قتل زن مطلقه بعد از رد پیشنهاد ازدواج
متهم: اصرار داشتم که او با من ازدواج کند، اما او قبول نکرد و از همه بدتر با لحن خیلی بدی با من حرف زد که به غیرتم برخورد.
دوات آنلاین -پسر جوانی که از طریق فضای مجازی با زن مطلقهای آشنا شده بود وقتی ازاو جواب رد شنید وی را با ضربات متعدد چاقو به قتل رساند و به ترکیه گریخت. متهم پس از دستگیری ابتدا منکر قتل شد، اما وقتی به قتل اعتراف کرد مدعی شد که به خاطر اینکه مقتول را دوست داشته در کشور ترکیه برای او مراسم سوم، هفتم و چهلم برگزار کرده است!
به نوشته روزنامه جوان شامگاه دوشنبه ۲۴شهریور امسال مأموران کلانتری چیتگر با تماس تلفنی شهروندی از درگیری خونین زن و مرد جوانی در یکی از پارکینگهای شمالی دریاچه با خبر و راهی محل شدند.
وقتی مأموران پلیس به محل حادثه رسیدند با پیکر نیمه جان زن ۲۸سالهای به نام پریسا روبهرو شدند که با اصابت ضربات چاقو به شدت زخمی شدهبود. همزمان با انتقال زن جوان به بیمارستان مأموران دریافتند لحظاتی قبل زن زخمی با مرد جوانی درگیر شده که مرد جوان مدام فریاد میزده است «باید با من ازدواج کنی». در جریان درگیری زن جوان به او جواب رد میدهد که مردجوان با ضربات چاقو او را زخمی و از محل فرار میکند.
در حالی که ساعتی از حادثه نگذشته بود پزشکان بیمارستان به مأموران پلیس خبر دادند زن جوان بر اثر شدت جراحات فوت کردهاست. بنابراین با اعلام قتل زن جوان پرونده وارد مرحله تازهای شد و تیمی از کارآگاهان ادارهدهم پلیسآگاهی به دستور قاضی ساسانغلامی، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران برای بررسی وارد عمل شدند.
نخستین بررسیها نشان داد زن جوان پس از اینکه از شوهرش جدا شده همراه پسرخردسالش زندگی میکرده است.
همچنین مشخص شد ضارب که پسر ۲۴سالهای به نام شهباز است چند ماه قبل با مقتول آشنا شده و شب حادثه هم به خاطر جواب رد خواستگاری او را به قتل رسانده است.
بدین ترتیب قاتل فراری که پس از حادثه به کشور ترکیه گریختهبود تحت تعقیب قرار گرفت تا اینکه چند روز قبل وقتی به ایران بازگشت، دستگیر شد.
متهم ابتدا در بازجوییها منکر جرم خود شد و مدعی شد که رقیب عشقی مقتول که دختر جوانی و از دوستان مقتول است او را به قتل رسانده، اما صبح دیروز مقابل قاضی ساسان غلامی به قتل زن جوان اعتراف کرد. متهم در ادامه برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان ادارهدهم پلیسآگاهی قرار گرفت.
گفت و گو با متهم
*شهباز چرا در بازجوییهای اولی قتل را انکار کردی؟
واقعیتش من ترسیدم و الان هم میترسم. چون مجازات قتل قصاص است و این حادثه هم به صورت اتفاقی پیش آمد و من اصلاً قصد قبلی قتل نداشتم وای کاش آن شب عصبانی نمیشدم که الان به عنوان قاتل بازداشت باشم و پسر خردسالی را هم بیمادر کنم.
*چرا چاقو همراه داشتی؟
من دامدار و قصاب هستم و در شهر دماوند پدرم قصابی دارد. آن روز وقتی از دماوند به تهران آمدم که با پریسا برای تفریح به دریاچه چیتگر بروم در تهران چشمم به چاقویی در پشت ویترین مغازهای افتاد که خوشم آمد و برای قصابی خریدم و هرگز فکر نمیکردم که با آن بخواهم پریسا را به قتل برسانم.
*چرا او را به قتل رساندی؟
آن شب قرار بود با هم درباره ازدواجمان حرف بزنیم. من اصرار داشتم که او با من ازدواج کند، اما او قبول نکرد و از همه بدتر با لحن خیلی بدی با من حرف زد که به غیرتم برخورد. او وقتی با اصرار من روبهرو شد به من گفت من دهاتی هستم و به شأن او نمیخورد که با دهاتی ازدواج کند که عصبانی شدم و با چاقو چند ضربه به او زدم و بعد از آنجا دور شدم، فکر کردم که فقط زخمی شده است و هرگز فکر نمیکردم که فوت کند.
*اما شما به کشور ترکیه فرار کردی؟
بله، بعد از یک روز گزارش قتل او را در روزنامهها و فضای مجازی خواندم که ترسیدم و به مرز رفتم و به صورت غیر قانونی از ایران خارج شدم، اما به پدر و مادرم درباره حادثه چیزی نگفتم.
*در بازجوییهای قبلی گفته بودی به خاطر دیدن خانوادهات به ایران برگشتی درست است؟
بله، برای خانوادهام دلم تنگ شده بود، اما همه ماجرا دلتنگیام نبود. من در این شش ماهی که در ترکیه بودم یک لحظه آرام و قرار نداشتم و عذاب وجدان همیشه با من بود. شبها کابوس میدیدم و روزها هم فکر و خیال پریسا همراه من بود و زندگی مرا سیاه کردهبود. من برای اینکه عذاب وجدانم را کاهش بدهم برای پریسا در ترکیه مراسم روز سوم، هفتم و چهلم گرفتم و برای شادی روح او خیرات میکردم، اما فایدهای نداشت و عذاب وجدان رهایم نمیکرد. حتی برای اینکه فراموشش کنم آموزش بادیگاردی میدیدم تا بادیگارد خوانندهها و افراد مشهور شوم، اما باز هم آرام و قرار نداشتم تا اینکه تصمیم گرفتم و به ایران برگشتم و دستگیر شدم.
*حرف آخر.
وقتی از طریق فضای مجازی با پریسا آشنا شدم عاشق او شدم، اما زنی را که دوستش داشتم به قتل رساندم و الان با خودم میگویمای کاش هرگز با او آشنا نمیشدم.
12jav.net