2024/04/30
۱۴۰۳ سه شنبه ۱۱ ارديبهشت
گفت‌وگو با مردی که از 100 ساعت شکنجه همسرش فیلم گرفت و سپس او را کشت

گفت‌وگو با مردی که از 100 ساعت شکنجه همسرش فیلم گرفت و سپس او را کشت

او را دوست داشتم و نمی توانستم طلاقش دهم.

دوات آنلاین-مردی که متهم است همسرش را به طرز فجیعی به قتل رسانده است چند روز پیش در شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شذ. این مرد از شکنجه‌های همسرش فیلم گرفته و سپس او را با چنگک قصابی به قتل رسانده بود. دلیل قتل هم شک بی‌مورد به همسرش بود. گفت‌وگو با این متهم را بخوانید:

 

  • چند سال داری؟

57سال

 

  •  چقدر درس خواندی؟

 سیکل دارم

 

  • شغلت چه بود؟

راننده بودم و با ماشین کار می کردم.

 

  • چند سال با همسرت زندگی کردی؟

۲۵سال. عاشق همسرم بودم اما او با مردان غریبه در ارتباط بود، من او را کتک میزدم تا به رابطه پنهانی اش اعتراف کند اما سکوت او بیشتر اعصاب مرا به هم می ریخت.

 

  • اگر با مردان غریبه در ارتباط بود. چرا او را طلاق ندادی؟

او را دوست داشتم و نمی توانستم طلاقش دهم.

 

  •  ماجرای کشف ۱۰۰ ساعت فیلم شکنجه همسرت چیست؟

می‌خواستم از اعترافات او فیلم بگیرم و حرفم را در دادگاه اثبات کنم. چون هیچ کسی حرفم را درباره خیانت همسرم باور نمی کرد به همین خاطر از او فيلم گرفتم تا بتوانم از آن به عنوان مدرک استفاده کنم که بعد از دستگیری‌ام پلیس ۱۰۰ ساعت فیلم را در خانه ام پیدا کرد.

 

  •  دختر و پسرت می گویند همسرت زن پاکدامنی بوده است. تحقیقات پلیس از همسایه ها نیز این موضوع را تایید کرده است. چرا فکر می کردی همسرت خیانتکار است؟

....

 

  •  شاید به خاطر توهم به شیشه بوده است که این فكرها به سرت میزد؟

نه من دچار توهم نبودم. سالها تریاک می کشیدم اما بعدها به شیشه معتاد شدم، همه به من می گفتند دچار توهم شده ام و اتفاقا همین حرف مرا عصبی تر می کرد.

 

  •  چرا دختر و پسرت را هم در خانه به زنجیر می بستی و  آنها را محبوس می کردی؟

همسرم را در اتاق طبقه بالا زندانی کردم تا حقیقت را بگوید. چندبار  که به سر کار رفتم، متوجه شدم در غیابم دختر و پسرم دست و پاهای زنجیر شده مادرشان را باز کرده اند. به همین خاطر وقتی خانه را ترک می کردم هر سه آنها را زندانی می کردم تا نتوانند فرار کنند. دختر و پسرم با مادرشان همدست بودند.

 

  • از ماجرای قتل بگو؟

از این وضعیت خسته شده بودم. از همسرم خواستم تا حقیقت را بگوید اما باز هم سکوت کرد، به همین خاطر چند سیلی به صورتش زدم که بیهوش شدن. بعد پسرم وارد اتاق شد و به سمت مادرش رفت. او به من گفت که مادرش دیگر نفس نمی کشد همان موقع بود که پسر و دخترم را همراه برادرم به سفر فرستادم.

 

  • آیا طبق گفته پسرت چنگک قصابی را در زیر شکم همسرت نکرده بودی و او را بالا نکشیده بودی تا این که او از خونریزی بمیرد؟

فقط از چنگک برای تهدید همسرم استفاده کرده بودم، هیچ گاه با چنگک به شکم همسرم نزدم.

 

  • بعد از قتل چه کردی؟

وقتی فهمیدم همسرم مرده از برادرم خواستم تا دختر و پسرم را برای سفر به ویلایش در پلور ببرد. چون نمی خواستم فرزندانم شاهد حمل جسد مادرشان باشند. شبانه جسد را در صندوق عقب ماشینم گذاشتم و به جنگل های عباس آباد شمال بردم که همسرم عاشق آنجا بود و آن را رها کردم، سه ماه از این ماجرا گذشته بود . که یک روز وقتی که به محل کارم رفته بودم دخترم که آن موقع بیست و یک ساله بود زنجیرهای پایش را باز کرده و به پلیس آگاهی رفته بود. همان روز دستگیر شدم و پلیس بقایای جسد همسرم را در جنگل های عباس آباد پیدا کرد.

 

  • با فرزندانت چه طوری؟

آنها از من خواسته اند تا سند خانه را به نام شان بزنم و بعد از آزادی از زندان به دیدنشان نروم، آنها فکر می کنند من نمی خواهم سند خانه را به نام شان بزنم اما در این مدت سه بار وکالت داده ام تا بتوانند خودشان خانه را به نام خودشان سند بزنند ولی نمیدانم چرا در این مدت این اتفاق نیفتاده است. -

 

  • دوستشان داری؟

عاشق آنها هستم. پسرم به دیابت مبتلاست. او الان در فاصله دوری از خواهرش زندگی می کند و آن ها نمی توانند هر روز یکدیگر را ببینند. تنها کاری که می توانم برای آنها انجام بدهم این است که خانه را به نامشان سند بزنم. چون آنها دیگر نمی خواهند حتی با من روبه رو شوند.

 

  • از قتل همسرت پشیمان نیستی؟

نمی خواستم همسرم را بکشم. مرگ او اتفاق بود.

 

منبع: همشهری سرنخ

12jav.net

 

کلید واژه
دیدگاه‌ها
سخی 1397/12/10
او رااعدام کنید

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.