2024/03/29
۱۴۰۳ جمعه ۱۰ فروردين
چرا برخی مردان همسرانشان را کتک می زنند

چرا برخی مردان همسرانشان را کتک می زنند

گرچه برخی از افرادی كه دست به خشونت خانگی می‌زنند دچار اختلال شخصیت هستند، اما همیشه بیماران روانی نیستند كه مرتكب این رفتارها می‌شوند.

دوات آنلاین-خشونت علیه زنان انواع مختلف دارد خشونت های فیزیکی، روانی، جنسی، کلامی و.... اما در این میان آنچه نماد بیرونی و آزار دهنده شدیدی دارد خشونت فیزیکی است.

 

بیمار روانی است؟

تنها برخی از افرادی كه دست به خشونت‌ می‌زنند، دچار اختلالات روانی هستند. گرچه برخی از افرادی كه دست به خشونت خانگی می‌زنند دچار اختلال شخصیت هستند، اما همیشه بیماران روانی نیستند كه مرتكب این رفتارها می‌شوند.

 

در صورتی كه فرد مقابل شما به اختلال شخصیت دچار باشد، می‌توانید پیش از اینكه پای خشونت به رابطه‌تان باز شود، با تشخیص برخی رفتارهای شدید و كاملا مشخص از بیماری او باخبر شوید. این افراد دارای افكاری ناسالم هستند و البته از نظر خودشان رفتارهای‌شان كاملا طبیعی و سالم است. آنها ناگهان خشمگین می‌شوند، از كوره در می‌روند، در كنترل رفتارهای‌شان ناتوان هستند و گاهی دچار سوء‌مصرف مواد مخدر هم می‌شوند كه باعث تشدید رفتارهای نادرست‌شان می‌شود.

 

چهار ستون روانش سالم است؟

تنها مبتلایان اختلال شخصیت نیستند كه دست به خشونت خانگی می‌زنند. گاهی فرد دچار این اختلال نشده اما رگه‌هایی از آن را در رفتارها و شخصیتش می‌توان دید. فردی كه همه علائم این اختلال را ندارد اما رگه‌هایش را در رفتارهای خود نشان می‌دهد، تكانه‌ای است. یعنی نمی‌تواند هیجان‌هایش را كنترل كند و به این هیجانات اجازه می‌دهد كه ناگهان به عمل تبدیل شوند.

 

خشم آنها می‌تواند به آزار جسمی هم تبدیل شود و نشان دادن رفتار انفجاری هم می‌تواند یكی دیگر از ویژگی‌های این افراد باشد. این افراد گرچه به‌طور كامل علائم اختلال شخصیت را ندارند، اما می‌توانند به‌شدت آسیب‌زننده باشند و خشمشان به سادگی به رفتار تبدیل شود. البته اگر آنها را در شرایط و محیطی دیگر ببینید، ممكن است از این واقعیت بی‌خبر بمانید، چراكه این افراد در مواقع دیگر می‌توانند بسیار آرام و راحت به نظربرسند.

 

ظاهری مودب و باوقار دارد؟

برای تشخیص اینكه آیا فرد در آینده رفتارهای خشونت‌آمیز در محیط خانه از خود نشان دهد یا نه، نمی‌توانید رفتارهای اجتماعی او را مبنای قضاوت قرار دهید. شما به محیطی نیاز دارید كه فرد معمولا در آن به چنین رفتارهایی دست می‌زند و واقعیت تلخ این است كه در بسیاری موارد، شكل‌گیری رابطه زن و شوهری است كه به او بستری برای نشان دادن این رفتارها می‌دهد.

 

 گذشته از این، در اغلب موارد حتی خود فرد هم نمی‌داند كه قرار است در آینده به یك خشونتگر تبدیل شود. برای مثال همسرش را كتك بزند و اگر پیش از این چنین رابطه‌ای را تجربه نكرده باشد، احتمالا از داشتن چنین قابلیتی، بی‌خبر خواهد بود. در بسیاری موارد دشواری تشخیص این آدم‌ها بیشتر از آنچه تاكنون گفتیم، است چراكه آنها ممكن است با روی آوردن به یك مكانیسم دفاعی، در مواقع دیگر رفتاری كاملا متضاد از خود نشان دهند و كاملا آرام و مبادی آداب باشند.

 

زود از كوره در می‌رود؟

آدم‌هایی كه كمی تند مزاج هستند، پتانسیل تبدیل شدن به یك خشونتگر را دارند اما همیشه به چنین فردی تبدیل نمی‌شوند اما اگر فردی كه اهل خشونت است، به شكل مرضی این رفتار را ابراز كند، خشونتگری‌ او تنهامحدود به چهاردیواری خانه نمی‌شود؛ چنین فردی ممكن است هر كسی را مورد ضرب و شتم قرار دهد و مشكلش آنقدر واضح است كه به راحتی می‌‌توان آن را تشخیص داد. اما همان‌طور كه گفتیم، همه خشونتگر‌ها بیمار نیستند و در بسیاری مواقع، در مقابل كسی دست به خشونت می‌زنند، آزار جسمی می‌رسانند، فحاشی می‌كنند و او را در معرض آزار روانی قرار می‌دهند كه اجازه این كار را به آنها می‌دهد.

