عکس اینستاگرامی زن آرایشگر چه رازی داشت
عکس تبلیغاتی زن آرایشگر راز پنهان او را فاش کرد و باعث شد دستگیر شود.
دوات آنلاین-زن آرایشگر که با همدستی برادرش، صندوقچه جواهرات یکی از مشتریانش را سرقت کرده بود، فکر نمیکرد عکس تبلیغاتی در اینستاگرامش راز سرقت میلیاردی او را بر ملا کند.
به نوشته روزنامه جوان چند روز قبل زن جوانی به اداره پلیس رفت و از سرقت صندوقچه جواهراتش شکایت کرد.
شاکی در توضیح ماجرا گفت: شوهرم تاجر است و چند روز قبل برای انجام کاری به خارج از کشور رفت و من و پسرم تنها شدیم که مادرم امشب ما را برای خوردن شام به خانهاش دعوت کرد. ساعتی قبل وقتی به خانه برگشتم به سراغ جعبه جواهراتم رفتم که ساعت مچی گرانقیمتم را داخل آن بگذارم، اما جعبه جواهراتم نبود. ابتدا فکر کردم جای جعبه جواهراتم را تغییر دادهام و به همین خاطر تمامی وسایل خانه را زیر و رو کردم، اما پیدا نکردم و فهمیدم که سارق یا سارقانی به خانهام دستبرد زدهاند. وی در پایان گفت: من داخل جعبه جواهراتم مقدار زیادی طلا و تعدادی ساعت مارکدار داشتم که حدود ۲میلیارد تومان ارزش داشت.
با طرح این شکایت پرونده به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت برای رسیدگی در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیسآگاهی تهران قرار گرفت. بررسیهای مأموران پلیس نشان داد، سارق یا سارقان افراد آشنایی بودهاند که بدون تخریب در و با کلید وارد خانه شده و دست به سرقت صندوقچه جواهرات زدهاند. مأموران درمرحله بعدی دوربینهای نزدیک محل حادثه را مورد بازبینی قرار دادند که دریافتند شب حادثه مرد جوانی در حالی که ماسک بهداشتی روی صورت دارد با کلید یدک وارد خانه شده و دقایقی بعد هم دوباره از خانه خارج و با خودروی عبوری از محل دور شده است.
از سوی دیگر مشخص شد، سرقت میلیاردی دو روز بعد از جشن تولد پسر شاکی رخ دادهاست و شاکی هم مدعی است که کلید خانهاش را چند روز قبل به صورت اتفاقی گم کرده بود. بنابراین مأموران پلیس ابتدا تحقیقات خود را روی مهمانهای جشن تولد متمرکز کردند، اما شاکی گفت که تمامی مهمانها که ۱۰نفر بیشتر نبودهاند از بستگان و افراد مورد اطمینان او هستند و به هیچ یک از آنها مشکوک نیست.
رد سرقت ۲ میلیاردی در عکس اینستاگرام
در حالی که تحقیقات برای شناسایی سارق نقابدار ادامه داشت، شاکی دوباره به اداره پلیس رفت و سرنخی از سارق صندوقچه جواهراتش در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار داد.
وی گفت: یکی از ساکنان ساختمان محل زندگیمان زن آرایشگری به نام شکوفه است که واحدی را برای آرایشگری اجاره کرده است. مدتی است به خاطر ویروس کرونا به آرایشگاه نمیروم و از شکوفه میخواهم که به خانهام بیاید و در خانهام مرا آرایش کند. ساعتی قبل از جشن تولد پسرم به خانهام آمد و مرا آرایش کرد و بعد هم من جعبه جواهراتم را آوردم تا برای جشن یکی از جواهراتم را انتخاب کنم و او هم مرا در انتخاب کمک کرد و بعد هم به خانهاش رفت. من اصلاً به او مشکوک نبودم تا اینکه امروز او در صفحه اینستاگرامش پست جدیدی برای تبلیغ کاشت ناخن گذاشته بود. او عکس خودش را در حال کاشت ناخن یکی از مشتریانش به اشتراک گذاشتهبود که وقتی خوب دقت کردم، دیدم شکوفه یکی از ساعتهای مارک دار مرا که سرقت شده بود پوشیدهاست. به همین سبب الان مطمئن هستم که او با همدستی برادرش جعبه جواهراتم را سرقت کرده است. چون تحقیق کردم و فهمیدم که برادرش معتاد به مواد مخدر و سارق سابقه دار است.
اعتراف به سرقت
مأموران پلیس پس از بدست آوردن این سرنخ به سراغ زن آرایشگر رفتند و به دستور بازپرس پرونده از وی تحقیق کردند. متهم ابتدا با تناقضگویی قصد فریب مأموران را داشت، اما وقتی با دلایل و شواهد روبهرو شد به سرقت جعبه جواهرات ۲میلیاردی زن جوان با همدستی برادر معتادش اعتراف کرد.
وی در بازجوییها مدعی شد که به خاطر ویروس کرونا درآمدش کم شده و به همین دلیل تصمیم گرفته است با همدستی برادرش دست به سرقت از خانه همسایه بزند.
سپس مأموران برادر زن آرایشگر را هم بازداشت کردند و او هم در بازجوییها به جرم خودش اقرار کرد و مدعی شد که خواهرش او را برای سرقت طلاهای شاکی اجیر کردهبود. تحقیقات از متهمان به دستور بازپرس پرونده ازسوی مأموران پلیس ادامه دارد.
گفتگو با زن آرایشگر
*شکوفه سابقه سرقت داری؟
نه، تا الان حتی به کلانتری هم نرفته بودم. من از دوران نوجوانی در آرایشگاه کار میکنم و چند سالی است که در این کار حرفهای شدهام و در بهترین آرایشگاههای زنانه بالای شهر کار کردهام که تمامی مشتریانشان زنان پولدار و معروفی بودند.
*چه شد که تصمیم به سرقت جواهرات زن همسایه گرفتی؟
به خاطر بیماری کرونا وضعیت کار کاسبی من کساد شده بود و از طرفی هم بدهکار بودم که تصمیم به سرقت گرفتم.
*بیشتر درباره بدهی ات توضیح بده.
سال قبل تصمیم گرفتم برای خودم آرایشگاه مدرنی بزنم و به همین خاطر ملک کوچکی داشتم و فروختم و با آن وسایل آرایشگری خریدم و آپارتمان شیکی هم در یکی از خیابانهای غربی تهران برای آرایشگاه هم اجاره کردم به طوریکه مقدار زیادی بدهکار شدم و چک دادم و با خودم گفتم تا شب عید همه بدهیام را پرداخت میکنم، اما ویروس کرونا کاسبی مرا به هم ریخت و مشتریانم کم شدند به طوریکه اجاره محل آرایشگاه هم عقب افتاد و در واقع بیچاره شدم.
*خبر داشتی زن همسایه چقدر جواهرات دارد؟
بله، من برای مراسم جشن تولد پسرش به خانهاش رفتم که او را آرایش کنم که متوجه جعبه جواهراتش شدم که داشت یکی از آنها را برای مراسم جشن انتخاب میکرد. همان زمان برق طلاهایش چشمم را گرفت و تصمیم گرفتم با همدستی برادرم جعبه جواهرات را سرقت کنم و بدهیام را پرداخت کنم.
*چطور کلید خانهاش را بدست آوردی؟
همان روز زن همسایه در حال آماده کردن پسرش بود که به صورت مخفیانه کلید خانهاش را برداشتم.
12jav.net