نگاهی به سریال گاندو ؛همه آنچه درباره سریال جاسوسی- امنیتی باید بدانید
مهمترین اتهامات ضدامنیتی رضاییان، نفوذ در اماکن مهم دولتی و افشای برنامههای «ضدتحریمی ایران» از جمله هویت واسطههای تجاری و ماهیت شرکتهای همکار ایران در پروسه دور زدن تحریمها و جاسوسی از برنامه هستهای ایران بود.
دوات آنلاین-سریال گاندو داستان خاصی را روایت میكند. داستانی كه از زمان ساخت و با پخش اولین تیزرهای آن، فضای متفاوت و داستانش برای مخاطبان محسوس بود. این مجموعه در اولین قسمت خود، داستان دستگیری یكی از مفسدان اقتصادی متهم به جاسوسی را، آن هم در حالی كه دقایقی بیشتر به خروجش از آسمان ایران نمانده بود، روایت كرد و در قسمتهای دیگر هم باز دست روی چنین موضوعاتی در سبک و سیاق امنیتی و جاسوسی گذاشت. داریوش فرهنگ، پیام دهكردی، محمدرضا شریفینیا، وحید رهبانی، لیلا اوتادی، علیرام نورایی، سارا خوئینیها، نگار عابدی، اتابك نادری، رابعه اسكویی، پندار اكبری، عرفان ابراهیمی، رضا توكلی، نسرین نكیسا، صالح میرزاآقایی، كمند امیرسلیمانی، كامبیز دیرباز، مجید نوروزی، علی افشار و جمشید جهانزاده از جمله بازیگران نقشهای اصلی این مجموعه هستند. جامجم در این گزارش به تحلیل و بررسی مجموعه گاندو تا به اینجای پخش آن پرداخته و جزئیات ساختش را از زبان سازندگان روایت میكند.
كارگردان چه میگوید؟
جواد افشار پس از تجربه متفاوت در كارگردانی مجموعههایی چون «كیمیا» -كه بلندترین مجموعه نمایشی ایرانی هم بود و نیز «آنام» -كه بخشی از داستان آن در آذربایجان شرقی و با حضور بازیگران بومی آن استان ضبط میشد- این بار در تجربهای متفاوت به سراغ گاندو آمده است كه مجموعهای با حساسیتهای خاص خود است. او به تازگی در گفتوگو با ایسنا در خصوص اینكه این سریال تا چه حد به واقعیت نیروهای امنیتی نزدیك شده است، گفت: سریال گاندو در گونه جاسوسی و ضدجاسوسی تعریف شده است. ما در پخش این مجموعه، همان اول تكلیف تیتراژ را معلوم كردیم؛ یعنی ابتدای تیتراژ اعلام شده است كه این سریال بر اساس پروندهای واقعی اتفاق افتاده است؛ بنابراین تمام ماجراهای آن واقعی است و فقط شخصیتها، اسامی، فهرست و اسامی كشورها به دلایل امنیتی تغییر كرده است وگرنه همه چیز آن بر اساس اتفاقاتی است كه چند سال پیش در كشور ما رخ داده است و ما نعل به نعل طبق آن پروندهها پیش رفتیم.
وی با بیان اینكه پرداختن به ماجرای آقازادهها و یا خروج كالا و ارز یكی از سرنخهای سریال بوده است، توضیح داد: آقازاده نشان داده شده در قسمت اول، یكی از سرنخهای پرونده ما بود كه فساد اقتصادی انجام میداد و از طرفی به شبكه جاسوسی هم وصل بود و میبینیم كه دو اداره مفاسد اقتصادی و بچههای ضدجاسوسی آن را رصد میكنند. از آنجا كه همواره عملیات و رهگیریهای اطلاعاتی نیروها كاملا پنهان است، آنها حتی از عملكرد همدیگر هم مطلع نیستند و وقتی به هم میرسند، متوجه میشوند كه طرف هم فساد اقتصادی داشته و هم به شبكه جاسوسی متصل بوده است. بنابراین سرنخی میشود كه ما از طریق آن به یك شبكه گسترده پی میبریم كه در ادامه سریال آن را خواهید دید. این ماجرا پازلهای زیادی دارد كه رفتهرفته تكمیل میشود تا به یك فرآیند كلی از وجود یك شبكه جاسوسی پیچیده و بینالمللی پی ببریم.
