آزار دختر جوان با وعده ازدواج

دوات آنلاین-دختر جوان که فریب وعده ازدواج مردی را خورده بود از روزهای سیاه بعد از تعرض و دگرگونی زندگی‌اش گفت و خواستار مجازات پسر جوان شد.

این دختر که مدعی است به دلیل تعرض صورت گرفته زندگی‌اش دگرگون و مجبور به ترک دانشگاه شده‌ در توضیح آنچه اتفاق افتاده‌است گفت: مدتی قبل برای انجام کاری به یک دفتر  رفتم و در صف بودم که مدیر دفتر به من مراجعه کرد و گفت کارم را بدون نوبت انجام می‌دهد زمانی که فرم را پر می کردم  شماره تماسم را نوشتم فردای آن روز مدیر با من تماس گرفت و با من قرار گذاشت وقتی در محل قرار رفتم به من گفت که به من علاقه‌مند شده‌است و می‌خواهد با من ارتباط بیشتری داشته باشد تا بتوانیم همدیگر را بیشتر بشناسیم و ازدواج کنیم من هم قبول کردم مدتی با هم ارتباط داشتیم تا اینکه یک روز من را به خانه‌اش دعوت کرد تا خانواده‌اش را با من آشنا کند.

این دختر افزود: وقتی وارد خانه شدم دیدم کسی در خانه نیست.او به من تعرض کرد. من سعی کردم مقابله کنم و حتی با او درگیر شدم که این درگیری آنقدر شدید بود که همسایه ها نیز شاهدش بودند. وقتی از خانه پسر جوان بیرون آمدم او به من گفت که قصد ازدواج با من را دارد و سعی کرد مرا آرام کند چند روز طول کشید که من به خودم بیایم و حالا می‌خواهم از او شکایت کنم.

با شکایت این دختر جوان ماموران تحقیقات خود را آغاز کرد و پسر را بازداشت کردند. او گفت: من قبول دارم با هم رابطه داشتیم اما این رابطه به عنف و با زور نبود و گفته‌های این دختر دروغ است.

پسرجوان گفت: وقتی با دختر جوان آشنا شدم تصمیم گرفتم با او ازدواج کنم و عاشقش شدم اما وقتی موضوع را با خانواده ام در میان گذاشتم خانواده‌ام ناراحت شدند و او را قبول نکردند بحث بین من و خانواده‌ام بالا گرفت و مادرم گفت یا باید آن دختر را انتخاب کنم یا مادرم را. من هم مادرم را انتخاب کردم و بعد هم به دختر جوان گفتم با این وضعیت نمی‌شود ازدواج کرد و اگر هم ازدواج کنیم کار به جدایی خواهد کشید.

متهم گفت: مادرم تصمیم گرفت برای من به خواستگاری یکی از دختران فامیل برود و من هم موضوع را به این دختر جوان گفتم و خواستم تا رابطه ما تمام شود با اینکه برای خودم هم خیلی سخت بود اما چاره‌ای نداشتیم درگیری ما هم به دلیل این بود که من به او گفته‌بودم باید رابطه ما تمام شود.

بعد از گفته‌های این جوان او با سند آزاد شد و در شعبه 11 دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت و در نهایت قضات رای بر 99 ضربه شلاق دادند و از اتهام تجاوز به عنف پسر جوان را تبرئه کردند.

زمانی که رای به طرفین ابلاغ شد، دختر جوان درخواست تجدیدنظرخواهی کرد و گفت: من ترم یک دانشجو بودم که با این پسر آشنا شدم. برای اینکه در رشته هنر قبول شوم سالها زحمت کشیدم و تلاش کردم وقتی قبول شدم به آرزوی دیرینه ام رسیده‌ بودم اما بعد از اینکه این پسر به من تجاوز کرد خانواده‌ام دیگر اجازه ندادند که من به دانشگاه بروم. نگاه خانواده‌ام به من عوض شده و آنها دیگر به من اعتماد و باور ندارند. این پسر با کاری که کرد سرنوشت من را تغییر داد اما مجازاتی که برایش تعیین شده اصلا نتیجه کارش را نمی‌دهد و من درخواست مجازات سنگین تر برای او دارم. چون همه چیز را در زندگی من دگرگون کرد.

با اعتراض دخترجوان پرونده برای بررسی مجدد به دیوان عالی کشور فرستاده شد.