه اختلافی با شوهرت داشتی که برای کشتن او آدمکش اجیر کردی؟
مدتی بود به رفتارهای شوهرم مشکوک شده بودم. او وضع مالی خوبی دارد و گاهی هم شبها به بهانه اینکه کار دارد دیر به خانه میآمد و بعضی زمانها هم که به خانه نمیآمد مدعی بود که در مأموریت کاری است. به همین خاطر به او شک کرده بودم تا اینکه چند باری که با هم تلفنی حرف میزدیم صدای زنی را از پشت تلفن به گوشم رسید و مطمئن شدم که به من خیانت میکند.
*به شوهرت هم گفتی که به او شک کردی؟
بله، به او گفتم که صدای زنی را شنیدهام، اما او میگفت من توهم زدهام و اصلاً هیچ زنی غیر از من در زندگی او وجود ندارد. حتی گوشی او را هم چک میکردم، اما چیزی پیدا نمیکردم، چون مطمئن بودم که پیامهای عاشقانهاش را پاک میکند.
*چرا حرفهای او را باور نمیکردی؟
چون فال قهوه گرفتم که خانم فالگیر گفت زن قد بلندی در زندگیام پیدا شدهاست و گفت که آن زن برای همیشه در زندگی من باقی میماند مگر اینکه شوهرم را از زندگیام حذف کنم که تصمیم به قتل شوهرم گرفتم.
*یعنی قبل از اجیرکردن آدمکش تصمیم نگرفتی بیشتر تحقیق کنی؟
من اول آن مرد را که مدعی بود کارآگاه خصوصی است اجیر کردم که شوهرم را تعقیب کند و او هم تعقیب کرد و به من هم گفت که شوهرم با زنی در ارتباط نیست، اما حرفهای او را باور نکردم، چون احتمال دادم شوهرم متوجه شده است که من او را از طریق کارآگاه خصوصی تحت نظر دارم.
*کارآگاه خصوصی را از کجا پیدا کردی؟
فروشگاه لوازم آرایشی دارم و به آرایشگاههای زیادی رفت و آمد دارم که مدتی قبل صاحب آرایشگری برادرش را به من معرفی کرد و گفت کارآگاه خصوصی است و میتواند مشکل مرا حل کند، اما بعد فهمیدم که او آدم خلافکاری است که مدعی است کارآگاه خصوصی است.
*چقدر دستمزد دادی؟
۲۰۰ میلیون تومان به او دادم و قرار بود بعد از انجام کارش هر چقدر هم سرقت کرد برای خودش باشد. آن روز طبق نقشه شوهرم را با چایی مسموم کردم و آدمکش را فرستادم، اما شوهرم جان سالم از چاقوی او به در برد.
*برنامه دیگری هم داشتی؟
بله، قرار بود او را با قرص برنج یا سیانور بکشم.
12jav.net