این كارگردان در بخش دیگری از گفتوگوی خود درباره علت استفاده نیروهای امنیتی در این سریال از گوشیهایی كه از آنها به عنوان گوشیهای جاسوسی یاد میشود هم توضیح داد: اگر دقت كرده باشید، نیروهایی كه در این بخش فعالیت میكنند، هركدام دو گوشی تلفن همراه دارند كه یك گوشی معمولی، بدون ردیاب و ساده است و فقط تلفن و پیام ساده انتقال میدهد و یك گوشی هم دارای سیستم عامل بوده و میتوانند از آن استفادههای سایبری كنند.
چطور نوشته شد؟
داستان مجموعه گاندو (آنطور كه در تیتراژ آن ذكر شده) بر اساس یك پرونده واقعی و امنیتی به قلم آرش قادری نوشته شده است. نویسندهای كه پیش از این مجموعههایی چون «ریحانه»، «هوش سیاه 2»، «ماتادور» و «برادر» را به نگارش درآورده بود. بخش عمده این آثار داستان پلیسی داشته یا در بخشهایی از آن با مسائل پلیسی درگیر شدهاند و از این رو میتوان قادری را نویسندهای كارآزموده در این گونه دانست. او چندی پیش در خصوص نگارش فیلمنامه این اثر به ایرنا گفته بود: زمانی كه درباره نگارش سریال با من صحبت شد، قبل از من محسن جسور و تیمش روی این موضوع تحقیق و پژوهش انجام داده بودند و یك مجموعه تحقیقات در اختیار من قرار گرفت كه برایم خیلی جذابیت داشت. ابتدا یك سری تحقیقات را آغاز و در كنارش از قدرت تخیل و داستانپردازی هم استفاده كردم. البته فقط به اینها اكتفا نكردم و تمام مصاحبهها و ویدئوهای مربوط را در اینترنت دنبال كردم. متنی را كه تیم تحقیق در اختیار من قرار دادند مبنای كار قرار دادم، ولی فهمیدم برای هیجان بیشتر و جذاب بودن داستان باید یكسری پروندههای مرتبط و جذاب را برای فضاسازی بهتر و كشش بیشتر داستان به سریال اضافه كرد. همه اینها دست به دست هم دادند تا متن گاندو برای فصل اول شكل بگیرد.
نویسنده سریال گاندو همچنین درباره سختیهای نگارش این ژانر ادامه داد: نگارش كار جاسوسی سخت است. در ایران كارآگاه خصوصی نداریم و البته در دنیا هم معمولا این اتفاق نمیافتد. هر موضوعی كه امنیتی باشد، توسط نیروهای امنیتی انجام میشود. ما سعی كردیم مجموعهای را در قصه تعریف كنیم كه علاوه بر اتكا به موازین مرسوم نظام ایران، بخشی از آنها هم تجمیع عملكرد چند نهاد امنیتی باشد. در نگارش این متن فاصلهگذاری بین نهاد امنیت و پلیسی كار سختی بود، چون سالهاست هیچ اطلاعرسانی درستی برای تفكیك این دو نهاد نشده است. انتقال این نگرش به مردم و حتی گروه تولیدكننده آثار سخت و دشوار است.
یك شروع نیمهجاسوسی
رسم تقریبا تمام فیلمها و مجموعههای تلویزیونی كه در همهجای دنیا در ژانر پلیسی و جاسوسی ساخته میشوند، شروع ناگهانیشان است كه گویی میخواهند مخاطب را به دل ماجرای اصلی پرت كرده و با این استرسزایی، او را با مهیج بودن ژانرشان آشنا سازند و چه بسا بر آن بیفزایند. قصه گاندو هم در قسمت اول با یك عملیات شروع میشود. شروعی كه البته ما را تا اندازهای به یاد یكی از سكانسهای قبل از شروع عملیات در فیلم سینمایی «ماجرای نیمروز» و قبل از دستگیری موسی خیابانی و همراهان او میاندازد. وحید رهبانی (در نقش محمد) و عرفان ابراهیمی (در نقش امیر) دو مامور اصلی اجرای عملیات هستند كه در خودرویشان نشستهاند و اعضای عملیات (كه در قالب لباس مبدل رفتگر، جوانان پارك، مامور برق و ...) هستند را فرماندهی میكنند. همهچیز مهیای شروع است؛ اما كامبیز دیرباز با موتورسیكلت و محافظانش از راه میرسد. اینطور كه به نظر میرسد، او هم از ماموران امنیتی است.
