2024/11/25
۱۴۰۳ دوشنبه ۵ آذر
پیشنهادات ما
سوء‌استفاده‌سیاه‌ازدختران عاشق‌ پیشه

سوء‌استفاده‌سیاه‌ازدختران عاشق‌ پیشه

روز حادثه او مرا سوار خودرویی کرد تا به جایی که می‌گفت والدینش منتظرمان هستند ،ببرد اما وقتی به محل خلوتی رسیدیم به من تعرض کرد.

دوات آنلاین-اشک، ناله، اندوه و پشیمانی؛ شاید این کلمات هم در توصیف حالات و شرایط دختر جوان کافی نباشد. او یک فریب‌خورده است، بازنده‌ای که احساس و البته دارایی‌اش را در قمار عشقی نامتعارف باخت و حالا برای شکایت آمده است. می‌گوید اسمم را ننویسید:"در خیابان با آرش آشنا شدم. آرش اسم اصلی‌اش نیست. خودش را با این اسم معرفی کرد و یک کارت ویزیت به من داد که در آن نوشته بود او پزشک است، متخصص اطفال. جوان خوش‌تیپی بود. گفت تازه از آلمان به ایران آمده و می‌خواهد در کشور خودش طبابت کند. حرف‌هایش به دلم نشست و همین شد که شماره تلفن‌هایمان را به هم دادیم و از ان به بعد در ارتباط بودیم. قرار شد او مطبش را که راه انداخت به خواستگاری‌ام بیاید.من عاشقش شده بودم طوری که هر روز همدیگر را می‌دیدیم. او را قابل اعتمادترین مرد دنیا می‌دانستم. وقتی به من گفت برای خرید مطب 8 میلیون تومان کم دارد، سریع پول را به حسابش ریختم. من خانواده ثروتمندی دارم  و تهیه کردن این پول برایم کار سختی نبود. از فردای آن روز دیگر خبری از آرش نشد مدتی منتظر ماندم. پیش خودم گفتم شاید مشکلی برایش پیش آمده است اما دیگر تلفن‌اش را جواب نداد و من به ناچار موضوع را با مادرم در میان گذاشتم و تصمیم گرفتیم از او شکایت کنیم."

 

دختران زیادی تا به حال همین جملات را در دستگاه قضایی به زبان آورده یا روی اوراق انتظامی نوشته‌اند. رابطه پنهانی و عشق غیرمتعارف در اغلب موارد حاصلی جز پشیمانی ندارد و زمینه‌ساز بزه‌های زیاد و گاه جبران‌ناپذیری است.

 

ملیحه دختری از اهالی استان فارس است که حرف‌های تقریبا مشابهی دارد.او می‌گوید:"بچه که بودم پدرم فوت شد. برادر بزرگ و مادرم از من خیلی مراقبت می‌کردند اما همیشه در زندگی‌ام چیزی کم داشتم.کلاس دوم راهنمایی بودم که مادرم بیماری سختی گرفت و او را هم از دست دادم.از آن به بعد وضع بدتر شد چون برادرم همیشه دنبال کارها و گرفتاری‌های خودش بود و اصلا حوصله مرا نداشت.احساس تنهایی می‌کردم.کسی نبود که با او درددل کنم .حتی کسی را نداشتم که من را دوست داشته باشد و من هم دوستش داشته باشم. تا آخر دبیرستان مشکلی برایم پیش نیامد اما همیشه ناراحت بودم تا این‌که به طور اتفاقی با پسر جوانی به اسم رضا آشنا شدم و از او خوشم آمد. ما مدتی با هم دوست بودیم. او حرف‌هایم را می‌شنید و برایم جملات عاشقانه می‌گفت. خیلی دوستش داشتم و می‌دانستم به زودی با هم ازدواج می‌کنیم. او خودش گفته بود به زودی با برادرم حرف می زد. می‌گفت با پدر و مادرش صحبت کرده و رضایت آنها را گرفته است. رابطه ما ادامه داشت تا این‌که یک روز گفت مشکل مالی برایش پیش آمده است. توضیح داد از یکی چک دارد اما چک نقد نمی‌شود وقتی مشکلش را شنیدم گفتم حاضر هستم کمکش کنم اول قبول نکرد اما با اصرار من بالاخره پذیرفت پول موردنیازش را از من قرض بگیرد. من مقدار زیادی طلا داشتم همه آنها را بدون این‌که به برادرم حرفی بزنم فروختم و پولش را به رضا دادم اما بعد از ان رفتار رضا تغییر کرد و بعد از مدتی هم گفت ما به درد هم نمی‌خوریم و باید رابطه‌مان را قطع کنیم.حالا هم هیچ مدرکی ندارم که به او پول داده‌ام."