 

قربانیان خشونت خانگی چه کسانی هستند؟

خشونت خانگی تنها كتك زدن نیست؛ ما در ادامه به شما می‌گوییم كه چه كسانی در یك رابطه پر از خشونت قرار می‌گیرند؟

 

 اعتماد به نفس‌شان پایین است

كسانی كه به فرد خشونتگر اجازه نشان دادن چنین رفتار‌هایی را می‌دهند، اغلب اعتماد به نفس پایینی دارند. این افراد قدرت بیان خواسته‌های‌شان را ندارند و نمی‌توانند در مقابل آنچه كه از نظرشان نادرست یا حتی ظالمانه‌ است، ایستادگی كنند.

 

می‌ترسند

ترس از آینده باعث می‌شود قربانیان در رابطه‌ای ناسالم بمانند. ازدواج به دلیل ترس از ماندن در خانه پدر، ترس از تنها ماندن، ترس از مسخره شدن به خاطر تجرد در سن بالا و. . . قطعا تبعات خوشایندی نخواهد داشت.

 

 به‌خاطر ترس به خانه بخت رفته‌اند

افرادی كه از سر ترس ازدواج می‌كنند، حتی اگر خودشان هم ندانند این پیام را به فرد مقابل‌شان هم منتقل می‌كنند. همسر آنها فكر می‌كند «هركاری بكنم او می‌ماند» و به همین دلیل تلاشی برای هدایت رابطه به مسیری سالم نمی‌كند. همه ما از لحظه‌ای كه با هم آشنا می‌شویم به شكل خودآگاه و ناخودآگاه همدیگر را چك می‌كنیم و با جمله‌هایی كه می‌گوییم و رفتارهایی كه انجام می‌دهیم، خود را به دیگری معرفی می‌كنیم و حتی به بخش گسترده‌ای از رفتار او هم شكل می‌دهیم.

 

آدمی كه ناخودآگاه این باور را منتقل می‌كند كه من از تنهایی می‌ترسم و از اینكه تو از رابطه بیرون بروی می‌ترسم، به فرد مقابلش این پیام را می‌دهد كه حتی اگر قربانی خشونت شوم هم چاره‌ای جز ماندن در این رابطه ندارم. مثال ساده‌اش خانمی است كه می‌گفت: «به خواستگارم گفتم كه من از پدرم خیلی می‌ترسم و نباید بعد از ساعت 10 به خانه ما زنگ بزنی.» آقای خواستگار بعد از این ساعت به او زنگ زده بود و خانم می‌گفت: «من 45 دقیقه با او صحبت كردم كه چرا 10 به بعد زنگ زدی.» همین اتفاق ساده چه پیامی را به مردی كه در این رابطه‌است می‌دهد؟ درواقع به او می‌گوید كه من از تو بیشتر از پدرم می‌ترسم و به سادگی زمینه قرار گرفتن در رابطه‌ای یكطرفه و حتی خشونت‌آمیز را فراهم می‌كند.

 

حواس‌شان به خط‌قرمز‌ها نیست

هر فرد خط قرمزهایی برای خودش دارد و وقتی طرف مقابل آگاهانه یا ناآگاهانه آنها را زیر پا بگذارد، به او واكنش نشان می‌دهد. این واكنش می‌تواند كلامی یا غیركلامی باشد و باعث شود در آینده این خطوط قرمز به رسمیت شناخته شده یا شكسته شوند. وقتی فرد به شكسته شدن این مرز‌ها واكنش نشان می‌دهد اما فرد مقابل دوباره این رفتار را تكرار می‌كند، چه پیامی منتقل می‌شود؟ این پیام كه «هركاری می‌خواهی بكن؛ من خیلی ناراحت می‌شوم اما در رابطه می‌مانم».

 

 جای بهتری برای رفتن ندارند

همه افرادی كه مورد خشونت خانگی قرار می‌گیرند به بیرون آمدن از رابطه ناسالم فكر نمی‌كنند. در شرایطی كه حمایت اجتماعی چندانی از این افراد صورت نمی‌گیرد، قربانی به خود می‌گوید اگر رنج ماندن در این رابطه را بكشم، بهتر از آن است كه تنها شوم و به خیال خودش بین بد و بدتر یكی را انتخاب می‌كند. طلاق و زن مطلقه بودن در جامعه ما هنوز کاملاً پذیرفته شده نیست و از آنجا كه هر كشوری فرهنگ خود را دارد، نمی‌توان انتظار داشت فردی كه بعد از طلاق آینده تلخ‌تری در انتظارش است و از حمایت اجتماعی و حتی خانوادگی برخوردار نیست، به‌خاطر ترك این خشونت، به بستر خشونت‌بارتری وارد نشود.

 

 نمی‌خواهند به ضعف‌شان اعتراف كنند

كتك خوردن به معنی ضعیف بودن است و خیلی سخت است كه فرد اعتراف كند كه «من ضعیف هستم!». بیان خشونت و صحبت كردن در مورد آن، در درجه اول یعنی قبول چنین ضعفی. به همین دلیل بسیاری از قربانیان سكوت را انتخاب می‌كنند و توان به اشتراك گذاشتن اندوه‌شان را با دیگران ندارند.

 

آینده روشنی برای خود نمی‌بینند

«طلاق بگیرم بعد چه كنم؟» این سوالی است كه خیلی از قربانیان پاسخ خوشایندی برایش ندارند. اگر به خانه پدرم برگردم و آنجا هم مورد خشونت قرار بگیرم چه؟ اگر از پس تنها زندگی كردن بر نیایم چه؟ اگر دوباره با كسی ازدواج كنم كه من را كتك بزند چه؟ پاسخ مبهمی كه برای همه این سوالات وجود دارد، می‌تواند میل قربانی به ماندن در رابطه را بیشتر از ترك كردن همسر خشونتگرش كند.

12jav.net

 

دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.