رابطه پنهانی به کوری چشم ختم شد
در گروه تلگرامی با آزیتا آشنا شدم و پس از آن با هم ارتباط بر قرار کردیم. ما هر روز تلفنی و پیامکی با هم ارتباط داشتیم و کم کم علاقه ما به هم بیشتر شد به طوریکه عاشق هم شدیم و تصمیم گرفتیم با هم ازدواج کنیم تا این که...
دوات آنلاین -مرد جوان که در جریان آشنایی تلگرامی وارد رابطهای پنهانی با دختری جوان شدهبود، فکر نمیکرد دعوت او به خانهاش به قیمت از دست رفتن یکی از چشمهایش تمام شود.
به نوشته روزنامه جوان چند هفته قبل به مأموران پلیس شهرستان اسلامشهر خبر رسید چند مرد جوان به خانهای در یکی از خیابانهای مرکزی شهر حمله کرده و صاحبخانه را به قصد کشتن کتک زدهاند.
با اعلام این خبر مأموران پلیس بلافاصله راهی محل حادثه شدند که دریافتند پسر جوان صاحبخانه به نام فرشید در این حادثه به شدت مورد ضرب و جرح قرار گرفته و برای درمان به بیمارستان منتقل شدهاست. همچنین مشخص شد عاملان این حادثه که پنجمرد جوان بودهاند همراه دختر جوانی از محل گریختهاند.
بدین ترتیب مأموران تحقیقات خود را در بیمارستان ادامه دادند که تیم پزشکی اعلام کرد فرشید در این درگیری یکی از چشمانش را از دست داده است.
بررسیهای بعدی مأموران پلیس نشان داد فرشید روز حادثه همراه دختر مورد علاقهاش به نام آزیتا در خانهاش بوده که ناگهان برادر آزیتا همراه چهار نفر دیگر وارد خانه شده و او را به شدت کتک زده و بعد از آنجا فرار کردهاند.
عاقبت آشنایی در تلگرام
فرشید پس از بهبودی نسبی از برادر دختر مورد علاقهاش و چهار همدست او شکایت کرد و در توضیح ماجرا گفت: «چند ماه قبل در گروه تلگرامی با آزیتا آشنا شدم و پس از آن با هم ارتباط بر قرار کردیم. ما هر روز تلفنی و پیامکی با هم ارتباط داشتیم و کم کم علاقه ما به هم بیشتر شد به طوریکه عاشق هم شدیم و تصمیم گرفتیم با هم ازدواج کنیم. هر روز که از آشنایی ما میگذشت وابستگی ما به هم بیشتر میشد، اما از آنجایی که شرایط ازدواج نداشتیم موضوع را به خانوادههایمان در میان نگذاشتیم و صبرکردیم تا در فرصت مناسب خانوادههایمان را در جریان قرار دهیم. من چند باری از اسلامشهر به تهران رفتم و آزیتا را در خیابان و پارک ملاقات کردم و درباره زندگی آیندهمان با هم صحبت کردیم تا اینکه روز حادثه آزیتا خواست مرا ببیند و درباره موضوعی با من حرف بزند. به او گفتم که امروز گرفتارم و نمیتوانم به تهران بیایم که او تصمیم گرفت به خانه ما در اسلامشهر بیاید.»
وی ادامه داد: «من در خانه منتظر او بودم تا اینکه زنگ خانهمان به صدا در آمد و متوجه شدم آزیتا پشت در است، اما وقتی در را باز کردم پشت سر آزیتا برادرش همراه چهار مرد غریبه وارد خانهام شدند و مرا به شدت کتک زدند. آنها آنقدر مرا کتک زدند که بیهوش شدم و وقتی به هوش آمدم، دیدم روی تخت بیمارستانم و چشم چپم کورشده است. الان از برادر دخترمورد علاقهام که بهنام نام دارد و همدستانش شکایت و تقاضای قصاص چشم دارم.»
با طرح این شکایت مأموران تحقیقات خود را درباره این حادثه آغاز کردند که متوجه شدند خانواده آزیتا هم در تهران از شاکی به اتهام آدمربایی و آزار و اذیت دخترشان شکایت کردهاند و به همین سبب فرشید هم از سوی کارآگاهان پلیسآگاهی تهران بازداشت شده است.
خواهرم را فریب داده بود
بهنام با شکایت از فرشید در ادعایی گفت: «مدتی قبل متوجه شدیم که فرشید، خواهرم را در فضای مجازی به بهانه ازدواج فریب داده است. وقتی تحقیق کردم، فهمیدم که فرشید علاوه بر خواهرم، دختران دیگر را هم فریب داده و به آنها تجاوز کرده است. به همین دلیل از او خواستم از خواهرم دوری کند، اما فایدهای نداشت و او همیشه به صورت تلفنی و پیامکی برای آزیتا مزاحمت ایجاد میکرد.»
وی ادامه داد: «تلاش ما برای اینکه فرشید دست از سر خواهرم بردارد نتیجهای نداد و حتی پدر و مادرم نیز به او چند باری تذکر دادند تا اینکه متوجه شدیم او با چربزبانی آزیتا را فریب داده و به خانهاش کشانده و به او تجاوز کرده است. پس از این خواهرم دچار افسردگی شدید شد که از فرشید کینه به دل گرفتم. چند روز قبل از حادثه دوباره متوجه شدم که فرشید با خواهرم تماس گرفته و از او خواسته است به خانهاش برود که این بار تصمیم گرفتم از او انتقام سختی بگیرم و به همین خاطر روز حادثه همراه خواهرم و تعدادی از بستگان نزدیکم راهی اسلامشهر شدیم و او را به شدت کتک زدیم و بعد هم به جرم تجاوز و فریب از او شکایت کردیم.»
پس از طرح این ادعا مأموران پلیس از آزیتا تحقیق کردند که دریافتند برادر وی برای فرار از قانون ادعای دروغین تجاوز را مطرح کرده است.
آزیتا به مأموران گفت: «مدتی قبل با فرشید در تلگرام آشنا شدم و قرار بود با هم ازدواج کنیم. ارتباط تلفنی و پیامکی ما با هم ادامه داشت تا اینکه برادرم به رفتارهای من مشکوک شد. پس از این برادرم همیشه مرا به صورت نامحسوس زیرنظر داشت. روز حادثه برای حرف زدن با فرشید تصمیم گرفتم به خانه او در اسلامشهر بروم. آن روز برادرم همراه چهار نفر از بستگانم مرا تعقیب کردند و وقتی وارد خانه فرشید شدم آنها هم به زور وارد شدند و فرشید را مورد ضرب و جرح قرار دادند.» وی در پایان گفت: «رابطه من و فرشید فقط در حد صحبت کردن و قدم زدن داخل خیابان بود و او مرا به زور به خانهاش نبرده بود.»
بدین ترتیب فرشید که با شکایت خانواده آزیتا به جرم آزار و اذیت از سوی مأموران پلیسآگاهی تهران بازداشت شدهبود، آزاد و بهنام به جرم کور کردن پسر جوان بازداشت شد. همزمان با تحقیقات برای دستگیری همدستان بهنام از سوی مأموران پرونده با قرار صدور عدم صلاحیت برای رسیدگی به دادسرای محل وقوع جرم فرستادهشد. تحقیقات درباره این حادثه ادامه دارد.
12jav.net