 

خواستگاران قلابی از انواع ترفندها برای فریب دادن دختران جوان استفاده می‌کنند. آنها در بازی کردن نقش پسری عاشق‌پیشه کاملا حرفه‌ای هستند و در اکثر موارد برای این‌که راحت‌تر طعمه خود را فریب بدهند از عناوینی مانند مهندس ،تاجر،پزشک ،وکیل ،استاد دانشگاه و... نیز استفاده می‌کنند و تمام سعی‌شان بر این است که خود را افرادی متمول نشان بدهند.

 

"مجید-ر"یکی از این خواستگاران قلابی است که توسط پلیس تهران دستگیر شده است.او می‌گوید:"من خودروهای مدل بالا را کرایه می‌کردم و با استفاده از آن دختران را فریب می‌دادم. همیشه لباس‌های شیک می‌پوشیدم و طوری رفتار می‌کردم که همه خیال می‌کردند پولدار هستم.من دخترانی را که خانواده‌های ثروتمندی داشتند شناسایی می‌کردم و  ترتیبی می‌دادم تا ملاقات ما اتفاقی به نظر برسد بعد هم با ادعاهای دروغ طرف مقابلم را فریب می‌دادم.می‌گفتم تاجری هستم که تازه به ایران امده‌ام و در حال انجام کارهای اداری برای راه اندازی شرکت صادرات و واردات هستم با این دروغ‌ها اعتماد طعمه‌ام را جلب می‌کردم و بعد از مدتی در حالی‌که مسئله ازدواج را مطرح کرده بودم به بهانه‌ای از دختران جوان مبالغ کلانی پول می‌گرفتم و فرار می‌کردم."

 

جرایم خواستگاران قلابی فقط به کلاهبرداری و سرقت ختم نمی‌شود و گاه آنها اعمال مجرمانه سنگین‌تری را انجام  می‌دهند.د ختر جوانی که قربانی یکی از این جرایم شده و در مراجع قضایی استان تهران پرونده‌ای را تشکیل داده بود،می‌گوید:"آن پسر در محله ما زندگی می‌کردم.اوایل توجهی به او نداشتم اما انقدر برای دوستی اصرار کرد تا این‌که من هم کمی نرم شدم و رابطه ما به این شکل شروع شد.او گفت قصد ازدواج دارد در غیر این صورت اصلا جوابش را نمی‌دادم. رابطه ما ادامه داشت تا این‌که او گفت خانواده‌اش می‌خواهند قبل از برگزاری مراسم خواستگاری مرا ملاقات کنند. من که به آن پسر اعتماد کرده و از طرفی به وی علاقه‌مند شده بودم و می‌خواستم ازدواج‌مان بدون هیچ مشکلی انجام شود ،خواسته‌اش را قبول کردم و روز حادثه او مرا سوار خودرویی کرد تا به جایی که می‌گفت والدینش منتظرمان هستند ،ببرد اما وقتی به محل خلوتی رسیدیم به من تعرض کرد."

 

دختری از اهالی خراسان رضوی نیز در دام مشابهی گرفتار شده است.او می‌گوید:"پسرمورد علاقه‌ام مرا به خانه‌اش کشید.قرار بود با مادرش صبحت کنم تا مقدمات خواستگاری انجام شود اما وقتی وارد خانه شدم دیدم کسی در آنجا نیست.پسر جوان در را پپشت سرم قفل کرد و به زور مرا مورد آزار قرار داد."