ماجرا یك عملیات سری است؛ اما تصویری كه گاندو ابتدا از خود به نمایش میگذارد تا اندازهای شكاف در نیروهای امنیتی فرضی داستان را به نمایش میگذارد. دو مامور اصلی -گرچه هر دو بلندپایه هستند- اما بر سر اینكه جرم متهم اقتصادی است یا جاسوسی و اینكه كدامشان را باید دستگیرش كنند- اختلاف نظر دارند و تا ثانیههایی قبل از شروع عملیات باهم بگومگو میكنند. بالاخره این كشمكش هرچه هست به پایان میرسد و تیم ماموران جاسوسی و امنیتی وارد ساختمان محل زندگی متهم میشوند، اما اینجا هم باز كارشان چندان حسابشده نیست و این سوال پیش میآید كه مامورانی كه اینقدر راحت توانستند نگهبانان ساختمان را برای استفاده از دوربینهای امنیتی مجاب كنند، چرا برای ورود تحت پوشش به ساختمان به خودشان اینقدر سختی دادند و تازه با مشاهده دوربینهای امنیتی است كه متوجه میشوند متهم یك محافظ مسلح هم در مقابل منزلش دارد؛ هرچند این محافظ بهراحتی در مقابل حكم ماموران كوتاه میآید. معلوم میشود متهم (كه اتهام جاسوسی دارد) فرزند یكی از افراد بلندپایه دولتی كشور است و پدرش باور ندارد كه فرزندش به سفره انقلاب دستكجی كرده باشد. اینجاست كه پای یك دیالوگ انتقادی (به سبك آژانس شیشهای) به میان میآید و این پدر (با بازی رضا توكلی) به ماموران جوان امنیتی میگوید: «اگه قرار بود جلوی تو و امثال تو سر خم كنم، همون اول انقلاب از این مملكت رفته بودم. تو مال كدوم ارگانی؟» با این شروع عجیب، سریال به روندش ادامه میدهد و یك تعقیب و گریز متفاوت و دستگیری متهم را در آسمان به نمایش میگذارد.
جیسون گاندو
یکی از نکات جالب گاندو که مورد توجه رسانههای مختلف هم قرار گرفته حضور یک شخصیت واقعی در قصه است. «جیسون رضائیان»، خبرنگار ایرانی-آمریکایی روزنامه واشنگتن پست و جاسوسی که دستگیری او سر و صدای زیادی هم به پا کرد.
مهمترین اتهامات ضدامنیتی رضاییان، نفوذ در اماکن مهم دولتی و افشای برنامههای «ضدتحریمی ایران» از جمله هویت واسطههای تجاری و ماهیت شرکتهای همکار ایران در پروسه دور زدن تحریمها و جاسوسی از برنامه هستهای ایران بود که باعث شد تیرماه سال 1393 دستگیر شود و در دی ماه سال 94 با آزادسازی بخشی از پولهای بلوکه شده ایران توسط آمریکا و استرداد تعدادی از زندانیان ایرانی در آن کشور به میهنمان، به آمریکاییها تحویل داده شد.
حالا در سریال گاندو، پیام دهکردی نقش جیسون رضائیان را بازی کرده و این سریال بناست از این جاسوس بسیار مهم برای آمریکاییها بگوید.
دهکردی در یکی از مصاحبههایش در مورد جیسون رضائیان گفته بود: در طول سالیان درازی که بر این سرزمین گذشته، این کشور همواره از رفتار خائنانه زخم خورده است؛ چه خیانت داخلی چه خارجی. همیشه این سوال را میکنم: کدام شهروند دوتابعیتی ایرانی-آمریکایی است که به اتهام جاسوسی در کشور دستگیر شود و آمریکاییها حاضر شوند برای آزادیاش یکمیلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار هزینه کنند؟
چند مامور جوان
از جمله اتفاقاتی كه در حین تماشای گاندو -از همان قسمت اول- به چشم میآید، جوان بودن تیم امنیتی و عملیاتی قصه است. اتفاقی كه البته در دل گفتوگوها هم گنجانده شده و وقتی گروه برای دستگیری فرزند یكی از سران كه یك مفسد اقتصادی است میروند، از جانب آن فرد به خاطر سنشان مورد استهزا و تحقیر قرار میگیرند. با این حال این حركت كه میشود آن را تشویقی به جوانگرایی بیشتر در مجموعه دانست، اتفاق مثبتی است.
پس از پخش قسمتهای نخست سریال گاندو، برخی از مخاطبان این مجموعه نسبت به جوان بودن ماموران امنیتی كه در سریال به تصویر كشیده بودند، واكنش نشان داده و گفتند كه سن بازیگران انتخاب شده برای این نقشها كم است و آنها برای چنین نقشهایی جوان هستند. بر این اساس جواد افشار، كارگردان مجموعه در واكنش به این نقدها در صفحه شخصی خود نوشت: «ما در كشور بیش از 20 فرمانده لشکر زیر ۲۵سال داشتیم كه هشت سال تمام اجازه ندادند حتی یك وجب از خاك ما به دست دشمن تا دندان مسلح بیفتد. بیش از 80 درصد رزمندگانمان زیر 30 سال بودند كه همه دنیا را از جنگیدن با ما پشیمان كردند.»
