2024/11/22
۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
پیشنهادات ما
تحقیق از 17 مظنون در قتل طلافروش معروف تهران

تحقیق از 17 مظنون در قتل طلافروش معروف تهران

پلیس هنوز سرنخی از قتل مرحوم مظفریان پیدا نکرده است.

دوات آنلاین-تلاش های پلیس جنایی پایتخت برای بازداشت عامل یا عاملان قتل یکی از معروف ترین طلافروشان تهران همچنان با بن بست مواجه شده است. در حال حاضر از ۱۵مرد و دو زن در این باره تحقیق شده و بررسی های بیشتر در جریان است.

 

کشف جسد

به نوشته روزنامه «جوان» صبح روز چهارشنبه چهارم تیرماه امسال قاضی واحدی، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران با تماس تلفنی مأموران کلانتری لواسان از کشف جسد مرد سالخورده‌ای حوالی جاده تلودر شرق تهران باخبر و همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی محل شد.

 

بررسی ها نشان داد مردی ۷۸ساله بر اثر ضربه به سر و خفگی به قتل رسیده است.

 

بر اساس اوراق هویتی همراه جسد، مقتول عبدالعلی مظفریان از طلافروشان معروف تهران، عضو سابق اتاق بازرگانی، بازرس سابق صنف طلافروشان و دبیر کمیته اسنوبرد اسکی بوده است.

 

بررسی های بیشتر نشان داد مقتول پس از فوت همسرش در تهران تنها زندگی و به عنوان واسطه در خرید و فروش طلا و جواهرات قدیمی فعالیت می کرده است.

 

تیم جنایی در بررسی های میدانی دریافت شب حادثه مقتول در حالی که کیف مخصوص معاملاتش همراهش بوده است، سوار خودروی دو مرد ناشناس می شود که بعد از آن به طرز مرموزی به قتل می رسد و کیف مخصوصش هم گم می شود.

 

در ادامه مأموران پلیس از پسر مقتول که برای برگزاری مراسم ترحیم پدرش از کانادا به ایران آمده بود، تحقیق کردند.

 

وی گفت: من چند سالی است در کشور کانادا زندگی می کنم و پدرم نیز در تهران در کار خرید و فروش طلا فعالیت می کرد اما من خبر نداشتم که با چه کسانی ارتباط کاری یا دوستانه دارد تا اینکه چند روز قبل بستگانم با من تماس گرفتند و گفتند پدرم فوت کرده است و الان هم از عاملان حادثه شکایت دارم.

 

آخرین ملاقات

همزمان با ادامه تحقیقات، مأموران پلیس سراغ دوستان مقتول رفتند که برای آخرین بار با او تماس داشته اند با او را ملاقات کرده بودند.

 

یکی از دوستان مقتول گفت: من و مقتول هر دو در کار خرید و فروش طلا و جواهرات بودیم، آقای مظفریان با توجه به سابقه و حرفه ای بودنش، اشیای عتیقه و طلا و جواهرات قدیمی را هم ارزش گذاری می کرد آخرین بار و در واقع روز قبل از حادثه مقتول را در خیریه طلافروشان دیدم، ما حدود 60 نفر از طلافروشان خیریه ای داریم که به افراد بی بضاعت کمک می کنیم و هر از گاهی هم در آنجا جلسه ای برگزار می کنیم و آن روز هم آقای مظفریان پس از خوردن ناهار حدود ساعت 16 و 15 دقیقه تصمیم گرفت با تاکسی اینترنتی به محل قراری برود که پشیمان شد و پیاده رفت.

 

وی ادامه داد: چند هفته قبل از حادثه من و مقتول با دو زن که آنها هم در صنف طلافروشان فعالیت دارند، آشنا شدیم و آن دو زن ما را به یکی از دوستانشان معرفی کردند تا گردنبندی قدیمی را ارزش گذاری کنیم آنها گردنبند را در اختیار ما قرار دادند و آقای مظفریان ارزش گذاری کرد اما صاحب گردنبند قبول نکرد و ما هم گردنبند را پس دادیم.

 

تحقیق از ۲زن

سپس مأموران دو زن طلافروش را شناسایی و از آنها تحقیق کردند. یکی از آنها گفت: من و همکارم هر دو در زمینه خرید و فروش طلا و جواهرات کار می کنیم تا اینکه دو هفته قبل از حادثه با مقتول و دوست طلافروشش آشنا شدیم، یکی از دوستان ما گردنبندی قیمتی و قدیمی داشت که از ما خواست فردی را برای ارزش گذاری آن معرفی کنیم که آقای مظفریان را معرفی کردیم و او و دوستش هم ارزش گذاری کردند اما دوست ما قیمت را قبول نکرد و در نهایت گردنبند را تحویل صاحبش دادیم.

 

وی ادامه داد: ما به خاطر همین موضوع با او ارتباط تلفنی و پیامکی داشتیم تا اینکه چند روز قبل از حادثه از طریق واتساپ پیامکی به گوشی تلفن همراه من و دوستم فرستاده شد و فرستنده من و دوستم را تهدید کرد که ارتباطمان را با طلافروش معروف قطع کنیم. فرستنده پیامک مدعی بود که ما قصد سرقت اموال طلافروش را داریم. پس از این به او گفتیم که فرد ناشناسی ما را از طریق واتس آپ تهدید کرده که ارتباطمان را با شما قطع کنیم و مدعی است ما قصد سرقت اموال شما را داریم اما آقای مظفریان گفت که احتمالا عامل پیامک‌ها همان فردی است که دو ماه قبل از خانه اش سرقت کرده است و گفت به تهدیدهای او توجهی نکنیم.

 

تحقیق از بدهکار مقتول

یکی دیگر از دوستان مقتول هم گفت: من از دوستان قدیمی مقتول هستم. یکی از طلافروشان به نام فرهاد به مقتول بدهکار بود که چند روز قبل با وی حوالی میرداماد قرار گذاشت تا درباره بدهی اش با او حرف بزند. آن روز من هم همراه مقتول سر قرار رفتم که فرهاد به محل قرار آمد و درباره بدهی اش حرف زد و قرار بود در مقابل بدهی اش قطعه یاقوتی به مظفریان بدهد و بعد هم از ما خداحافظی کرد.

 

پس از این، مأموران فرهاد را به اداره پلیس احضار و از وی بازجویی کردند. وی در ادعایی گفت: من ۴۰ سال است در کار خرید و فروش طلا و جواهرات فعالیت می کنم، در این مدت معاملات زیادی با مقتول انجام داده‌ام و آخرین بار هم به او بدهکار شدم. آن روز درباره بدهی ام با او حرف زدم اما حرفی از یاقوت نزدم.

 

بدین ترتیب مأموران پلیس از ۱۷نفر که دو زن و ۱۵ مرد هستند درباره قتل طلافروش معروف تهران تحقیق کرده اند اما هیچ سرنخی از عامل یا عاملان قتل پیدا نکرده اند.

 

همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه، قاضی واحدی به مأموران پلیس دستور داد تا دوباره از بدهکار مقتول به عنوان مظنون حادثه تحقیق کنند.

12jav.net

 

پیشنهادات ما
کلید واژه
دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.