 

بازپرس جنایی تهران مدت‌ها قبل پرونده‌ای را روی میز خود داشت که مربوط به قتل دختری جوان بود. متهم به قتل 29 ساله می‌گوید:"از دو سال قبل به یکی از همکارانم علاقه‌مند شدم من خودم همسر و دو فرزند داشتم اما موضوع را از وی پنهان کردم و به رابطه‌ام با آن دختر ادامه دادم و  به بهانه این‌که قصد ازدواج دارم او را فریب می‌دادم.تا این‌که بالاخره رازم فاش شد و ان دختر فهمید من متاهل هستم برای همین تهدید کرد همه چیز را به همسرم می‌گوید.من هم او را کشتم و جسدش را به آتش کشیدم."

خواستگاران قلابی با سوء‌استفاده از عواطف دختران جوان نقشه‌های خود را پیش می‌برند و در این بین دختران نیز با بی‌احتیاطی و سهل‌انگاری‌های خود زمینه وقوع جرایم را فراهم می‌کنند.

 

شکایت با دستان خالی

ابراهیم سماواتی-حقوقدان

مهمترین نکته‌ای که در خصوص مسئله خواستگاران قلابی باید توجه داشت این است که صرف دادن وعده ازدواج هیچ تعهدی را برای هیچ‌یک از طرفین به وجود نمی‌آورد. یعنی نه دختر و نه پسر نمی‌تواند به دادگاه شکایت کنند و بگویند از فردی قول ازدواج گرفته بودند اما طرف مقابل اکنون حاضر نیست به عهدش وفا کنند. طرح موضوعی مثل ضربه خوردن عاطفی هم توجیه حقوقی ندارد. بنابراین دختران و پسران جوان باید با چشمی باز و کاملا آگاهانه رابطه‌ای را آغاز کنند و بدانند خارج شدن از حدود عرفی و شرعی می‌تواند خسارت‌بار باشد.

 

بحث خواستگاران قلابی زمانی قابل پیگیری در مرجع قضایی است که جرمی به وقوع پیوسته باشد یعنی فرد اقدام به کلاهبرداری ،سرقت ،تجاوز و... کرده باشد که در خصوص هرکدام از این موارد مواد قانونی متفاوت و مجازات‌های مجزا وجود دارد و تشریح آنها از حوصله این بحث خارج است.در اینجا باید به دو مانع در خصوص پیگیری قضایی خواستگاری قلابی اشاره کرد.نخستین مانع خود مالباختگان هستند که بعضا به بهانه حفظ آبرو و مسائلی نظیر آن از طرح موضوع خودداری می‌کنند و این فرصت را برای مجرم به وجود می‌اورند که آزادانه سراغ طعمه‌های بعدی برود.

 

مانع دوم این است که اکثر بزه‌دیدگان مخصوصا انانی که از نظر مالی متضرر می‌شوند مدرکی برای اثبات حرف خود ندارد .بسیاری از انها پول را به صورت نقد و دستی پرداخت می‌کنند وحتی از طریق بررسی تراکنش بانکی هم نمی‌تواند ادعای مالباخته را ثابت کرد.البته ترس از ناتوانی در اثبات ادعا نباید مانع از طرح شکایت شود زیرا به هر حال وقتی متهمی دستگیر شود در بازجویی‌ها مدارک و سرنخ‌هایی از او به دست می‌آید اما عقل سلیم حکم می‌کند تا زمانی که دو نفر نسبت زوجیت پیدا نکرده‌اند تمام روابط ،مبادلات و تعاملات مالی خود را در چارچوب قانون و با سند و مدرک انجام بدهند.

 

شکست‌خوردگان انتقام‌جو

حسین فتحعلی زاده-روان‌شناس

برخی از مجرمانی که تحت عنوان خواستگار دختران را فریب می‌دهند ،افرادی هستند که خود در گذشته از نظر عاطفی ضربه سنگینی خورده‌اند.در موارد زیادی مشاهده شده است هدف آنها از آغاز یک رابطه صرفا کلاهبرداری یا جرایم دیگر نیست بلکه آنها به دنبال این هستند که به طرف مقابل از نظر روحی و عاطفی ضربه بزنند. برخی از این مجرمان افرادی هستند که خود در گذشته با شکست عشقی مواجه شده‌اند و چون توانایی حل مسئله را نداشته‌اند این موضوع در آنها نوعی کینه و  خشم انباشته شده را موجب شده است.