او ادامه داد: «چقدر جایتان خالی است این روزها (شهیدان حسن باقری، زینالدین، كاوه، باكری، همت و ...) بعد از 40 سال فكر میكنم این جوانان باهوش و پرانرژی هستند كه میتوانند در میادین مبارزه با مفسدین و خیانتكاران به بیتالمال و امنیت، از مردم حراست كنند. فقط باید به آنها كمی بیشتر اعتماد كنیم. آنها هم قلبشان پاكتر است، هم جسارت و انگیزه بیشتری دارند و هم بیشتر از بقیه با مسائل روز دنیا آشنا هستند.»
افشار با بیان اینكه بزرگترها فقط باید هدایتگر و پشتیبان جوانان باشند و تجربیات گذشته را به آنان منتقل كنند، گفت: «كسانی كه به این موضوع اعتقاد ندارند، دو دسته هستند. اول كسانی كه نگران بازنشستگیاند و حاضر نیستند نسل پشتسرشان جایگزین شوند و دوم جوانانی كه هنوز قدرت و توانایی خود را باور نكردهاند كه حتما باید این كار را بكنند. ایران ما به دست جوانان قدرتمندمان ساخته خواهد شد.»
جاسوسبازی به روایت اجنبی
مجموعههای نمایشی پلیسی و جاسوسی، از جمله موضوعاتی است كه برای مخاطبان تلویزیون در هركجای دنیا جذابیت دارند و در واقع سلیقهای همهپسند محسوب میشوند. بر این اساس در شبكههای تلویزیونی سرتاسر دنیا، میشود مجموعههایی نمایشی با این موضوع و رویكرد را پیدا و دنبال كرد، مجموعههایی كه بهشدت هم خوشساخت است و به معنای واقعی كلمه، مخاطبان را میخكوب خود میكند. در اینجا بد ندیدیم كه به نمونههایی از این سریالها اشاره داشته باشیم:
24: مجموعه تلویزیونی 24، یكی از معروفترین و پربینندهترین مجموعههای پلیسی و جاسوسی تلویزیون دنیا در سالهای اخیر بوده است. 24 كه در قالب هشتفصل و از سالهای 2001 تا 2014 توسط شبكه تلویزیونی فاكس ساخته شد، داستان شخصیتی به نام جك باوئر است كه در واحد ضدتروریستی كشور آمریكا فعالیت میكند. او ماموری ماهر و باتجربه است كه در هر فصل برای حل توطئههای رخ داده برای كشور تلاش میكند. حملات تروریستی و سوءقصد به جان مدیران و رهبران دولتی، حملات هستهای، بیولوژیك و شیمیایی، حملات مجازی و خنثی كردن توطئههای شركتهای بزرگ از جمله موضوعات فصلهای مختلف این مجموعه است. هرچند 24 در بیان موضوعات خود چندان منصف نبوده و در فصلهایی تصاویری منفی و غیرواقعی از برخی مسلمانان و خاورمیانهایها ارائه كرد كه واكنشهای زیادی هم در پی داشت. كیفر ساترلند نقش جك باوئر را در این مجموعه ایفا میكرد.
میهن: (Homeland) مجموعه تلویزیونی میهن هم از دیگر مجموعههای جاسوسی و امنیتی سالهای اخیر بوده است كه توسط الكس گانسا و هاوارد گوردون برای شبكه شوتایم تولید شد. میهن البته در نگارش داستان خود بسیار جانبدارانه عمل كرده و پررنگ كردن وجهه میهندوستی برای آمریكاییزبانان، ملیتهای دیگر و به ویژه كشورهای خاورمیانهای را زیر ذرهبین برده است. این مجموعه از سال 2011 در حال پخش است و تاكنون هفت فصل از آن روانه آنتن شده است.
مدیر شب: (The Night Manager) مدیر شب سریالی كوتاه و شش قسمتی بود كه به كارگردانی سوزان بیر، در سال 2016 توسط دو شبكه بی.بی.سی و ای.ام.سی ساخته شد. این مجموعه در سبك درام و جاسوسی بوده و به موضوع قاچاق اسلحه اشاره میكرد. تام هیدلستون در نقش جاناتان پاین، هیو لری در نقش ریچارد روپر، الیویا كلمن در نقش آنجلا بور و تام هالندر در نقش كوركوران از جمله بازیگران اصلی این مجموعه بودند.
منبع: جام جم
12jav.net