 

انسانی که از لحاظ ویژگی‌های شخصیتی فردی سالم است اگر هم در زندگی خود با شکست مواجه شود در صدد یافتن عوامل و رفع انها برمی‌آیند بنابراین چنین مجرمانی دچار اختلالات شخصیتی هستند.زمینه‌های دیگری مانند خیانت یا طلاق همسر ،نداشتن خانواده بسامان ،عقده‌های دوران کودکی و ...نیز در این خصوص نقش مهمی دارند و می‌توانند از پس‌زمینه‌های چنین جرایمی باشند.

 

این دسته از مجرمان برای انتقام‌گیری سراغ دخترانی می‌روند که به لحاظ ظاهری یا طبقه اجتماعی مشابه فردی باشند که به انها ضربه زده است.آنها اگرچه در ارتکاب جرم ،مقصر هستند و باید مجازات شوند اما اطرافیان آنان نیز بی‌تقصیر نیستند.چنین مجرمانی قطعا در محیط خانواده نشانه‌هایی از اختلالات شخصیتی را از خود بروز می‌دهند و اگر خانواده  و اطرافیان حساسیت‌های لازم را داشته باشند این نشانه‌ها را متوجه می‌شوند و برای درمان اقدام می‌کنند. بی‌اعتنایی خانواده‌ها سبب می‌شوند مشکلات این اشخاص روز به روز حادتر شود و آنها در نهایت دست به ارتکاب جرم بزنند.از سویی دیگر به زندان انداختن چنین مجرمانی تنها راه چاره نیست بلکه آنها باید همزمان با مجازات ،درمان نیز بشوند.به این معنی که باید در زندان تحت مشاوره قرار بگیرند و روی شخصیت آنها کار شود تا بعد از بازگشت به جامعه دیگر مشکلات سابق را نداشته باشند.

 

توجه به ملاک‌های ظاهری برای ازدواج

شبنم خدابخشی-روان‌شناس

معیارهای شما برای انتخاب همسر چیست و چگونه فرد موردنظر خود را انتخاب می‌کنید؟هر دختری ممکن است به این سوال پاسخی متفاوت بدهد. اختلاف سلیقه و نظر در این خصوص کاملا درست و پذیرفته شده است اما اصولی وجود دارد که هر شخصی با هر معیار و روشی باید به آن پایبند باشد. در واقع ما در بحث ازدواج با دوسری معیار مواجه هستیم. نخست معیارهای عمومی است که همه باید واجد آن باشند مثلا سلامت اخلاقی ،رسیدن به سن ازدواج ،داشتن تعهد و ...پس از آن در وهله دوم است که معیارهای اختصاصی مانند معیارهای ظاهری یا سطح تحصیلات ،میزان درآمد، شغل و...مطرح می‌شود.

 

دختران جوانی که فریب این‌گونه مجرمان را می‌خورند آنانی هستند که تحت تاثیر هیجان ،فقط به معیارهای اختصاصی توجه دارند و نسبت به اصول اولیه بی‌توجه هستند.انان به محض دیدن جوانی که ظاهر دلپذیری دارد یا وانمود می‌کند فردی ثروتمند است یا شغلی با جایگاه اجتماعی بالا دارد،مسائلی مانند صداقت ،تعهد و سلامت اخلاقی را فراموش می‌کنند.یکی از مهمترین دلایل این اتفاق ظاهربینی رایج در جامعه است.

 

متاسفانه ملاک‌های ظاهری مانند ثروت به ملاک‌های اصلی تبدیل شده‌اند و دختران به محض این‌که با فردی مناسب از این منظر مواجه شدند دیگر به سایر مسائل توجه نمی‌کنند و در بسیاری از موارد دیده شده دختران فریب خورده حتی نام واقعی یا شماره تلفن یا نشانی خانه خواستگار خود را نداشته‌ و همین طور بدون هیچ دلیل منطقی به وی اعتماد کرده‌اند. بنابراین باید به دختران جوان آموزش داد وقتی شخصی به عنوان خواستگار پاپیش گذاشت چه کارهایی را باید و چه کارهایی را نباید انجام بدهند.

 

نخستین و مهمترین کار این است که خانواده‌شان را در جریان قرار بدهند و از طرف مقابل نیز بخواهند ابتدا از طریق خانواده‌اش وارد شود .در این صورت طبیعتا افراد شیاد مجبور به کناره‌گیری می‌شوند و بسیاری از خطرات از بین می‌رود.

 

افراط و تفریط در آزادی جوانان

مهسا یارندی-روان‌شناس

دختران اسیر خواستگاران قلابی و مردان شیاد می‌شوند که به دنبال راهی برای پر کردن خلاء‌های عاطفی خود هستند. این جوانان در برطرف کردن نیازهای عاطفی خود در خانواده ناکام مانده‌اند. به همین دلیل محبت را در بیرون از محیط خانواده جست‌وجو می‌کنند و به محض این‌که پسری به آنان ابراز علاقه کرد بدون بررسی سایر شرایط و تحقیق درباره وی حرف‌هایش را باور می‌کنند و خود آنها نیز به طرف مقابل دل می‌بندند.

 

چنین دخترانی، جوانانی هستند که از آزادی بی حد و حصر برخوردار هستند یا این‌که توسط خانواده به شدت محدود می‌شوند. گروه اول به دلیل این‌که کسی درباره روابط و رفت‌وآمدهایشان از آنها پرس‌وجو نمی‌کند خود را برای هرکاری آزاد می‌بینند و بنابراین بدون هراس وارد رابطه‌های غیرمتعارف می‌شوند.

 

گروه دوم نیز برای این‌که خود را از نظر عاطفی و روانی از زیر سلطه خانواده خارج کنند به هر روزنه‌ای دل می‌بندند. هر دو گروه دختران در برقراری ارتباط با والدین خوددچار مشکل هستند به همین دلیل وقتی می‌خواهند به پسری برای شروع دوستی یا حتی ازدواج پاسخ بدهند ترجیح می‌دهند تا لحظه آخر موضوع را از خانواده خود پنهان کنند و همین مسئله باعث می‌شود آسیب‌های زیادی ببینند.

 

زیان‌های مالی بخشی از این قضیه است اما نکته مهمتر آسیب‌های روحی است که به این دختران وارد می‌شود.

 

دخترانی که به این شکل فریب می‌خورند معمولا پس از آن در برقراری ارتباط با جنس مخالف دچار مشکل می‌شوند و به همه پسران با بدبینی و سوء ظن نگاه می‌کنند و چه بسی نتوانند در آینده خانواده سالم و موفقی را تشکیل بدهند به همین خاطر است که چنین بزه‌دیدگانی حتما باید از کمک مشاوران بهره ببرند.

 

دختران جوان حتما بخوانند

مجرمان افرادی هستند با ظاهر کاملا عادی و شناختن آنها در نگاه و برخورد اول غیرممکن است. بنابراین چنین تصوری که فرد خلافکار را از روی ظاهر یا لحن صحبت می‌توان شناخت کاملا نادرست است و هنگام مواجهه با دیگران این نکته را به خاطر داشته باشید که نباید از روی ظاهر به دیگران اعتماد کرد.

 

به یاد داشته باشید روابطی که بدون مقدمه و شناخت ایجاد می‌شود پایان خوشی نخواهد داشت بنابراین خود را درگیر عشق‌های هیجانی نکنید و در مقاطع حساس حتما والدین خود را در جریان همه امور قرار بدهید و در صورت لزوم از کمک روان‌شناسان و مشاوران بهره ببرید.

 

اگر قربانی هرگونه جرمی شدید حتما در سریع‌ترین زمان ممکن پلیس را در جریان قرار بدهید. در پلیس آگاهی افسران زن مشغول به فعالیت هستند و می‌توانید بدون هیچ دغدغه‌ای مسائل و مشکلات خود را با آنها در میان بگذارید. همچنین مطمئن باشید مشخصات شما نزد پلیس محفوظ خواهد ماند.

12jav.net

 

پیشنهادات ما
دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.